به نام خدا
این نوشتار در توسل اول است که آن سعی و کوشش در تحصیل و تکمیل معرفت به آن جناب – علیه السلام – است. باید دانست که معرفت واجب نسبت به ایشان در چهار وصف است، دو وصف آن بیان ایشان و باقی ائمه اطهار – علیهم السلام- مشترک است. و در دو وصف دیگر مختص به خود آن جناب -علیه السلام- است.
دو وصف اول، یکی وصف امامت است به آنکه مقام امامت برای ایشان مانند آنچه برای آباء طاهرینشان ثابت بود، ثابت است. پس از حضرت امام حسن عسکری – علیه السلام- آن جناب – صلوات الله علیه – امام و مطاع و مقتدای کل بر تمامی اهل حق از انس و جن بوده و هستند. چنانچه هر کدام از آباء اطهارشان – علیهما السلام -در عهد خود امام و مطاع و مقتدای کل بر اهل حق از انس و جن بودند و اعتراف و اعتقاد به امامت شان هم مانند آن شرط صحت ایمان است و ایمان شرط رسیدن به نعمت همیشگی در بهشت است و در اعتراف و تصدیق به وصف امامت ایشان، اعتراف به آنکه امر و نهی و فرمان ایشان، امر و نهی فرمان خداوند -جل شأنه -و حضرت رسول -صلی الله علیه و آله -می باشد، و لازم است بر هر بنده ی مؤمن اطاعت آن.
اولی الامردر این آیه ی شریفه:( اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم )(1)که خداوند -جل شأنه – اطاعت آنها را قرین طاعت خود و رسول محترم خود فرموده وآنرا واجب گردانیده است، در اخبار صحیحه (2)به وجود مبارک دوازده نفر ائمه اطهار از حضرت امیرالمؤمنین تا حضرت صاحب الامر – علیهم السلام -تفسیر شده است.
وصف دوم: آنکه امام نعیم الهی اند در این آیه شریفه:( ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم (3)البته و بروجه حتم شما بندگان روز قیامت مورد سوال واقع خواهید شد از نعیم (که چگونه شناختید و چگونه اداءحق شکر آنرا نمودید )و در اخبار بسیار هم ائمه اطهار -علیهماالسلام – تصریح فرموده اند که مراد از این نعیم وجود مبارک امام -علیه السلام-است به دو جهت سبب و واسطه برای بقاء و قرار تمام آسمانها و زمینها و همه فیوضات و مخلو قات که در آنها است می باشند مانند روح در بدن که باعث و سبب بقاء و قوام بدن و آثار اوست.
جهت اول: آنکه امام- علیه السلام – در مرتبه کمال ایمان و معرفت و محبت به خداوند رحمان، و کمال عبودیتشان، و مقام قدس و عصمت و طهارتشان از تمامی نقایص روحی و جسمی و قولی و فعلی و حالی و خلقی مانند آفتاب تابان و فوق ما سوای خود می باشد. چنانچه آفتاب فوق ماه و ستارگان است.
