به نام خدا
وجود یک سیاست خارجی مبتنی بر آموزههای مهدوی، دربارة جهانی شدن یا جهان شمولی، ضروری بهنظر میرسد. يكي از مسائل اساسي اديان، ظهور حتمي و قطعي منجی موعود در آخرالزمان و پايان دادن به ظلم و ستم در سراسر گيتي است.
يكي از مسائل اساسي اديان، ظهور حتمي و قطعي منجی موعود در آخرالزمان و پايان دادن به ظلم و ستم در سراسر گيتي است.
در حال حاضر، در جهان غرب ميان نحلههايياز يهود و مسيحيان- که موسوم به “مسيحيان انجیلی” هستند- تفكري واحد رواج یافته استكه بنا به ظهور علايمي چند، بازگشت دوبارة مسيح را در آيندهاي نزديك بشارتميدهد.
اوانجلیستها (مسیحیان صهیونیست ) براین باورند که مسیح (ع) دوبارهظهور میکند و در آخرالزمان، جنگ و ویرانی بزرگی (آرماگدون) اتفاق خواهد افتاد وبعد از این ویرانی، صلح دايمی تا هزار سال، یعنی تا قیامت بر قرار خواهدشد.
آنان با سوء اقتباس از دیدگاههای شیعیان نظریاتی را مطرح کردهاند مبنیبر اینکه در آخرالزّمان، نبردي بسيار سخت ميان طرفداران مسيح (ع) و دشمنانش رويخواهد داد و دست آخر، معتقدان مسيح (ع) مردان پيروز اين ميدان میباشند. نکتة مهمآنکه، این مبلغان، تبدیل مسجد الاقصی و دیگر مساجد خاورمیانه را به کنیسههاییهودی، زمینه ظهور مسیح (ع) دانسته و برای تحقق این امر جنگ،خشونت و هرگونه اعمالغیر انسانی را مباح شمردهاند. آنان در تبلیغات خود از مسیحیان- بهخصوص سربازان- میخواهند که با نثار جان و مال، برای آباد سازی کنیسههای یهودی یا به عبارتی،دفاع از موجودیت اسرائیل،زمینه ظهور حضرت مسیح (ع) را فراهم کنند و اگر در این راهکشته شوند “شهید”محسوب شده و در زمره حواریون مسیح (ع) در خواهند آمد.در این روندتبلیغاتی،ایالات متحده آمریکا و چند کشور غربی از جمله انگلیس،سردمدار مبارزه برایظهور مسیح (ع) ميباشند.
براساس اين جهان بيني، حمايت از اسرائيل دارايمباني انجيلي بوده و ايجاد جامعة يهوديان وتشكيل اسرائيل، زمينه ساز رجعت مسيح (ع) است. پیدایش موجودي به نام “ضد مسیح”است که با ظهور منجی مخالفت دارد.این موجودکه میتواند به شكل یک نظام سیاسی ظاهر شود ، در اندیشة آزادی قدس است وقصد داردبيت المقدس را پايتخت بينالمللى خود كند. مبلغین صهیونیسم با اشاره به نشانههايساختگی برای این وجود، میكوشند اسلام و انقلاب اسلامی را به عنوان “ضد مسیح” معرفیو افکار عمومی مسیحیان را علیه آن بسیج كنند. در جهت تحقق این هدف،ساخت فیلم،نگارشکتاب و مقاله و به ویژه تولید بازىهاى رايانهاى، در دستور کار موسسههايفرهنگی غرب قرار دارد. نکتة مهم این استکه مسيحيت صهيونيستي، صرفاً يك بحث تئوريكنيست، بلكه اين جريان بعد عملياتي دارد و در سياست خارجي، تبليغات فرهنگي،زمينههاي سياسي و امنيتي غرب به عنوان یک پشتوانة عملیاتی عمل میکند. به عبارتدیگر، نومحافظه کاران حاکم در آمریکا، بر اين باورند كه خطر بیداری اسلامي، تفکرایجاد جهان تک قطبی را تهدید میکند؛ از اين رو تمام ظرفیتهای خود را بهکارمیگیرند تا براي اجراي نقشههاي خود علیه انقلاب اسلامی از حمايتهاي جهانيبرخوردار شوند.
