به نام خدا
در چنين حکومتي است که مهدي موعود(عج) آرزوهاي ديرينه بشر چون: عدالت، امنيت و پيشرفت در علوم را که مارکسيسم و نظام سرمايهداري مدعي آن هستند، به عقب ميراند. حضرت قائم(عج) هنگامي زمام امور جهانِ افسارگسيخته را به دست ميگيرد که دنيا دچار نابهسامانيهاست.
چکیده
حکومت و حاکميت، تنها به خدا تعلق دارد و چون خداوند متعال از عالم جسم و جسمانيت، مبرا بوده و از شباهت به مخلوقات منزه و از معاشرت با خلق دور و متعالی است، براي نشر دين خود و برپاداشتن حکومت خويش در زمين، انسانهاي کامل و شايستهاي را حاکم جامعه اسلامي و جانشين خود در زمين انتخاب کرده است که آنان پيامبر و امامان معصوم(ع)هستند.
بر همين اساس، از منظر قرآن کريم، انسان آمده تا مسير حرکت به سوي خدا را طي کند و به مقام «خليفةاللّهي» برسد، يعني مظهر صفات خدا گردد و در زمين حکومت کند. لذا انسان آنگونه که ملائکه پنداشتند، فقط موجودي نيست که در زمين فساد و خونريزي کند، بلکه سکه وجودش، روي ديگري دارد که همان فلسفه آفرينش اوست و در واقع ارزشهای متعالی در انسان اصالت دارد.
از اين رو، خداوند حضرت مهدي(عج) را آخرين ذخيره خويش و حاکم آرماني همه موحدان تاريخ و وارث يکايک انبيا و اوليا قرار داده است؛ چنانکه ايشان نهتنها يگانه رهاييبخش جهان از فساد و تباهي بوده، بلکه پيامآور آرامش، انسانيت و معنويت در دوران ظهور است. بيشک حکومت چنين شخصيتي، آرماني و کامل خواهد بود؛ حکومتي که شايسته انسانهاي مؤمن و برآورنده همه آرزوهاي خردمندان و نابودکننده هرگونه فساد و ستم باشد.
مقدمه
دقت در ابعاد اجتماعي و حيات جمعي انسان، به وضوح نشان ميدهد كه تشكيل حكومت و ايجاد نظام سياسي از ضروريترين و بديهيترين نيازهاي بشر است و هيچگاه متصور نيست كه انسان در روابط اجتماعي با افراد، بدون حكومت و نظام سياسي باشد.
در گذشته، مارکسيسم داعيهدار حکومت واحد جهاني بود و با طرح تز ماترياليسم تاريخي و روش ديالکتيک، اثبات ميکردند که دنيا از امت واحد و کوچکی شروع میشود و با مسيري که طي ميکند، سرانجام از دنياي صنعتي و سرمايهداري عبور ميکند و دوباره به کمون جهاني و ملت و امت واحد جهاني، با مرام اشتراکي برميگردد، اما ديري نپاييد که اين نگرش سرنگون گرديد؛ چنانکه با فروپاشي اين عقيده، عقيده سرمايهداري، يکهتاز عرصه جهانيسازي شد؛ در حاليکه خداوند تحققيافتن حکومت واحد جهاني را توسط موعود آخرالزمان(عج) سالها پيش در زبور، تورات، انجيل، کتاب اشعياي نبي و دانيال نبي، بشارت داده است، آنجا که ميفرمايد:
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ* إِنَّ فِي هَذَا لَبَلاَغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ»؛1
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. به راستى در اين [امور] براى مردم عبادتپيشه ابلاغى [حقيقى] است.
در چنين حکومتي است که مهدي موعود(عج) آرزوهاي ديرينه بشر چون: عدالت، امنيت و پيشرفت در علوم را که مارکسيسم و نظام سرمايهداري مدعي آن هستند، به عقب ميراند. حضرت قائم(عج) هنگامي زمام امور جهانِ افسارگسيخته را به دست ميگيرد که دنيا دچار نابهسامانيهاست. بيعدالتي، ظلم، فساد، بيماريهاي جسمي و روحي، تنها گوشهاي از ابتلاهايي به شمار میآید که جهان در آن زمان دست به گريبان آن است.
در واقع، حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) به دست تواناي اين تنها بازمانده خاندان عصمت و طهارت(ع)و اين تنها مايه اميد و دلخوشي افسردهدلان و منتظران ظهور ساخته خواهد شد؛ جهاني که هيچيک از متفکران حتي نتوانستهاند آن را در مخيله خويش طراحي نمايند؛ جهاني که حتي تصورش هم لذتبخش و شورانگيز است؛ دنيايي بدون تزاحم و برخورد، بر مبناي خداپرستي و برپا داشتن سنن الهي و دنيایي براساس شناخت حقوق خود و ديگران.
مقالة حاضر ابتدا به مفهوم حکومت و ضرورت وجود حکومت در جامعه میپردازد و سپس ويژگيهای حکومت جهاني حضرت مهدی(عج) از جمله: حاکميت فراگير جهاني حکومت حضرت، حقانيت حکومت ايشان، احياي اسلام، استقرار عدالت، امنيت و نيز شکوفايي علم و دانش و ارتباطات پيشرفته را بررسی میکند.
مفهوم حکومت
حکومت از ريشه حکم و به معناي قضاوت کردن، فرمان دادن و فرمانروايي است.1 بنابراين، حاکم يعني کسي که فرمان ميدهد و قضاوت و حکومت ميکند. البته معاني ديگري نيز از اين کلمه اراده ميشود، از جمله:
الف) عمل حکومت و رهبري، يعني اعمال حاکميت به وسيله رژيم سياسي؛
ب) رژيم سياسي که نوع رژيم حاکم را بیان میکند، مانند حکومت ايران که جمهوري اسلامي است.
ج) ارگانهايي که در عمل، حکومت را در اختيار دارند، مانند آنجا که از معناي خاص دولت اراده ميشود، مثل قوه مجريه، شوراي وزيران يا کابينه.2
به طور کلي، حکومت مجموعهاي از نهادها و سازمانهاي سياسي ـ اجتماعي است که براي اداره امور کشور و حفظ انتظام جامعه به وجود ميآيد. دولت به مفهوم عام آن، به وسيله اين نهادها تجلي مییابد و اعمال حاکميت ميکند.3
ضرورت وجود حکومت در جامعه از منظر قرآن و احاديث
به شهادت تاريخ، بشر بنابر هدايت الهي و براي رفع نيازهايش، به زندگي اجتماعي روي آورده است. جوامع انساني در طول زمان، تغيير فراوان کرده و از اجتماعات کوچک و ساده به جامعههاي بزرگ و پيچيده کنوني تغيير يافتهاند. لذا در جوامع کنوني، احتياج به تشکيل حکومت، واجب و ضروري به نظر ميرسد.
اساساً مسئله حکومت از مهمترین مسائل جامعه است و دين اسلام، به دليل جامعيت و کامل بودن، به اين مسئله بسیار اهميت میدهد؛ چنانکه امام صادق(ع) ميفرمايد:
به راستي که خداوند تبارک و تعالي در قرآن، بيان هر چيزي را نازل فرموده و سوگند به خدا که هيچ چيز را ترک نکرده که مردم به آن نياز داشته باشند!
