به نام خدا
خداوند گروهي از مردگان را به همان صورتي كه در گذشته بودند، به دنيا باز ميگرداند و گروهي را عزيز و گروهي را خوار ميكند و اهل حق را بر اهل باطل و ستمديدگان از اهل حق را بر ستمگران چيره ميگرداند. اين رويداد در هنگام قيام مهدي آل محمد ـ بر ايشان درود باد ـ رخ خواهد داد.
اشاره:
به اعتقاد شيعيان، پيش از برپايي قيامت كبرا و همزمان با ظهور امام مهدي(ع)، گروهي از مؤمنان و پرهيزكاران پاك سرشت و جمعي از كافران و منافقان زشت طينت، پس از مرگ، زنده ميشوند و بار ديگر به دنيا باز ميگردند تا سرانجام اعمال نيك و بد خود را دريابند و حاكميت نهايي دولت حق را مشاهده كنند. در آموزههاي شيعي از اين رويداد با عنوان «رَجْعَت» ياد ميشود.
از آنجا كه اين رويداد بزرگ از رويدادهاي مرتبط با ظهور امام مهدي(ع) و استقرار دولت مهدوي است، در اين مقاله به اختصار به بررسي معنا و مفهوم و ويژگيهاي رجعت، دلايل و مستندات آن و جايگاه اين موضوع در قرآن و روايات ميپردازيم.
1. معناي لغوي و اصطلاحي رجعت
«رجعت» از نظر لغوي، مصدر «مرّه»1 از ماده «رجوع» و به معناي «يك بار بازگشت» است.2 اين واژه در علوم مختلفي همچون فقه، كلام، عرفان، نجوم، جامعهشناسي به كار ميرود و در هر علمي، معناي خاص خود را دارد.3 در اصطلاح اهل كلام، رجعت به معناي بازگشت به دنيا پس از مرگ و پيش از رستاخيز است كه اين همان معناي مورد نظر ماست. شيخ مفيد(ره) در تعريف اين اصطلاح كلامي مينويسد:
خداوند گروهي از مردگان را به همان صورتي كه در گذشته بودند، به دنيا باز ميگرداند و گروهي را عزيز و گروهي را خوار ميكند و اهل حق را بر اهل باطل و ستمديدگان از اهل حق را بر ستمگران چيره ميگرداند. اين رويداد در هنگام قيام مهدي آل محمد ـ بر ايشان درود باد ـ رخ خواهد داد.4
ديگر دانشمندان شيعه نيز در كتابهاي خود تعاريفي مشابه، از اين واژه ارائه دادهاند. 5 از تعريف يادشده چند نكته به دست ميآيد:
1. رجعتكنندگان با همان بدن مادي و به همان صورتي كه پيش از آن داشتند، به دنيا برميگردند؛
2. رجعت، عمومي نيست و تنها گروهي از مردگان چه اهل حق و چه از اهل باطل، رجعت خواهند كرد؛
3. رجعت در عصر ظهور امام مهدي(ع) رخ ميدهد؛
4. فلسفه رجعت، عزيز گردانيدن اهل حق و خوار كردن اهل باطل و چيرهساختن ستمديدگان بر ستمگران است.
درباره اين نكات در ادامه بيشتر سخن خواهيم گفت.
بايد دانست كه در متون روايات و ادعيه و زيارت، از رجعت با تعابيري چون «كرّه» و «اياب» ـ به معناي بازگشت ـ
نيز ياد شده است.
2. جايگاه رجعت در آموزههاي شيعي
همه دانشوران بزرگ شيعه، اعتقاد به رجعت را از ويژگيهاي پيروان امامان معصوم(ع) بر شمرده و پيروي از مذهب تشيع و اعتقاد به رجعت را ملازم يكديگر دانستهاند. علامه مجلسي(ره) بيش از پنجاه تن از عالمان شيعه را نام ميبرد كه اصل رجعت را پذيرفته و روايات مربوط به آن را در كتابهاي خود آوردهاند. 6
ايشان در اين باره مينويسد:
[اعتقاد به] رجعت در تمام دورهها مورد اجماع شيعه و مانند خورشيدي كه در ميانه روز ميدرخشد، در ميان آنها مشهور بوده است. تا آنجا كه اين موضوع را در اشعار خود ميآوردند و به اين موضوع در برابر مخالفان خود در همة مناطق استدلال ميكردند. مخالفان شيعه نيز همواره به خاطر اين موضوع بر آنها خرده ميگرفتند.7در اينجا براي روشنتر شدن موضوع به عبارتهاي چند تن از بزرگان علماي شيعه به عنوان نمونه اشاره ميكنيم. شيخ صدوق در كتاب اعتقادات در اين زمينه مينويسد: «عقيده ما دربارة رجعت اين است كه آن حق است [و قطعاً به وقوع ميپيوندد]…» ايشان پس از بيان شواهد قرآني متعددي دربارة رجعت، مينويسد:
رجعت در امتهاي پيشين هم وجود داشته است. پيامبر اسلام ـ درود و سلام خدا بر او باد ـ فرمود: «همه آنچه در امتهاي پيشين رخداده است بيهيچ كم و كاست و با كمترين تفاوت در اين امت هم رخ ميدهد…» بنا بر اين اصل، در اين امت هم رجعت رخ خواهد داد. 8
شيخ مفيد(ره) نيز در پاسخ پرسشي درباره رجعت مينويسد:
اين موضوع [اعتقادي] از ويژگيهاي خاندان محمد(ص) است و قرآن نيز بر آن گواهي ميدهد.