در نگرش انقلاب اسلامی ایران-که مبتنی بر آموزههای شیعیاست، مهدويت اندیشهاي الهی، پويا و صلحجو است.در این تفکر، انتظار فرج نه يكعامل انفعالي و رخوت آفرین، بلكه عامل حركت ، قيام و مبارزه برای ایجاد یک نظامصالح است.در این نظام، منتظران مصلح، خود بايد صالح باشند و در جهت استقرار یک نظمجهانی مبتنی بر عدل، صلح و کرامت انسان حرکت كنند.
اگرچه در تفكر مهدويتشیعی نيز، پايان تاريخ وجود دارد، اما این تفکر با پايان تاريخ در غرب متفاوت است. پايان تاريخ از نگاه اسلام، به معنای خاتمه ظلم و استکبار در جهان و آغاز نظامیجدید مبتنی برعدل مهدوي است.
در این ارتباط، ضرورت دارد جهان اسلام برایمقابله با این ترفند غرب،استراتژی دفاع از مهدویت را طراحی کند و بهطور طبیعی،شیعیان جهان باید نقش اصلی را در این روند ایفا كنند. لذا در این خصوص راهکارهایزیر پیشنهاد شود:
1- روشنگری و افشای طرح نومحافظه کاران آمریکا به عنوانسردمداران تحریف اندیشة ظهور منجی و سوء استفاده از آن در جهت منافع خود باید دراولویت برنامههای فرهنگی، تبلیغی جهان اسلام قرارگیرد.
2- با توجه بهاختلاف دیگر نحلههای فکری مسیحیت با نگرش مسیحیان صهیونیسم به پایان جهان و ظهورمنجی،مناسب است گفتوگوی مستمري با رهبران کاتولیک، ارتدکس و حتی پروتستان صورتگيرد و نگاه صلحجویانة اسلام در مورد مهدویت و خطرهاي اشاعة تفکر مسیحیانصهیونیسم برای صلح جهانی و حتی پیروان مسیح، برای آنان تشریح گردد.
3- یکیدیگر از راهکارهای دفاع از مهدویت میتواند تقويت انسجام اسلامي باشد. مسئلهمهدويت اختصاص به جامعه شیعیان ندارد، بلكه به عنوان موضوعي اسلامي، در نزد اهل سنتنيز، معتبر و مورد احترام است.بر این اساس، دفاع از اصالت مهدویت، وظیفة همهمسلمانان است و این امر، میتواند نقش مهمی در جهت تقویت انسجام اسلامی ایفاكند.
4- در عرصة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز، اعتقاد به مهدویت ووجود یک منجی موعود با ویژگیهایی که شیعه به آن اعتقاد دارد، باید از جایگاهوِیژهای برخوردار باشد؛ لذا استفاده از تریبونهای بینالمللی برای افشای نقاطمنفی نظم فعلی در جهان ومعرفی نظم مبتنی بر عدالت و اخلاق باید در دستورکار دستگاهدیپلماسی کشور قرار گيرد و با استفاده از ظرفیتهای سازمان ملل متحد، سازمانکنفرانس اسلامی،جنبش عدم تعهد و نهادهای مشابه در جهت ایجاد نظام جدید در عرصه بینالملل فعالیت كند.
5- با توجه به تبلیغات منفی افراطیون غرب علیه ایران و (در عین حال) وجود افراد منصف در اردوگاه مسیحیان در جهت فعال سازی دیپلماسیفرهنگی، تلاش برای افشای ترفندهای سیاسی آمریکا علیه ایران و اسلام، باید دردستورکار سیاست خارجی ایران قرار گیرد.وجود یک سیاست خارجی مبتنی بر آموزههای مهدوی، دربارة جهانی شدن یا جهان شمولی نیز، ضروری بهنظر میرسد
برگرفته از سايت :المهدويه