با بررسي آيات قرآن کريم، به اين نتيجه ميرسيم که بسياري از پيامبران الهي داراي حکومت بوده، به مسائل مردم رسيدگي ميکردند و با طاغوتهاي زمان مبارزه مينمودند. اساساً از منظر قرآن کريم، از آنجا که انسان، مقام ارجمند و والايي دارد، مقام جانشيني خداوند در زمين يكي از مقامات و صفات كمالي انساني وي به شمار میآید. خداوند در کتاب آسمانياش ميفرمايد:«إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً»؛
من در زمین جانشین خواهم گماشت.
در واقع، مقام خلافت الهي، به حضرت آدم و حوا اختصاص ندارد؛ بلكه فراگير و شامل جنس انسان است. آیه ديگري، مسئله خلافت را به همه انسانها تعميم ميدهد:«هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ فِي الأرْضِ»؛
اوست آن کسی که شما را در این سرزمین جانشین گردانید.
از سوي ديگر، بر طبق آيات قرآني، لازمه مقام جانشيني خداوند، انتقال شئون و وظایف مربوط به خلافت به خليفه يعني انسان است. مسئله حق حاکمیت يكي از شئون الهي است كه اين شأن به خليفه الهي منتقل ميشود. قرآن کریم بعد از تصريح به مقام خلافت حضرت داوود(ع) حكمراني را براي وی مترتب كرد:«يا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الأرْضِ فَاحْكُم بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»؛
اي داوود! تو را در زمین خليفه [و جانشین] گردانیدیم؛ پس میان مردم به حق داوری کن.
اساساً علت اینکه خداوند انسان را در زمين خليفه قرار داد، یعنی اینكه آنچه براي پروردگار ثابت به شمار میآید، از جمله «حق حاكميت و اداره جامعه» به انسان، انتقال يافته است. از اينرو، بنيان حكومت در قرآن و روايات، بر اصل خلافت استوار است و از آن برميآيد كه خداوند متعال، حكمراني و به دست گرفتن زمام حكومت جامعه و تصرف بر طبيعت را به انسان بخشيده است.
بنابراين، خليفه بودن انسان در زمين، خلافت در حكم و حاكميت را هم شامل ميشود. حتي خداوند، خلافت و حاكميت را از آنِ مستضعفان ميداند، آنجا كه ميفرمايد:«وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛
و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرودست شده بودند منّت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] كنيم.
ضرورت وجود حکومت اسلامي در جامعه از منظر قرآن و احاديث
اسلام که دينی جهاني، کامل و داراي برنامههاي سعادت انسانهاست، به منظور اجراي قوانين الهي خود و نشر معارف دين، به دستگاه اجرايي نياز دارد که وجوه اين دستگاه اجرايي در زمان معصوم در اختيار رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)است. قرآن کريم در اين مورد ميفرمايد:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِيالأَمْرِ مِنكُمْ»؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد.
در واقع اسلام، دين خاتم و شريعت نهايي خدا به شمار میآید كه بر محمد(ص) نازل گشت. اسلام، شيوه زندگي است و هيچ چيز در زندگي انسان رخ نميدهد، مگر اینکه حكم آن در اسلام وجود دارد. در اين دين، حكومت در درجة نخست از آنِ خداست، سپس شخصي كه او اذن ميدهد و تابع قانون خدا و مجري عدالت ديني باشد، حكومت را بر عهده ميگيرد؛ چنانکه هر حكومت غيرخدايي، طاغوتي است، همانطور كه خداوند ميفرمايد:«يرِيدُونَ أَن يتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يكْفُرُواْ بِهِ»؛
[با اين همه] مىخواهند داورىِ ميان خود را به سوى طاغوت ببرند، با آنكه قطعاً فرمان يافتهاند كه بدان كفر ورزند.
این حکومتها، از گمراهي و فساد سر در ميآورند و خداوند با صراحت ميفرمايد:«وَمَن لَّمْ يحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛
و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكردهاند، آنان خود ستمگرانند.
براساس تفكر توحيدي، خدا حق حكومت را به فرد واجد شرايط ميدهد و حقي برای مردم قرار داده كه آن را طبق تكليف ديني خود برميگزينند؛ زیرا او «مالكالملوك و أحكمالحاكمين» است و لذا حکومت را براي کسي واجب کرده که وي براساس اسلام و دين توحيدي حکومت کند؛ چنانکه در آيات نوراني قرآن به چنين اموري (حکومت بر طبق قوانين و احکام اسلام)، دستور داده شده و اين امور بر همين اساس، داراي مشروعيت ميشوند.
از ديگر سو، در قرآن کريم، دلايل متعدد و فراوان وجود دارد که برپايي حکومت الهي در جامعه اسلامي را در مرتبه بديهيات و ضروريات قرار ميدهد. محقق و فقيه عظيمالشأن، صاحب جواهر چنين ميفرمايد:
علل و مقتضياتي كه موجب لزوم اقامه حدود الهي و اجزاي آنهاست و تعطيل شدن حدود الهي كه باعث ميشود، افراد جامعه تجري پيدا كرده و محرمات الهي را مرتكب شده و مفاسد را در ميان جامعه منتشر سازند و انسان را به نابودي بكشند، هم در زمان حضور امام و هم در زمان غيبت امام را شامل ميشود، امر تشكيل حكومت اسلامي را واجب ميسازد.
پيامبر(ص) نيز در مدينه، حکومت اسلامي تشکیل دادند و تمام امور و مسئوليتهاي مربوط به حکومت، اعم از کشوري و لشکري را عهدهدار شدند که اين سنت، خود محکمترين دليل بر ضرورت حکومت اسلامي در جامعه است.
مولا علي(ع) نيز وجود حکومت اسلامي در جامعه را امري واجب ميدانستند. آن حضرت به محض اينکه شرايط فراهم شد، به تشکيل حکومت اسلامي دست زدند. ائمه اطهار(ع)نيز در تمام عمر خويش به دنبال تشکيل حکومت اسلامي در جامعه بودند، ولي متأسفانه اين موقعيت براي آنان فراهم نشد.
در واقع، نظام سياسي يا حكومت ديني از منظر اسلام، نظامي است كه چارچوب كلي و سياستگذاري اصلي حكومت آن را دين، ترسيم ميكند؛ چنانکه پيامبران حاكمان برگزيده پروردگار بودند. در دوران حکومت حضرت مهدي(عج) نيز با فرمانروايي آن حضرت، حکومتي ديني و الهي بر سرتاسر جهان حاکم خواهد شد.
ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)
بيشک، حکومتي که در مدينه فاضله اسلامي و در عصر حاکميت حضرت مهدي(عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حکومتهاي موجود در عالم فرق دارد. حاکم، نوع حکومت، قوانين و نظامات جاري در آن هيچ شباهتي با حکومتهاي موجود در عالم ندارد؛ چنانکه نوع حکومتش، الهي و بر مبناي ايمان به خداي يگانه و توحيد خالص است و متحد کردن جماعتها و ملتها، برداشتن ديوارهاي امتيازات و اعتبارات بيهوده، برقرار کردن توحيد کلمه، ايجاد همکاري و ارتباط بين مردم را در نظر دارد و حاکم آن نيز امام معصوم، احياکننده شريعت نبوي و مجري قوانين اسلامي و دستورهای الهي است. خداوند نيز تحقق چنين حکومتي را توسط موعود آخرالزمان سالها پيش در زبور، تورات، انجيل، کتاب اشعياي نبي و دانيال نبي(ع) بشارت داده است، آنجا که ميفرمايد:«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»؛
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
در اينجا به تحليل و بررسي ويژگيهای حکومت جهاني مهدی موعود(عج) ميپردازيم:
1. حقانيت حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)
حقانیت، اولين و زيباترين ويژگي حکومت حضرت مهدي(عج) به شمار میآید و به تعبيري، شعار راهبردي ايشان «نابودي باطل و زنده کردن حق» است و جالبتر اينکه آن حضرت با اين شعار تولد يافتند؛ چنانکه در کليمه، دختر امام جواد(ع) ميگويد:
آن لحظهاي که حضرت حجت بن الحسن(عج) به دنيا آمد، در برابر پروردگار به سجده رفت و من ديدم بر بازوي راست او نوشته شده بود: «جَاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ البَاطِلُ إنَّ البَاطِلَ کانَ زَهُوقاً».
امام مهدی(عج) از سوي خداوند متعال به امامت منصوب شده و خليفه و جانشين معصوم در روي زمين است؛ بر همين اساس، حکومتش مشروع و برحق بوده و با ظهورش هيچ حکومت ديگري نيز در روي زمين باقي نخواهد ماند. لذا ديگر حکومتهاي مشروع، تابع و هضم در حکومت جهاني آن بزرگوار خواهند شد و همه حکومتهاي نامشروع و ناحق، نابود و سرنگون خواهند گرديد. از ديگر سو، چون امام(عج) معصوم است، به يقين، همه انديشهها، برنامهها، روابط، قوانين امر و نهي و اخلاق و رفتار آن حضرت صواب و برحق بوده و خود ايشان محور و معيار حق به شمار میآید؛ چنانکه در دوران ظهورش احياکننده حق و حقيقت و نابودکننده باطل خواهد بود.
براي دستيابي به چنين هدف مقدسي، تمام قوانين و مقررات، بخشنامهها و قوانین و به طور کلي، جهتگيري و رويکرد حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) در هنگامه ظهور، بر مدار حق تنظيم خواهد شد و آن حضرت به طور دقيق بر اجراي آن نظارت خواهد داشت و همه کارگزاران ايشان نيز انسانهايي صالح و حقپو خواهند بود که قرآن کريم درباره آنها فرموده است:«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»؛
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
حضرت مهدي(عج) امام صلح و امام همه زيباييهاست؛ با کشتار و جنگ مخالفت مینماید، مگر جايي که ضرورت داشته باشد و عقل جايز بداند. آن حضرت، زمين و همه آنچه را که در آن است، براي همه انسانها ميداند و به همه انسانها عشق ميورزد. لذا کسيکه به انسانها عشق ميورزد و مظهر زيبايي و صلح است، هيچگاه اجازه نميدهد از وسايل کشتارجمعي استفاده شود و اين از بزرگترين دلايل حقانيت حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است.
2. حاکميت جهاني حکومت حضرت مهدي(عج)
حاکمیت فراگیر ويژگي ديگر حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است؛ چنانکه رسول گرامي اسلام(ص) فرمود:سوگند به آنکه مرا به حق به پيامبري برانگيخت! اگر از دنيا جز يک روز باقي نماند، آن روز را خداوند ميگستراند تا فرزندم مهدي قيام کند؛ پهنه زمين به نور او روشن گردد و حکومت او شرق و غرب گيتي را فراگيرد.
در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)، همه جامعهها از يک مرکز پيروي ميکنند و با يک سياست و برنامه اداره ميشوند. در آن دوران، جامعه بزرگ بشري و خانواده انساني تشکيل ميشود و دوستي و محبت، سراسر دنیا را فرا ميگيرد و آرزوي همه پيامبران، امامان و مصلحان و انساندوستان تمام دوران تاريخ برآورده ميشود.
درواقع، حکومت و دولت حضرت مهدي(عج) چنان فراگير خواهد شد که قدرت و سلطه او از شرق تا غرب دنيا را فرا خواهد گرفت. محدث نوري در اين زمينه ميگويد:از صفات و ويژگيهاي حکومت مهدي(عج) فراگرفتن سلطنت آن حضرت، تمام روي زمين را از شرق تا غرب، بر و بحر، معموره و خراب و کوه و دشت است. نماند جايي که حکمش جاري و امرش نافذ نشود و اخبار در اين معنا متواتر است.
از آنجا که امروزه ستمگران و طاغيان در جامعه بشري حکومت ميکنند، ستيزهها و اختلافها به وجود آمده و زمين، اين خانه انسانها، بخشبخش گرديده و به قسمتهاي بزرگ و کوچک تقسيم گشته و اين موجب شده تا مردم از يکديگر فاصله بگیرند تا جاييکه حتي جنگ و برادرکشي را نيز موجب گشته است؛ چون اين قدرتطلبان، زورگويان و ستمگران، مردم را به جنگ و خونريزي مجبور میکنند و آنان را در مقابل يکديگر قرار ميدهند، لذا آنان مهر و محبتهاي انساني را به کينهجويي و انتقامگیری تبديل ميکنند.
در صورتي که در دوران ظهور حضرت مهدي(عج)، با به وجود آمدن دولتی یگانه در تمام زمين و با مديريت واحد آن حضرت، ديگر از اختلافها، جنگها و خونريزيها خبري نخواهد بود و انسانها با هم برادر و برابر خواهند گشت؛ محبتهاي انساني دگربار در دلها زنده خواهد شد و مردمان به يکديگر کمک خواهند نمود؛ توانمندان دست ناتوانان را ميگيرند و مشکلات آنها را حل ميکنند؛ ديگر کشوري به کشور ديگري حمله نخواهد کرد و حقوق ديگران را پايمال نخواهد ساخت.
آري! در دوران ظهور، همه انسانها همانند افراد يک خانواده در کنار يکديگر زندگي خواهند کرد و روابط مردمان بر پايه محبت و دوستي خواهد بود. اين ايجاد تفاهم و دوستي و محبت را امام موعود(عج) انجام خواهد داد و چهره زندگي را زيبا و دوستداشتني خواهد ساخت.
لذا ميتوان فراگير بودن حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) را از مهمترین ويژگي حکومت آن حضرت دانست که در آن دوران همه جهان، تحت يک مديريت واحد و کارآمد خواهد بود؛ به طوري که خودرأييها، مقامپرستيها و خودمحوريها از بين خواهد رفت و همه بر اطاعت از يک حاکم مقتدر جهاني، اتفاق خواهند داشت تا جايي که خود حضرت، براي هر کشور حاکم انتخاب خواهد کرد.
امام باقر(ع) در اینباره فرمود:هنگامي که قائم قيام کند، براي هر کشوري از کشورهاي جهان، فرمانروايي برميگزيند.
3. احياي اسلام
احیای اسلام ناب محمدی، از بارزترين ويژگيهاي حکومت جهاني مهدي(عج) است. امام باقر(ع) در این زمینه فرمود:هنگامي که قائم قيام نمود… کليه نيروها و پرچمها در برابر وي سقوط ميکند و هيبت او سراسر گيتي را فرا ميگيرد و پيروان تمام اديان به اسلام ميگروند و به خداي يگانه ايمان ميآورند.