جهت دوم:آنکه هر مرتبه از مراتب این کمالات و حسنات هم، از عقاید اسلامی و ایمانی، و وظائف بندگی خداوند رحمان و حسن اخلاق و آداب، در سایر مردم پیدا شده باشد، یقین است که به سبب حسن تربیت امام بوده در هر زمانی، بر وجهی که اگر ائمه طاهرین در هر عهدی نبودند و تربیت و هدایت ایشان نسبت به عموم بندگان نبود حال همگی مانند اهل جاهلیت به کفر و شرک و جور بود به واسطه همانچه آنها یعنی اهل جاهلیت به کلی از حجت عصر خود سلوک می نمودند، پس پیوسته این دو جهت از جانب ایشان سبب بقاء ارض و سماء و ظهور فیوضات الهیه در آنها بوده است که البته با فرض نبودن این دو جهت در آنها و وجود غلبه کفر و شرک و فسق و فجور و قبایح و جهل در عامه مردم، یقین است که قطع فیوضات الهیه می گردید و همه ی مردم هلاک می شدند. چنانچه در اخبار بسیاری وارد شده است که اگر به سبب وجود حجت خداوند -جل شأنه – در زمین نباشد پس البته زمین اهلش را فرو می برد.(4)و در این آیه ی شریفه هم بیان شده:
(ولو ان اهل القری امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون )، یعنی اگر اهل قریه ها و شهر ها ایمان آورند، و تقوی و پرهیزگاری از سیئات و قبایح پیدا کنند، هر آینه بر آنها برکات را از آسمان و زمین می گشائیم و بسط می فرمائیم و لکن امر حق را تکذیب کردند و از آن رو گردان شدند پس آنها را به نتیجه ی آنچه آنها سلوک می کردند، هلاک نمودیم.(5)
چنانچه در هر زمان و در هر قومی چون امر کفر و فسق و فجور، بر امر ایمان، غلبه پیدا کرد و تقوی به سبب اعراض آنان از حجت خداوند متعال، به کلی از بین آنها مفقود گردید، پس عقوبت هلاک و سلب نعمت وجود و سایر نعمتها به همگی آنها رسید. خلاصه مفاد این جمله از آیات و اخبار، آن است که به سبب وجود مبارک حجت و امام،و به ملاحظه ی کمالات و حسنات کامله ی خود ایشان، آسمان و زمین برقرار است و زمین یک مرتبه اهلش فرو نمی برد، و به سبب ظاهر بودن آثار هدایتهای ایشان در مردمی که به کلی اعراض نکرده باشند، و جملگی متابعت در ایمان و تقوی و عبادات ایشان را داشته باشند؛ پس، آثار رحمت و برکات خداوند -جل شأنه- هم در آنها برقرار است ولو آنکه یک دسته از مردم هم اعراض از متابعت ایشان داشته باشند؛ چنانچه در پاره ای از اخبار تصریح شده به آنکه مادام که در میان مردم، اهل نماز و روزه و حج و سایر فرایض الهیه هستند خداوند – جل شأنه – در عقوبت کسانی که تارک نماز و روزه، و حج و سایر فرایض می باشند تعجیل نمی فرماید.(6)که در اینصورت همگی در ظل وجود امام -علیه السلام-و هدایت و کمالات ایشان متنعم اند.
اما دو وصف مختص به حضرت صاحب الامر -صلوات الله علیه – که فرض و شرط صحت ایمان، معرفت داشتن به آنها ست، یکی آن است که ایشان خاتم الائمه و خاتم الاوصیا و الاولیاء می باشند و امامت به ایشان ختم شده چنانچه نبوت و رسالت به حضرت رسول -صلی الله علیه و آله – ختم شد. پس بعد از رحلت امام حسن عسکری – علیه السلام- امامت و وصایت از جانب حضرت رسول -صلی الله علیه و آله – توسط یازده امام- علیهم السلام – متعلق به ایشان شد و تا وقتی که به امر الهی از غیاب و پنهانی از خلق ظاهر شوند، چنین است. و به مقتضای جمله ای از اخبار از وقت ظهورشان تا 313سال، امامت و سلطنت الهیه در تمام دنیا مستقلا راجع به ایشان است. (7)و بعد از آن رجعت اباء اطهارشان می شود، و آنها هم صاحب حکم خواهند بود.
بر حسب این مطلب هیچ تعجبی ندارد که مدت عمر مبارک ایشان طولانی شود. به واسطه ی آنکه عمر مبارکشان تاکنون (8) هزار و صد و هفت سال است و بیشتر از آن هم خارج از طبیعت بشری نیست. چنانچه در سابقین بسیار بوده و در این امت هم تحقیقا وقوع یافته و ثابت شده و لو آنکه به طور کثرت نباشد و بر فرض آن هم که از عادت بشری خارج و به حد اعجاز باشد، پس آنهم نسبت به امام مانند سایر معجزاتشان مورد شگفتی نیست.
