به نام خدا
چكيده
با بررسي آيات قرآن در مييابيم؛ هميشه فرا روي تمام پيامبران و مصلحان موانع جدي بوده است، قرآن به عنوان آينهاي براي خردورزان و اهل بصيرت، نمايانگر رفتارها و عكس العملهاي اصناف مختلف مخالفان، در رويارويي و…؛ و در مقابل عملكرد انبياء و مصلحان است.
گرچه قرآن حكومت صالحان و مستضعفان را بشارت داده است؛ نظير: (قصص/5)؛ (انبياء/105)؛ همچنين قرآن كريم ويژگيهاي حكومت جهاني صالحان را چنين بيان نموده است مانند (نور/55)؛ ولي به صراحت به تبيين موانعي1بـ|” فراروي حكومت صالحان و مستضعفان نپرداخته است با اين حال توجه به آيات متفاوت و تأمل در اين نكته كه حضرت مهدي(عج) خاتم اوصيا و تحقق بخش آمال تمام انبياء و مصلحان با ويژگي تمام گستره هستي است؛ جدّيتر بودن موانع فراروي ايشان را بديهي مينمايد. البته روايات نيز به مدد آمده و بيان ميدارند كه حضرت مهدي(عج) و مؤمنان به ايشان و راه او، در اين ميان به چه زحمتها و رنجهايي افتاده و آن عزيز با آن موانع چه برخوردي خواهد نمود. مطلب ديگر اين كه چنان كه در عنوان نوشتار آمده است، آنچه مدنظر قرار خواهد گرفت مهدويّت است كه شامل دوران متفاوت حيات حضرت مهدي(عج) (غيبت و ظهور) است.
گروههاي معاند از روشهاي متعددي نظير بهانه گيري، تهمت، تمسخر، تهديد و بالأخره جنگ و كشتار براي مبارزه با مصلحان استفاده ميكنند و در مقابل؛ انبياء و مصلحان و بالأخره حضرت مهدي(عج) پس از ابلاغ و اتمام حجت، ناچار به درگيري و مبارزه و بالأخره شكست آنان است.
در اين نوشتار، صرفا به بررسي یکی از موانع فرارو،یعنی دنیا طلبی می پردازیم و متذکر می شویم که در اینجا مجالی برای طرح باقي گروهها نمی باشد.
دنیاطلبی به معنای اسارت به دنیا، نه صرفاً تعلق به آنست، و این از موانعی است که بطور جدی فراروی حضرت و منتظران ایشان قد علم می نماید و حضرت با تغییر نگاه جامعه به مظاهر دنیوی، به صورت علمی و عملی، این موانع را از فرا رو حذف می نماید. همچنین منتظران نیز بایستی به حل تعامل خود با آن بپردازند.
پيشدرآمد
موانع پيشاروي مصلحان از ديدگاه قرآن و راهكارهاي مقابله مهدويت با آنها:
با بررسي آيات قرآن درمييابيم هميشه فراروي تمام پيامبران و مصلحان، موانعي جدي بوده است. قرآن چون آينهاي براي خردورزان و اهل بصيرت، به خوبي نمايانگر رفتارها و واكنشهاي اصناف مختلف مخالفان در رويارويي با پيامبران و مصلحان است. صدها آيه، بيانگر معرفي مخالفان، تبيين ريشهها، مخالفتها، انكارها و عداوتها، روشها و شيوههاي مخالفان، عملكرد مصلحان، هدايتهاي الهي و بالأخره عاقبت و نهايت، پيروزي مصلحان و مؤمنان ميباشد.روایات فراوان نیز به مثابه مفسر و مبین، پرده از رازها و اسرار این امور بر می دارد.
مسأله و ضرورت تحقيق
مسأله اصلي كه اين نوشتار عهدهدار پاسخگويي آن است، شناخت و بررسی یکی از موانعي است كه از منظر قرآن، فراروي مصلحان و پيامبران قرار دارد؛ آنگاه، بيان راهكارهاي مقابله مهدويت با آن، با توجه به آيات و روايات مدنظر قرار ميگيرد.
شناخت موانع فراروي مهدويت (غيبت، ظهور و حكومت حضرت مهدي(عج)) ما را در جهت پيشگيري يا آمادگي و مبارزه با آن آماده ميسازد. معرفت به اين امر و كوشش براي زدودن اين موانع از لحاظ فردي و اجتماعي، ما را به زمينهسازي بهتر ظهور، رهنمون ميسازد. جهت ديگر، اين كه تبيين اين بحث، سره و ناسره محبان و منتظران واقعي را جدا ميسازد؛ مثلاً منفعت طلبي، معياري است براي شناخت همراهي و عدم همراهي با امام، تا مبادا «عجّل علي ظهورك» گويان و ندبه خوانان چون طلحه و زبير، در امتحان جاه و مقام، عليّ زمان را تنها گذارند و خود آغازگر جنگ بر ضد او يا راه او باشند.