اساساً براي تشکيل جامعهاي واحد، آيين و اعتقاد یگانه موضوعی ضروری است. آيينها و اعتقادهاي گوناگون به طور قطع، تفرقه و دوگانگي اجتماعي به وجود ميآورند و مانع وحدت و يگانگي مردم ميگردند. در واقع، اگر برنامهريزيها، از طرز فکرها و مرامهاي گوناگون باشد، فعاليتهاي انساني را در زمينههاي گوناگون اقتصادي، سياسي و فرهنگي، مختلف و متضاد ميسازد و مانع يکساني و يگانگي جامعه ميگردد. بنابراين، تنوع و گوناگوني راهها و عقيدهها، موجب اختلافها، تضادها و برخوردهايي در جامعه ميشود که در اين وضعیت، نميتوان تشکيل جامعهاي واحد و يگانه را انتظار داشت. لذا بايد آيين و دين واحدي بر جامعه حاکم باشد تا امت واحد به معناي واقعي به وجود آيد.
بر همين اساس، اسلام در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)، تنها دين حاکم و رسمي خواهد بود و آن حضرت، با بينش و دانش خدادادي خويش، تمام اديان و مذاهب غيرالهي را از روي زمين برخواهد داشت و همه بشر را به يک دين و يک آیين رهنمون خواهد ساخت و به اجرا و احياي احکام واقعي اسلام خواهد پرداخت و فطرت همگان را با اين آیين فطري الهي، سيراب خواهد نمود؛
چنانکه امام صادق(ع) فرمود:سوگند به خدا! [امام قائم] از ميان ملتها و آيينها، اختلاف را برميدارد و يک دين بر همه حاکم ميشود.
از ديگر سو، از آنجا که در زمان غيبت کبرا، بدعتهايي در دين گذاشته ميشود، بسياري از مفاهيم ارزشمند اسلام، نزد عده زيادي از مسلمانان دگرگون ميگردد. همچنين برخي از احکام اسلام به دست فراموشي سپرده ميشود؛ توحيد به انواع شرکها آلوده میگردد؛ قدر و منزلت اهلبيت(ع)در ميان گروه زيادي از مسلمانان ناشناخته ميماند؛ معيارهاي ارزشي جامعه دگوگون ميشود و چنان گرد و غبار تحريف، چهره اسلام واقعي را ميپوشاند که وقتي حضرت، ظهور ميکند، با تمام قوا با بدعتها مبارزه خواهد کرد و گرد و غبار را از چهره اسلام واقعي برطرف خواهد ساخت تا جايي که عدهاي تصور ميکنند که دين آن حضرت، اسلام جديدي است که با اسلام متعارف زمان غيبت، تفاوت دارد. امام صادق(ع) اين موضوع را به خوبي تبيين نموده، ميفرمايد:حضرت مهدي(عج) انحرافات موجود را نابود ميسازد، همانطور که پيامبر اساس جاهليت را ويران ساخت. آنگاه اسلام را از نو بنا ميکند.
حضرت مهدي(عج) مأمور است تا آیين الهي اسلام را در حکومت جهاني خويش، به اجرا درآورد و جهانيان را به آیین و طريقتی یگانه دعوت نمايد و اين جز به وسایل غيرعادي ممکن نخواهد بود، يعني کاري که بايد امام عصر(عج) انجام دهند، هيچيک از رهبران الهي به انجام دادن آن مأمور نبودهاند. بنابراين، بايد به اين مهم، يعني احياي اسلام، به وسيله قدرتی فوق طبیعی در جامعه مهدويت و به دست با کفايت امام زمان(عج) جامه عمل پوشانده شود.
درواقع، امام مهدي(عج) همگان را به اسلام دعوت خواهد کرد و با بينات و روشنگريهاي امام، بهويژه با نزول حضرت عيسي(ع) و اقتداي آن بزرگوار به امام زمان(عج)، همگان به دين اسلام، رو خواهند آورد و نجات و سعادت خود را در پيروي از آن دين خواهند دانست. امام حسن مجتبي(ع) در اینباره ميفرمايد:خداوند در آخرالزمان مردي را برانگيزد و او را با فرشتگان خود، ياري دهد… و او را بر تمام زمين چيره فرمايد تا اينکه [مردم] از روي ميل يا از روي اکراه، دين را بپذيرند.
حضرت مهدي(عج) با چنين اصلي در ساختن جامعه يگانه بشري به موفقيتي بزرگ و چشمگير دست مييابد و همه علتها و عوامل ناسازگاري و درگيري را از بين ميبرد و ناسازگاريها و اختلافات اجتماعي را که از اختلافات عقيدتي و ديني به وجود ميآيند، نابود ميسازد و با يکي کردن عقيدهها و ايدئولوژيها، راه هرگونه اختلافي را ميبندد تا جايي که آن حضرت، وحدتي واقعي را براساس اصول توحيد و ايدئولوژي اسلامي پي ميريزد و همه انسانها را در زير پرچم توحید گرد ميآورد.
4. استقرار عدالت
استقرار عدالت، از ويژگيهاي دیگر حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است؛ همچنانکه امام رضا(ع) فرمود:آنگاه که حضرت مهدي(عج) ظهور ميکند، ترازوي عدالت را در جامعه برقرار ميسازد و از آن پس، کسي به ديگري ستم نميکند.
«عدل»، ضد جور و آن چيزي است که در نفوس، محترم شمرده شود و ميانهرو باشد و ترک افراط و تفريط و حکم به حق است؛ چنانکه مولا علي(ع) فرمود:عدل، کارها را بر جاي خود مينهد و عادل، آن کسي است که هواي نفس، او را از حق منصرف نميکند که حکم به جور بدهد. 2
راغب ميگويد:عدل، تقسيم و تقسيط کردن به مساوات است. لذا روايت شده، آسمانها و زمين، بر عدل و تقسیم مساوي و برابر برپاست.3
اساساً برپاداشتن عدل و دادگري در ميان مردم، مقصد اصلي خداوند از برانگيختن پيامبران و فرود آوردن کتابهاي آسماني است. خداوند در قرآن اهداف والاي پيامبران الهي را برقراري قسط و عدل در جامعه، معرفي مينمايد:«لَقَدْ أرْسَلْنا بِالْبَيِّناتٍ وَ أنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ و الْميزانَ لِيَقُومَ النّاسَ بِالْقِسْط»؛
ما پيامبران خويش را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان كتاب و ترازو فرود آورديم كه ميان مردم به عدالت قيام كنند.
برپايي عدل و داد در جامعه انساني، سرچشمه همه خيرها و نيکيهاست؛ زیرا اگر عدل و داد در جامعهاي وجود نداشته باشد، هيچ خير و فضيلتي در آن نخواهد بود و اگر هم خير و فضيلتي باشد، پايدار نخواهد ماند. اميرالمؤمنين(ع) نيز هدف از تشكيل حكومتش را اجراي «عدالت» معرفي ميفرمايد:من حكومت را به اين علت قبول كردم كه خداوند تبارک و تعالي از علماي اسلام، تعهد گرفته و آنان را ملزم كرده كه در مقابل پرخوري و غارتگري ستمگران و گرسنگي و محروميت ستمديدگان، ساكت ننشينند.