شيخ طوسي(ره) پس از بيان موضوع رجعت مينويسد:
روايات متواتر و آيات [قرآن] بر اين موضوع دلالت دارند و خداوند تعالي ميفرمايد: «و آن روزي كه از هر امتي گروهي را محشور ميگردانيم» 10 پس اعتقاد به رجعت واجب است. 11
سيد مرتضي(ره) در پاسخ كساني كه درباره حقيقت رجعت از ايشان پرسيده بودند، پس از بيان مفهوم رجعت دربارة دلايل و مستندات آن ميگويد:راه اثبات آن، اجماع اماميه بر وقوع اين رويداد است. آنها در اين زمينه هيچ اختلافي ندارند. 12
سرانجام شيخ حر عاملي در كتاب خود، اجماع طائفه اماميه را يكي از دوازده دليل درستي رجعت دانسته است و در بيان يكي از مؤيدات اين اجماع مينويسد:يكي ديگر از اموري كه دلالت بر اين اجماع ميكند فزوني نويسندگاني است كه روايات مربوط به رجعت را در كتابهاي مستقل يا غيرمستقل گرد آوردهاند… كه تعداد آنها از هفتاد كتاب تجاوز ميكند، كتابهايي كه علماي بزرگ اماميه؛ همچون ثقةالاسلام كليني، رئيس محدثان ابن بابويه، رئيس طائفه [اماميه] ابوجعفر طوسي، سيّد مرتضي، نجاشي، كشي، عياشي، علي بن ابراهيم، سليم هلالي، شيخ مفيد، كراجكي، نعماني و… آنها را تأليف كردهاند. 13
با توجه به عبارتهاي يادشده قاطعانه ميتوان گفت موضوع رجعت از ديدگاه عالمان بزرگ شيعه، امري مسلّم و قطعي بوده و در همة ادوار تاريخ شيعه، بر اعتقاد به رجعت به عنوان يكي آموزههاي ترديدناپذير مكتب اهل بيت(ع) تأكيد شده است. 14
پينوشتها:
1. در علم صرف مصدر انواع مختلفي دارد كه يكي از آنها مصدر «مرّه» است كه براي بيان وقوع يك بار فعل به كار ميرود. در زبان عربي وقتي گفته ميشود «جلست جلسةً» يعني يكبار نشستم. 2. ر.ك: ابن منظور، لسانالعرب، ج 8، ص 114؛ سعيد خوري شرتوني، أقرب الموارد، ج 1، صص 391 و 392. 3. ر.ك: محمد رضا ضميري، رجعت، ص 12.4. محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، اوائل المقالات في المذاهب و المختارات، مندرج در مجموعه مصنفات الشيخ المفيد، چاپ اول، قم، المؤتر العالمي لألفية الشيخ المفيد، 1413 ه . ق، ج 4، صص 78 و 79. 5. ر.ك: سيد مرتضي علم الهدي، جوابات المسائل الرازيه، مندرج در مجموعه رسائل الشريف المرتضي، قم، دارالقرآن الكريم، ج 1، ص 125؛ بحارالانوار،ج 53، ص 138؛ محمد بن حسن حر عاملي، الإيقاظ من الهجعة بالبرهان علي الرجعة، تصحيح: سيدهاشم رسولي محلاتي، ترجمه: احمد جنتي، قم، مطبعة العلمية، بيتا، صص 29 و 235 30 و 236؛ محمدرضا مظفر، عقايد الإماميه، ترجمه: عليرضا مسجد جامعي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1380، ص 294. 6. ر.ك: بحارالأنوار، ج 53، صص 144 ـ 122. 7. همان، ص 122. 8. محمد بن علي بن حسين (شيخ صدوق)، الإعتقادات، مندرج در مجموعه مصنفات الشيخ المفيد، ج 5، صص 62 ـ 60. 9. محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، المسائل السروية، مندرج در مجموعه مصنفات الشيخ المفيد، ج 7، ص 32. 10. سوره نمل (27) آيه 83. 11. محمد بن حسن طوسي (شيخ طوسي)، رسالة العقايد الجعفرية، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، ص 250. 12. سيد مرتضي علم الهدي، جوابات المسائل الرازية، مندرج در مجموعه رسائل الشريف المرتضي، ج 1، ص 125. 13. الإيقاظ من الهجعة بالبرهان علي الرجعة، ص 45. 14. براي مطالعه بيشتر در زمينه سير اعتقاد به رجعت از دوران پيدايش تا عصر غيبت كبرا. ر.ك: محمدرضا ضميري، رجعت، صص 42 ـ 31.
برگرفته از سايت :المهدويه