شهید “صمد آسودی” از سرداران شهید استان گلستان است . زندگینامه و وصیتنامه پربارش را مرور میکنیم:
دوران کودکی و نوجوانی
صمد اسودی فرزند اسدالله در دومین روز اسفند 1339 در شهر گنبد به دنیا آمد. قرآن را از شش سالگی نزد ملاحاج صالح فرا گرفت و تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در زادگاهش ادامه داد. سال سوم دبیرستان، تصمیم گرفت وارد ارتش شاهنشاهی شود، اما با مخالفت جدی خانواده اش روبرو شد و به شغل مکانیکی روی آورد و استاد کار این فن شد. بیستم شهریور سال 1358 به خدمت سربازی فرا خوانده شد و در پادگان چهل دختر شاهرود مشغول خدمت شد. در پادگان بود که از طریق رادیو شنید، ضد انقلاب در شهر گنبد آشوب کرده است، بلافاصله مرخصی گرفت و به گنبد آمد و در این درگیریها سه بار مجروح شد.
عضویت در سپاه و فرماندهی گردان امام حسین(ع)
صمد اسودی اول دیماه سال 1360 به عضویت رسمی سپاه پاسداران در آمد و همانند چریکی ورزیده هر جا که نیاز به مقابله با دشمن احساس می شد سلاح به دوش حضور مییافت. در خرداد ماه 1361 به جبهه اعزام و فرماندهی گردان امام حسین(ع) تیپ کربلا را عهده دار شد. در مهر ماه همین سال به پشت جبهه بازگشت و ازدواج کرد. پس از ازدواج که با یک مراسم بسیار ساده برگزار شد، بار دیگر در اواخر دی ماه 1361 به جبهه رفت و تا اواخر تیر ماه 1362 در جبهه ماند و فرماندهی گردان امام حسین را عهده دار شد.
قابلیتهای نظامی و چریکی
یکی از نیروهای گردانش میگوید: در تیراندازی آنقدر تسلط و اعتماد به نفس داشت که وقتی نیروهای گردان را به خط میکرد و فرمان از جلو نظام میداد، میگفت: آنقدر باید مرتب و در یک خط مستقیم بایستید که فقط سر اولین نفر شما را ببینم و اگر با کلت تیری شلیک کردم از بغل گوش همه رد شود و عملاً نیز چنین میکرد .قادر بود سوار بر موتور سیکلت با سرعت ۵۰تا ۶۰کیلومتر گلوله آرپی جی را در قبضه جا گذاری و شلیک کند و هدف مورد نظر را منهدم نماید. از این صحنه فیلمبرداری شده و در فیلم سینمایی “شب شکن” استفاده شده است. میگفت: من قادرم مسلسل را در حال حرکت موتور خشاب گذاری و تیراندازی کنم و هدف مورد نظر را بزنم.
آمادگی برای عملیات بدر و… شهادت
پس از پایان مأموریت، به پشت جبهه برگشت و مجدداً در مورخ 24 شهریور 1362 به جبهههای غرب اعزام گردید و نزدیک به هفت ماه در غرب فرمانده عملیات سپاه مریوان بود. از آنجا به اهواز رفت تا به جبهههای جنوب برود. در این اعزام همسرش را نیز به اهواز برد و در پایگاه شهید بهشتی ساکن شد.
صمد اسودی که برای عملیات بدر آماده میشد، در ساعت 8 و 30 دقیقه صبح شنبه 18 اسفند 1363 در پادگان شهید بیگلو به شهادت رسید. همسرش میگوید: “پس از شهادت، در عالم رویا به من گفت که من همنشین حضرت ابوالفضل(ع) هستم و نگران من نباشد.”
این اشعار را یکی از دوستان صمد در وصف او سروده است:
سلامم بر شیهدان خدا جو به قرب حق رسیدند از تکاپو
سلامم بر صمد سردار جبهه همان مرد عمل غمخوار جبهه
به فامیل اسود و نامش صمد بود دلیران وطن را او مدد بود
سخن می گفت و با دل آشنا بود به افراد بسیجی هم نوا بود