اساساً بشر در طول تاريخ، از خلقت حضرت آدم(ع) تاکنون، روزگاري را آرزو میکند که عدل و برابري و مساوات، در آن حاکم باشد و جرم و جنايت و ظلم و بيعدالتي در آن نباشد؛ زیرا انسان در ذات و سرشت خود، ميل و گرايش به حکومت عدل الهي و جهاني را احساس ميکند. از آنجا که خداوند هيچ گرايشي را بيدليل در وجود انسان قرار نداده، لذا همه جهانيان، چه مسلمانان و چه غيرمسلمانان، در وجود خويش، آرزوي روزگاري را دارند تا حکومتي براساس عدل و مساوات و برابري تحقق يابد.
امروزه، خودخواهيهاي کشورهاي خودکامه، دنيا را به مرحلهاي رسانده است که هر لحظه، احتمال وقوع جنگ جهاني سوم و از بين رفتن بشر ميرود. بر همين اساس، متفکران دنيا تنها راه براي بيرون رفتن از اين بحران را تشکيل «حکومتي جهاني براساس عدل» دانستهاند. البته از اين افکار، در گذشته بسيار دور در انديشه بزرگاني چون: افلاطون و ارسطو با عنوان «مدينه فاضله» و «آرمانشهر» مطرح شده و آن نيز عبارت است از شهر و ديار و کشوري که همه چيز در آن سر جاي خود قرار میگیرد و هيچ بيعدالتي و ستمی در آن راه ندارد؛ همچنانکه اين افکار در انديشة دانشمندان معاصر چون انيشتین، برتراند راسل، فوليتر فرانسوي، پروفسور آرنولد توينبي، ويليام لوکار اريستون فيلسوف امريکايي، دانته، کانت و… نيز تبلور يافته است.
در حاليکه بايد بگوييم، اداره کشوري به مساحت جهان و حاکم شدن عدل و داد در آن، تنها از کسي ساخته است که از جانب خداوند مدد شود که او همان مسيحاي يهوديان و نصارا، سوشيانت زرتشتيان، موعود و منجي اديان و مهدي صاحبالزمان مسلمانان است. او ميآيد تا حکومت زمين را به وارثان واقعي خود که همان مستضعفان هستند، باز گرداند. تشکيل دولت مستضعفان و تحقق بخشيدن به آرمان والا و الهي حکومت فرودستان و تهيدستان، از برنامههاي اصلي و اقدامهاي اساسي و ترديدناپذير امام موعود(عج) است.
درواقع، گسترش عدالت در سراسر جهان و ريشهکني بيداد از همه آباديهاي زمين، از نخستين برنامههاي انقلاب جهاني مهدي موعود(عج) بوده و از هدفهاي اصلي آن امام بزرگ و نجاتبخش است؛ زیرا مشکل اصلي و نخستين آن نجاتدهنده انسان، مشکل خداباوري يا انکار خداوند نيست، بلکه ظلم و ستم جهانسوز و همهجايي است که بشر را در کام خود فرو برده و در آتش خود سوزانده و دين و عقيده و آزادي و خواب و خوراک و آسايش و همه چيز انسان را نابود ساخته است. بدين جهت امام مهدي(عج) پس از ظهور مبارک خويش، اصول عدالت و دادگري را در ميان همه انسانها برقرار ميسازد و مردم را از ستم رهايي ميبخشد.
رسول خدا(ص) در این زمینه فرمودند:قيامت برپا نميشود تا اينکه زمين از ظلم و جور پر گردد. آنگاه مردي از خاندان من خروج مينمايد که زمين را از عدل و داد آکنده سازد، همانگونه که از ظلم و جور پر باشد.
بديهي است، در جامعه و نظامي که امام مهدي(عج) بنياد مينهد، زمام همه امور در دست طبقات محروم است و مستضعفان بر آن حکم ميرانند و به اداره جامعه ميپردازند. چنين آرماني، هدف اصلي همه اديان آسماني به ويژه اسلام بوده است. حضرت رضا(ع) میفرماید:خداوند به وسيله او (حضرت مهدي) زمين را از هر جور و ظلمي پاک و مقدس مينمايد. او همان کسي است که مردم در ولادتش به شک ميافتند. او قبل از خروجش، صاحب غيبت است و آنگاه که خروج کرد، زمين را به نور پروردگارش روشن ميگرداند و ترازوهاي عدل بين مردم قرار ميدهد و در آن هنگام هيچکس به کس ديگر ظلم نخواهد کرد.
در حقيقت، حضرت قائم(عج) هنگامي زمام امور را به دست ميگيرد که دنيا دچار انبوهي از نابهسامانيهاست؛ بيعدالتي، ظلم، فساد، بيماريهاي جسمي و روحي، تنها گوشهاي از ابتلاهايي به شمار میآید که جهان در آن زمان دست به گريبان آن است. امام باقر(ع) در تفسير آيه شريفه «واعملوا ان الله يحيي الارض بعد موتها»؛ «بدانيد و آگاه باشيد که خداوند زمين را پس از مرگش زنده ميکند»، ميفرمايد:خداوند زمين را با حضرت قائم(عج) زنده ميگرداند. آن حضرت در زمين به عدالت رفتار ميکند و زمين را با گسترش عدالت زنده مينمايد، پس از آنکه در اثر گسترش ستم، مرده بود.
همچنين امام صادق(ع) ميفرمايد:به خدا سوگند! به طور حتم عدالت مهدي(عج) به درون خانهها و اتاقهايشان نفوذ ميکند؛ همچنانکه سرما و گرما در آن وارد ميشود، تا جايي که حج ابراهيمي که يکي از شعائر الهي است، بر اثر گسترش حکومت اسلامي، ديگر مانعي براي رهسپاري به سوي آن وجود نخواهد داشت و مردم براي انجام حج، مانند سيلي خروشان، به سوي کعبه خواهند شتافت و در نتيجه، گرداگرد کعبه شلوغ شده، براي همه حجگزاران کفايت نخواهد کرد. امام(ع) در اين هنگام، دستور خواهند داد که اولويت را به کساني دهند که حج واجب بر عهده دارند و اين نخستين جلوهگاه عدالت مهدي موعود(عج) خواهد بود.
در مدينه فاضله اسلامي و در عصر ظهور آن منجي عالم، دامنه عدالت او تا اقصي نقاط منازل و زواياي ناپيداي جامعه گسترده خواهد شد و همه انسانها و حتي تمام موجودات را دربر خواهد گرفت.
5. تکامل عقول بشري
تکامل عقول بشری يکي ديگر از ويژگيهاي حکومت جهاني مهدي(عج) است. امام باقر(ع) در این زمینه میفرماید:
هنگاميکه قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنها را با آن، کامل ميکند.
اساساً انقلاب فکري، مسئله مهمي است که با ظهور امام در آن دوران، انجام خواهد گرفت. اين انقلاب فکري در زماني انجام ميگيرد که مکتبهاي مختلف، افکار انساني را تاريک کردهاند و از نور اسلام، جز پرتويي در دلهاي خاص و افراد سرافراز از آزمايشهاي الهي، چيزي باقي نمانده است.
