پیاده روی از کنار سیم های خاردار عادت روزانه مون شده بود . صبح ها بعد از آزادباش انگار یه نیرویی ما رو به کنار سیم های خاردار می کشاند . پیاده روی با دوستان در کنار سیم های خاردار لذت بخش ترین خاطرات دوران اسارت را برای من ساخته، شاید چون آنجا نزدیک ترین جا به آزادی بود !گاهی سعی می کردم از بین سیم های درهم پیچیده، آزادی را ببینم !
آن موقع ۱۵ سالم بود ولی الان که ۴۳ سال دارم هم هنوز علت حجم زیاد سیم های خاردار را نمی دانم مگر یک اسیر از چه مقدار سیم خاردار می تواند بگذرد؟
گاهی فکر میک نم شاید برای این بود که نتوانیم آزادی را ببینیم !!
راوی: آزاده دکتر رامین رادمهر /سایت جامع آزادگان