یک شاهد قوی از جانب خداوند -جل شأنه -بر این امر، وجود مبارک حضرت خضر -علیه السلام – است که بر وجه قطع و اخبار متواتره از همه مسلمین از شیعه و سنی تاکنون چند هزار سال است که در حیات می باشند.(9)در خبر است که حکمت طول عمر ایشان آن است که موجب دفع استعجاب از طول عمر امام قائم – علیه السلام -بشود. بلی، آنچه بر وجه تحقیق در جهت طول عمر مبارک آن حضرت معجزه است، آن است که در اخبار وارد شده که آب و هوای دنیا در مدت طول عمر ایشان، در هیأت بشری ایشان هیچ تأثیری ندارد، که شکستگی و حال پیری پیدا کنند، بلکه همیشه در هیأت و شمایل جوانی که مابین 30و 40 باشد، می باشند.(10) چنانچه در مواقع ملاقات ایشان هم برای هر کس به همین شمائل دیده شده اند.
وصف دوم: که مختص به خود آن حضرت – صلوات الله علیه – است و معرفت به آن فریضه و شرط صحت ایمان است، آن است که ایشان قائم موعود منتظرند که خداوند -جل شأنه – به همگی انبیاء در کتب مقدسه ی آنها و مخصوصا به حضرت خاتم النبیین -صلی الله علیه و آله – در قرآن مجید، و در سایر وحی های خود به ایشان، وعده ی حتم، بر وجه میعاد فرموده که در آخر زمانها امر به ظهور آن حضرت فرماید و سلطنت مستقل در تمام دنیا به ایشان مرحمت نماید، و در دولت ایشان زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و جور شود، پر از عدل و داد کند، به طوری که در جمله ی عالم جز مؤمن موحد و اهل ولایت ایشان نباشد، و در آن زمان فرج کامل و کمال نعمت و راحت و عزت و لذت روحی و جسمی به تمام آنها عنایت فرماید.
در آن عهد و دولت معارف حقه الهی و توحید و ایمان و اسلام و سایر کمالات ربانی، در همگی -مرد و زن – به اعلی مرتبه ی کمال رسد به وجهی که در تحریر و تقریر نگنجد. مجلمش آنست که در جملگی مردان و زنان مصداق این آیه شریفه:( یغن الله کلا من سعته؛) (11)ظاهر گردد و همه ی آنها به یمن تربیت ایشان عالم و آگاه شوند. درتمام آنها عافیت و سلامتی کلی بر وجه دوام در جان و حال و روح و جسم از کل آفات و امراض و مصائب، و نقصان در اعضاء حاصل شود و هیچ مزاحمی برای کسی نباشد، و شیاطین به کلی منقرض شوند و هیچ اهل کفر و شرک و فسق و فجورنباشد که مزاحمت با اهل حق نمایند، درندگی و گزندگی از همه ی حیوانات برداشته شود و همه رام و آرام گردند. و این وصف مذکور به شرح مرقوم به حسب اخبار متواتره قطعی از حضرت رسول و ائمه اطهار -علیهما السلام -نسبت به حضرت صاحب الامر – صلوات الله علیه – ثابت گردیده، به این نحو که صاحب این مقام و این وصف مذکور، فرزند صلبی حضرت امام حسن عسکری – علیه السلام – از نسل حضرت امام حسین -علیه السلام – می باشد که دوازدهمین وصی و خلیفه حضرت رسول- صلی الله علیه و آله – می شوند.(12)
پی نوشت :
1- سوره نسا ء، 59/4.
2-تفسیر البرهان، ج 1، ص: 381.
3- سوره تکاثر، آیه:8.
4- برهان، ج 4، ص 502 و 503.
5- اصول کافی، ج 1، ص 252.
6-اعراف، 96/7.
7-اصول کافی، ج4،ص 187.
8-و به روایت شیخ طوسی مدت حکو مت جهانی حضرتش 309 سال خواهد بود، بحار، ج 52، ص 291،ح 341، به نقل از غیبت شیخ طوسی.
9- یعنی تا سال هزار و سیصد و شصت و دو هجری قمری که سال تالیف این کتاب است.
10- کمال الدین، ج 2، ص 357،باب 33، ذیل 53.
11- اثبات الهداه، ج 7، ص 398، ح 29.
12-سوره ی نساء، آیه ی 130.
13-اکمال الدین، باب23، ح 32، و دهها حدیث دیگر در همین کتاب در دیگر مصادر حدیث شیعه و سنی.
برگرفته از سايت :راسخون