بر همين اساس، هنگامي که خورشيد آسمان ولايت و امامت، ظهور کند، اولين لطفي که به مردم ميفرمايد، اين است که عقول مردم آن عصر را کامل مينمايد. درواقع، همچون خورشيدي که از مشرق زمين طلوع ميکند و نورش تمام کرة خاکي را روشن مينماید، نور خورشيد ولايت آن حضرت، عقلها را کامل ميگرداند؛ چنانکه تجلي نور عقل به روح و جان انسانها در نخستين مرحله طلوع فرجش واقع میشود و طلوع ظهورش با تکميل عقل برابری دارد؛ چون وجود مقدسش خود عقل است.
بديهي است، وقتي انسان داراي عقل کامل شد، ديگر پرده از روي فطرت انساني کنار زده ميشود و علوم لدني الهي که در درون فطرت است، همراه با شعور باطن و وجدان و درک صحيح، همه در اختيار عقل، قرار میگیرد و به کار برده ميشود.
در نتيجه، پذيرش دين و عمل به قوانين الهي براي انسان آسان ميگردد؛ زیرا هرچه عقل بشري تکامل پيدا کند، نياز بشر به دين از يک طرف و نيز پذيرش و تسليم او در برابر قوانين و احکام دين، از سوي ديگر، بيشتر احساس ميشود و ميان اين دو امر، ملازمه بيشتري به وجود ميآيد و در نتيجه انسانها به پذيرش دين، راغبتر ميشوند. مهمتر از آن، هنگامي که خردها و انديشهها کامل گرديد، مؤمنان واقعي، روشنفکرانه حقايق و مسائل جهاني را درک خواهند نمود.
آري! سرانجام بشر با گذشت زمان و با کسب تجربههاي تلخ، از چارچوب قوانين نارسا که خود به وجود آورده است، رهايي خواهد يافت و از پايبندي به اديان منسوخ و عقايد خرافي کتب تحريفشده، دست برخواهد داشت و لذا رشد فکري خواهد یافت و ادراکش نيرومند خواهد گرديد و به جهان با ديد وسيعتري خواهد نگريست.
6. تکامل اخلاق بشري
تکامل اخلاق مردم از ديگر ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است. امام باقر(ع) در اینباره میفرماید:
هنگاميکه قائم قيام کند، دست به سر بندگان خدا کشيده، بدين وسيله نيروهاي عقلاني آنها را متمرکز ميکند و اخلاق آنها را به کمال ميرساند.
به طور کلي، انسان جزء اصلي تشکيل جامعه صالح و سالم و محور اصلي برنامهريزيها، قوانين، علوم و ديگر مسائل جامعه است. انسان براي اصلاح جامعه و تشکيل اجتماعي سالم بايد نخست، اصلاحات و تحولات را از درون خود آغاز کند؛ زیرا تمام مسائل اقتصادي، سياسي، جنگ، صلح، نظم، بينظمي و… در اجتماع به انسان مربوط است. پس انسان با ايجاد انقلابي در درون خود، ميتواند در جامعه نيز انقلاب و تحول به وجود آورد.
اساساً در هر جامعهاي بهترين برنامهها و قوانين بايد به دست بهترين و شايستهترين افرد و مجريان اجرا شود. به همين دليل، ساختن انسان و پرورش و رشد افراد صالح، مقدمه اصلي براي تشکيل هر نظام صالح و انساني است. بر همين اساس، حضرت مهدي(عج) در دوران حکومت جهاني خويش، ابتدا به تربيت انسانها ميپردازد تا ديگر برنامههاي اجتماعي خود را به شايستگي انجام دهد و سپس عدالت، دادگري، قانونشناسي، ديگردوستي، ايثار و… را در سطح جامعه پايدار ميسازد.
از ديگر سو، ثروتپرستي و مالاندوزي، پديدهاي روحي و باطني است؛ زیرا حرص و جاهطلبي و ثروتپرستي در وجود هر انساني ريشه دارد. اين ثروتپرستي و مالاندوزي در خارج، فرد حريص را به تجاوز به اموال عمومي میکشاند و به ظلم و ستمهاي اقتصادي وادار ميسازد. بيشک اين مشکل بزرگ در تمام دورانها وجود دارد، لذا اين بيماري باطني و روحي انسان، تا از درون انسان درمان نگردد، به کار بردن شيوهها و روشهايي از بيرون، براي جلوگيري از آن، نتيجه چنداني ندارد و اگر داشته باشد، درازمدت و پايدار نيست.
بنابراين، از آنجا که برنامههاي تربيتي و اخلاقي سازنده، از فواید بسيار والايي برخوردار است، از جهت کمالات در حد اعلاي مدارج عالي انساني قرار دارد و برای تحول و اصلاح اساسي در جهان از عنايات خاص الهي برخوردار است که از آن جمله میتوان به تحول و تربيت انسانهاي پاک و شايسته و با فضايل اخلاقي والا اشاره کرد. لذا حضرت مهدي(عج) پس از ظهور، با تربيت و راهنمايي خود، اخلاق مردم را به کمال خواهد رساند و تکامل اخلاق بشري در سطحي وسيع، انجام خواهد گرفت.
7. تکامل فضايل انساني
تکامل فضایل انسانی، يکي ديگر از ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است. اصولاً حکومت جهاني صالحان، به محض تشکيل و استقرار، به پايداري و ثبات خواهد رسيد و افراد صالح و فاضل، بلافاصله در جايگاههاي مديريتي جامعه قرار خواهند گرفت و به خدمتگزاري مردمان صالح خواهند پرداخت. اين افراد، آمادگي تجربه و معرفت را که از آن به فضيلت ياد ميکنيم، بايد پيش از انقلاب جهاني، کسب کرده باشند. لذا ظهور و انقلاب جهاني حضرت، تنها زماني نیست که ظلم و جور و بیعدالتي، زمين را فراگرفته باشد. مهمتر از آن، زماني است که افراد شايسته و مفيد به حال انقلاب و جامعه صالح، تربيت شوند و آماده ياري و امداد نهضت جهاني مهدي(عج) باشند.
در اين مدينه فاضله اسلامي، تنها سخن از آسايش تن و وفور ثروت و رفاه مادي نيست، بلکه در اين حکومت الهي و جهاني، تکامل و رشد انسان در گرو رشد متوازن تمامي ابعاد مختلف اوست. تربيت و پرورش روح انسانها و توجه به اخلاق و فضايل معنوي که از اساسيترين برنامههاي ظهور به شمار میآید، در همين جهت معنا مييابد. لذا مدينه فاضله در عين آنکه شهر عدالت است، شهر رفاه، امنيت، تربيت، سجايا و فضايل انساني نيز خواهد بود؛ چنانکه در آن محيط، انسانهاي صالح تربيت مييابند تا جامعهاي آرماني و صالح بنا نهند.
انسانها در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) علاوه بر دستيابي به غناي مالي، از غناي قلبي و روحي نيز بهرهمند خواهند شد و در کنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اکمال اخلاق و فضيلتهاي انساني نيز راه خواهند يافت. کينههاي اخلاقي از قلبها ريشهکن ميگردد؛ دروغ، تزوير و نامردمي، در روابط اجتماعي جاي خود را به يکرويي و يکرنگي ميدهد. درواقع، در چنين بستري، رفاه، عدالت و امنيت نيز معنا ميیابد و به حقيقت خويش میرسد. جز با اين نگرش همهجانبه به انسان و در کنار هم چيدن اجزاي حقيقي او، نميتوان به تعبير رؤياي هميشگي انسان در تأسيس مدينه فاضله انساني دست يافت.
