دو ماهی بود که وارد گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء (ع) شده بود. قبلش با گردانهای رزمی عملیاتهای زیادی رفته بود. بچه شهرری بود و معلم هنر. انسان خوش رو، کم حرف و فوق العاده توداری بود. خط خوبی داشت، در حد حرفه ای خطاطی میکرد. قبل از عملیات کربلای 4 با یک تعداد دیگه بچهها رفتند برای آموزش غواصی. دوهفتهای آموزش طول کشید و مهیا شدند برای عملیات. فاصله بین عملیات کربلای 4 و 5 رو با آموزشهای سخت غواصی و استقامت در آب گذراند و در آموزشها نشون داد که میتوان به عنوان نیروی خط شکن روی او حساب کرد. شب عملیات کربلای 5 مجید هم انتخاب شد که در شب اول با غواصان خط شکن تخریب برای باز کردن موانع جلو بره. شب عملیات کربلای 5 زیر پل هفتی هشتی مستقر شدیم.
نزدیک غروب بود که مجید رفت و تجدید وضو کرد، مقابل سنگر بچههای غواص تخریب، قرآن کوچکش را باز کرد و مشغول خواندن قرآن شد. همه منتظر بودند تا دستور حرکت غواصها برسه که ماشین گردان ازخط برگشت. بچهها دور ماشین حلقه زدند و مجید قرآن را بست و با راننده ماشین، حاج احمد مشغول صحبت شد و دیگر بچهها هم اومدند و کار به شوخی کردن رسید. بچهها مشغول بگو مگو بودند و کسی متوجه کار مجید نشد. دور ماشین که خلوت شد دیدیم مجید با خط خوش روی درب ماشین که از گل پوشیده شده بود نوشته شهید مجید عسگری، ولادت 19 دیماه. مجید شب عملیات با بقیه غواصها وارد آب شد و رفتند تا داخل آبگرفتگی شلمچه معبر باز کنند تا گردان حضرت علی اکبر(ع) خط دشمن رو بشکند. زود هنگام با کمین دشمن درگیرشدند. کمینی که دست کمی از خط اول نداشت. مجید و بقیه غواصهای تخریب داخل آب بودند و زیر پای اونها انبوهی از مین و تلههای انفجاری بود و مقابل آنها دهها توپ سیم خاردار. آتش سنگین تیربارهای دشمن سینه غواصان را درید و مجید عسگری در حالی که نام مبارک حضرت زهراء(س) را برلب داشت به معراج رفت.
شهید مجید عسگری در شب تولدش به آسمان پرکشید و پیکرمطهرش درقطعه 53 بهشت زهرا سلام الله علیها آرام گرفت. روی مزارش حک شده : ولادت 19/10/43 – شهادت 19/10/65.
منبع : خبرگزاری فارس
یک دیدگاه
زهرا
سلام.خدا قوت.یادی هم از شهید سید مجتبی علمدار کنیم.ایشون هم تاریخ ولادت و شهادتشون یکیه!