قرآن حكومت صالحان و مستضعفان را بشارت داده است؛ نظير:
وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ.[1]
وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ.[2]
همچنين قرآن كريم، ويژگيهاي حكومت جهاني صالحان را چنين بيان كرده است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بيشَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ.[3]
ولي اين كتاب الهي، به صراحت به تبيين موانع فراروي حكومت صالحان و مستضعفان نپرداخته است. با اين حال، توجه به آيات متفاوت و تأمل در اين نكته كه حضرت مهدي(عج) خاتم اوصيا و تحققبخش آمال تمام انبيا و مصلحان در تمام گستره هستي است، جدّيتر بودن موانع فراروي آن حضرت را بديهي مينمايد.
البته روايات نيز به مدد آمده و بيان ميدارند كه حضرت مهدي(عج) و مؤمنان به آن حضرت و راه او، در اين ميان، به چه زحمتها و رنجهايي افتاده و با آن موانع چه برخوردي خواهند كرد. مطلب ديگر اين كه چنان كه در عنوان نوشتار آمده است، «مهدويت»، مورد نظر قرار خواهد گرفت كه شامل دوران متفاوت حيات حضرت مهدي(عج) (غيبت و ظهور و حكومت و…) است.
روش تحقيق
بررسي آيات قرآن و روایات نشان ميدهد مقابل انبيا و صالحان، گروههاي ذيل به معانده پرداختهاند:
كفار، منافقان، مفسدان، متكبران، مستكبران، دنيا زدگان، عاصيان و گناهكاران، گروهي از اهل كتاب، مشركان، اهل حسد، مذبذبين، شياطين، لجبازان، غير عالمان هواپرست، غافلان، مترفين، ظالمان، فرعونها، عالمان بيعمل، ظاهرگرايان و ماديگرايان، گمراهان و اهل ضلالت، ملأ و اشراف، طاغوتها، فرقههاي انحرافي و ياريگران ستمگران و….
نگارنده کوشیده ویژگیها و رفتار های این جریانها و در مقابل برخورد حضرت و منتظران حضرت با آنان را مورد بررسی و تامل قرار دهد که با توجه به ظرفیت و محدوده این نوشتار، از آن پژوهش ها، یکی از موانع؛ یعنی “دنیا خواهی “مورد مداقه قرار می گیرد.
روش ما در اين مقاله، بيان يكی از گروههاي مانع و معاند، ويژگيها و معاندتهاي آن، سپس نحوه برخورد مصلحان و مؤمنان با آن از منظر قرآن و روایات، بالأخره بيان راهكارهاي حضرت مهدي(عج) و منتظران، در مواجهه با آن با رويكرد قرآني و روايي است.
علت انتخاب دنياخواهي در اين نوشتار، فراگیری و تاثیر گذاری آن است.
دنیا خواهی و اسیر دنیا بودن یکی از عوامل فارق و مایز حقیقت طلبان از باطل جویان است.
پیکره دین و آمال انبیا و اولیا چقدر از این عامل جراحت دیده و چه انسانهای بسیاری در قبال آن قد خم نموده و پیشانی ذلت ساییدهاند. در مقابل آنان که دنیا را به خدمت گرفته و آن را به اسارت اهداف بلند خویش در آوردهاند، و از غم و اندوه و فکر و فریب آن آزاده گشتند، از هر دین و مرامی بر پیشانی تاریخ درخشیده و ماندگار شدند. [4]
از آنجا که حکومت حضرت مهدی (ع) عالمگیر است و منفعت طلبان به عدالت سوق داده می شوند و بر آمال دنیا خواهی شان تازیانه عدالت و حقیقت نواخته خواهد شد. بنابراین بیشترین مخالفتها از دنیا طلبان و دنیا خواهانی است که در هراس از دست دادن آن یا به شوق و عشق زیاده خواهی آنند. پس مبارزه شان جدیتر و کراهت و ناپسندی شان از آن حادثه و از آن واقعه بیشتر و جدیتر است. دنیا پرستانی که طاقت شکستن هیمنه بت خود را توسط ابراهیم زمان ندارند؛ پس نه تنها از ابراهیم (ع) و سخنان او متنفر و گریزانند که با او روبرویند و از آنها حمایت گرند[5].
جهت دیگر این که، در دوران غیبت امام، آنچه افراد را از اندیشه و یاری و زمینه سازی امام و از وظایف انتظار باز می دارد، دنیا خواهی است. حب دنیاست که انسان را در گناهان فرو می برد.حب دنیاست که انسان از یاد امام و وظایف خود در دوران غیبت سرباز می زند.
برگرفته از سايت :المهدويه