آري! در دوران ظهور، حضرت مهدي(عج) روح و روان مردم را از تاريکيها و آلودگيها پاک کرده، چنان روح و روان آنان را تربيت خواهد نمود که صفات پست و ناپسند روحي و باطني انسانها، زايل خواهد شد و به جاي آن صفات و اخلاق پسنديده و متعالي در وجودشان جاي خواهد گرفت و در نهايت، فضايل الهي و انساني در وجود مردمان عصر ظهور، تبلور خواهد يافت.
8. برقراري دوستي و برادري
برقراري دوستي و برادري در ميان مردم يکي ديگر از ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است. امام باقر(ع) در این زمینه فرمود:
چون قائم قيام کند، دوستي و برادري برقرار ميشود و هرکس، بدون ممانعت [و] به قدر حاجت از جيب برادرش [پول] برميدارد.
بيشک ايجاد يکپارچگي، برادري و دوستي در ميان انسانها و نزديک کردن ديدهگاهها، افکار و آمال آنها به يکديگر، از خواستهها و آرزوهاي دستنيافتني در وضعيت کنوني جهان است. اما با ظهور مصلح کل جهان، بينش و آگاهي مردم بالا خواهد رفت و با از بين رفتن منيتها و خودخواهيها، همبستگي، دوستي و برادري در ميان انسانها به وجود خواهد آمد.
اساساً تربيت، اخلاق، دوستي و برادري ميان همه انسانها براي پيشرفت هر نوع حکومتي، خاصه حکومتهاي الهي، از مهمترین جنبهها به شمار میآید. از آنجا که پليديهاي اخلاقي، کينهتوزي و… از خصايص و خوهاي شيطاني است و از پايين بودن سطح فرهنگ انساني سرچشمه ميگيرد، با رشد تربيت و تکامل عقل، کينهها به محبت و دوستي تبديل ميشود و انساندوستي در روابط اجتماعي استوار ميگردد.
در حکومت حضرت مهدي(عج) اخلاق و افکار مردم به حد اعلاي خود ميرسد و فضايل انساني در ميان مردم، تکامل مييابد. در نتيجه، پليديهاي اخلاقي و کوتهبينيها که منشأ بسياري از درگيريهاي سياسي و اجتماعي است، از بين خواهد رفت و جنگ و خونريزي در ميان آنان به پايان خواهد رسيد و در نتيجه، برادري و دوستي با يکديگر، در ميان مردم در تمام امور زندگي برقرار خواهد شد. در آن زمان، پيوندهاي ظاهري، جسماني و معنوي، دلها را استحکام ميبخشد، به گونهاي که جهانیان به راستي به شکل يک خانه و مردمانش، همچون اهل يک خانواده در ميآيند.
در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)، چنان صلح و صفا و صميميت و اتحاد و اعتمادي حاکم خواهد شد که اگر کسي به پول نياز داشت، دست در جيب برادر مؤمن خود خواهد کرد و به قدر نياز پول بر خواهد داشت، بدون اينکه برادر مؤمنش، از او جلوگيري کند. در چنين جامعهاي، صلوات فرستادن و اظهار عشق و علاقه به خاندان عصمت و طهارت(ع)معيار تبادل کالا خواهد بود و اين سرمايهاي است که هرکس خواهد توانست از آن برخوردار شود.
9. گسترش امنيت اجتماعي
گسترش امنیت اجتماعی يکي ديگر از ويژگيهاي حکومت جهاني مهدي(عج) است. مولا علي(ع) در حديثي ميفرمايد:
… راهها امن ميشود، به طوري که زن از عراق تا شام ميرود [و] قدمهاي خود را نميگذارد، مگر بر روي گياهان و از هيچ درنده و درندهخويي نميترسد. امنيت و آسايش از هر نظر دنيا را فرا ميگيرد…
امنیت از جمله نيازهاي اساسي بشري است که در هرم نيازهاي وي، جايگاه ويژهاي دارد. درواقع اين نياز در ابعاد مختلف تجلي مييابد؛ امنيت اخلاقي، اقتصادي، حقوقي، اجتماعي و… . اصولاً اگر امنيت در بخشهاي گوناگون زندگي اجتماعي، يعني بخشهاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي پديد آيد، زمينهساز فعاليتهاي صحيح فردي و گروهي ميشود؛ زیرا در محيطهاي امن و آرام، روابط اجتماعي بر قوانين استوار است و چيزي جاي حق را نميگيرد و حقوق افراد کاملاً رعايت ميشود.
درواقع با امنيت اجتماعي، قانون بر جامعه حکومت ميکند و مانع زورگويي و تجاوز ميگردد، منافع مردم تأمين شده، افراد قدرتمند نميتوانند به ديگران ستم کنند و نيز سرمايهداران بر جامعه تسلط ندارند و سرنوشت تهيدستان در دست آنان نيست.
اساساً جهان پيش از برقراري حکومت جهاني امام زمان(عج) به جهت خونريزيهاي خودکاماني چون سفياني، دچار ناامني ميشود، ولي با ظهور مهدي(عج)، آن حضرت در مدت کوتاهي، امنيت از دست رفته را در همه زمينهها به جامعه جهاني باز ميگرداند و مردم در محيطي پر از امنيت، به زندگي خود ادامه ميدهند. از ديگر سو، امنيت کامل قضايي تا بدانجا برقرار ميشود که کسي از اينکه ممکن است حقش پايمال شود، کوچکترين بيمي ندارد. همچنين راهها به گونهاي امن ميشود که زنان جوان از جايي به جايي ديگر، بدون همراه داشتن محرمي سفر ميکنند و از هرگونه تعرض در امان هستند؛ هم چنانکه پيامبر اکرم(ص) ميفرمايد:حکومت مهدي(عج) به گونهاي است که دو زن شبانه حرکت کرده، مسافرت ميکنند و از بيعدالتي و ستم هراسي ندارند.
از آنجا که مال و ثروت منشأ بسياري از گناهان، کشتارها، دشمنيها و قطع رابطههاست، یعنی افراد بیایمان براي رسيدن به مال و ثروت، از ارتکاب هيچ عملي، پروا ندارند، با فراواني امکانات مادي در آن زمان، کشتارها و نيز انواع فسادها و جرمها به کمترين حد خود خواهد رسيد و امنيت کامل بر جامعه حاکم خواهد شد.
از ديگر سو، در دوران حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) به موزات تلاش آن حضرت، براي اصلاح امور و فداکاري ياران ايشان، خداوند به امدادهاي غيبي خود که به زمان آن حضرت اختصاص دارد، خير و برکت به مردم ارزاني خواهد کرد؛ به گونهاي که تمام شهرها، آباد و سرسبز خواهد گشت و عدالت چنان حاکم خواهد شد که هيچکس جرأت ظلم کردن به کسي را پيدا نخواهد کرد. در نتيجه، راهها چنان امن خواهد شد که هرکس با هر چيز ارزشمندي که همراه داشته باشد، ميتواند بدون ترس از سرقت سفر کند.
