نام رضا استاد حسن بنا برای رهگذرانی که هر روز از خیابانهای شهر عبور میکنند بیشتر به اسم خیابانی در محله مجیدیه تهران معروف است با پسوند کوچکی از شهید که اغلب در نگاه اول چیزی از نام شهید آن دیده نمی شود. گاها برخی او را با “استاد حسن البنا” مبارز ملسمان مصری الاصل اشتباه میگیرند اما کم تر کسی است که بداند “استاد حسن بنا” نام شهیدی از شهدای انقلاب است که در سالهای تاریک رژیم طاغوت حماسهای جاویدان را خلق کرد.
سال 1301 در محله اسماعیل بزار از محلههای جنوبی تهران فرزندی به دنیا آمد که نامش را حسن گذاشتند. رضا فرزند اول فاطمه و غلامعلی، 7 خواهر و برادر دیگر داشت.18 ساله بود که عازم خدمت سربازی شد و به عنوان راننده کامیون در ارتش خدمت کرد. در 25 سالگی به سرپرستی بخش سیاسی زندان قصر در شهربانی در آمد. اما پس از مدتی به خاطر همکاری با برخی زندانیان از سوی رئیس وقت زندان قصر خلع درجه و مجبور به استعفا شد. پس از اخراج چند سالی را با ماشین شخصی کار کرد و بعد از آن به استخدام شرکت واحد اتوبوسرانی درآمد.
استاد حسن بنا در دوران مبارزات علیه شاه به خاطر ارتباط با سردمداران مبارزات مسئول نشر و توزیع نوار و اعلامیه های امام بود. به همین دلیل نقش موثری در انقلاب و ساماندهی تجمعات داشت.حسن بنا در 11 آذر 1357 در جریان درگیری نیروهای نظامی با مردم در چهارراه سرچشمه اتوبوس خود را حائل قرار داد و با این کار سد راه عوامل رژیم شاه شد و از کشتار مردم توسط نیروهای امنیتی جلوگیری کرد و ماشین خود را سپر گلولههای گاردیها قرار داد.
پسر استاد حسن بنا در این باره می گوید: افسر فرمانداری نظامی که این صحنه را مشاهده کرد، به سمت او آمد و با کلت کمری خود گلولهای به سر وی شلیک کرد که به شهادت او انجامید. مردم، پیکر وی را به گرمابهای که در آن نزدیکی بود بردند و سپس به بیمارستان سوم شعبان انتقال دادند. افسر جنایتکار نیز پس از انقلاب اسلامی به سزای عمل خود رسید.عوامل رژیم پهلوی ابتدا از تحویل جنازه وی و دفن آن امتناع میورزیدند ولی مدتی بعد جنازه را تحویل دادند و خانواده اش جسد وی را شبانه در قطعه 17 ردیف 93 شماره 19 بهشت زهرا به خاک سپردند.
منبع: ساجد