درواقع، امنيت در دوران حکومت آن حضرت تا جايي فراگير ميشود که صلح جهاني، در حد صلح در طبيعت حاکم ميشود، يعني حتي حيوانات درنده نيز از برکات و فراواني نعمت، چنان بهرهمند ميشوند که نهتنها به دیگر انسانها، بلکه به يکديگر نيز تعرض نميکنند؛ زیرا دعواي حيوانات اغلب براي گرسنگی است، لذا وقتي سير باشند، در کنار يکديگر با کمال امنيت زندگي ميکنند. در نتیجه، در آن زمان، همه حيوانات چنان در امنيت و رفاه هستند که دعوا و ستيز آنان با هم از بين ميرود.
ابنعباس درباره گسترش امنيت، در روزگار حضرت مهدي(عج) ميگويد:
حتي در عصر ظهور گرگ، گوسفند را نميدرد و شير، گاو را از بين نميبرد و مار به انسان آسيبي نميرساند و موش، انباني را نميجود و به آن دستبرد نميزند.
همچنين مولا علي(ع) در اين زمينه ميفرمايد:در آن زمان [که قائم قيام کند] گرگ و گوسفند در يک مکان زندگي ميکنند؛ کودکان خردسال با مارها و عقربها بازي ميکنند و آسيبي به آنها نميرسد؛ شر از جهان رخت برميبندد و تنها خير و نيکي باقي ميماند.
مهدي موعود(عج) چنان امنيت اجتماعي به وجود ميآورد که برای بشر، بیسابقه است. آن حضرت نگراني و ترسها را نابود ميسازد و کساني را که در جامعه ايجاد نگراني و ترس ميکنند، کنار ميزند. همچنين، قانون و عدل را اجرا ميکند و احترام به حقوق و ارزش انسان را در روابط اجتماعي استوار ميسازد. از آنجا که در آن دوران امنيت در جامعه حاکم ميشود، هيچکس از ديگري ترس و نگراني نخواهد داشت، انسانها به يکديگر نزديک خواهند شد و دوستي و مهرباني، جاي دشمني و کينهتوزي را خواهد گرفت و رقابت انسانها سالم و انساني خواهد گرديد و رشد اقتصادي در همه بخشهاي جامعه آشکار خواهد شد.
10. گسترش رفاه اقتصادي و آسايش عمومي
رفاه اقتصادي و آسايش عمومي از دیگر ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است، رسول خدا(ص) فرمود:در حکومت او (مهدي) چنان مردم در رفاه و آسايش به سر ميبرند که هرگز نظير آن ديده نشده است. مال به قدري فراوان ميشود که هرکس نزد او بيايد، اموال فراواني زير پايش ميريزد.
در آن دوران، جامعه بشري واحدي تشکيل ميگردد که در آن، همه مانند خانوادهاي در کنار هم زندگي ميکنند و تقسيمبندي جامعههاي پيشرفته و جامعههاي محروم و عقبمانده از بين ميرود و همه جامعهها و انسانها به رشد و رفاه اقتصادي دست مييابند تا جايي که ابرقدرتها ديگر وجود نخواهند داشت و بهبود زندگي و بينيازي اقتصادي، نصيب همه انسانها خواهد شد.
از ديگر سو، رفاه و تنعم در آن دوران به گونهاي خواهد رسید که ديگر نيازمندي، در سطح جامعه يافت نخواهد شد؛ زیرا توزيع عادلانه ثروت، جايي براي فقر و طبقه ضعيف باقي نميگذارد. در يک کلام، مدينه فاضله اسلامي، آرمانشهر آسايش و رفاه همگاني خواهد بود که اين آسايش، موجبات رشد و برتري معنوي و فکري و نيز رفاه و تنعم اقتصادي و مادي انسان را فراهم خواهد آورد.2
امام صادق(ع) در مورد رفاه اقتصادي مردم آن زمان ميفرمايد:او (مهدي) به منادي دستور ميدهد که در ميان مردم اعلام کند، هرکس نيازي به مال دارد، برخيزد. از ميان مردم، تنها يک نفر برميخيزد. [حضرت] به او ميفرمايد: «برو نزد کليددار و بگو مهدي به تو امر ميفرمايد که مالي به من بدهي.» کليددار ميگويد: «جامهات را بياور. او جامهاش را پهن ميکند و آن را پر ميکند.»
بديهي است، حضرت مهدي(عج) براي رسيدن به اين هدف بزرگ انساني خويش، از عوامل مختلفي استفاده خواهد نمود تا همه مشکلات را از ميان بردارد و به زندگي انسانها سروسامان ببخشد.
از جمله اين عوامل به موارد ذيل، ميتوان اشاره کرد:
یکم. برقراري عدالت اجتماعي
عدالت اجتماعي که قبلاً به آن اشاره شد، به معناي تعادل و همساني در تمام جريانهاي اقتصادي جامعه است. در پرتو چنين عدالتي، فاصلههاي اقتصادي از ميان ميرود و ديگر افراد تهيدست و محروم فراوان و سرمايهدار اندک يافت نميشود.
دوم. اجراي اصل مساوات
رعايت قاطع اصل مساوات نيز تساوي ثروتها و برابري در پخش کالاها و مواد مورد نياز همه مردم را موجب میگردد و از جمع شدن و تراکم و اسرافکاري گروهي از مردم مانع ميشود و زمينههاي کمبود و نيازمندي را برطرف ميسازد.
سوم. عمران و آباداني زمين
آباداني و بهرهبرداري از امکانات تا حد امکان، از دیگر عوامل است. در دوران پيش از ظهور، با وجود پيشرفت علوم مختلف، از همه قابلیتها به نحو مطلوب استفاده نمیشود، مانند استفاده مناسب از زمینهای کشاورزی و ذخیره آبهای جاری.
همچنين در بعضي مناطق به علت نفوذ استعمار و وابستگي و محروميت، از امکانات استفاده نشده است، اما در دوران ظهور، از تمام زمينها و آبها استفاده خواهد شد و همهجا آباد و خرم خواهد گشت.
چهارم. بازپسگيري ثروتهاي غصبشده
برداشتن طاغيان و زورگويان و بازپسگرفتن سرمايهها و ثروتهاي آنها که از راههاي نامشروع و نادرست به دست آوردهاند، از ديگر اقدامات مهدي موعود(عج) است. آن حضرت، اين سرمايهها را در راه آسايش و رفاه جامعه و تمامي مردم به کار ميبرد و همه محرومان و تهيدستان را از اين اموال بهرهمند ميسازد.
پنجم. کنترل و نظارت دقيق مرکزي
کنترل و نظارت دقيق بر حاکميت مرکزي جهان از جمله اقدامات حضرت مهدي(عج) براي رسيدن به رفاه اقتصادي و آسايش عمومي است. آن حضرت با تشکيل يک مرکز، تمام منابع ثروت و درآمد جامعه را بدون هيچگونه فرقي در اختيار کل افراد بشر قرار خواهد داد و همه امکانات را به تساوي، ميان مردم تقسيم خواهد کرد و با اين کنترل دقيق، دولتهاي ظلم و کفر و سرمايهداران که عوامل اصلي فقر و محروميت هستند، از ميان خواهند رفت. لذا در آن دوران، آنگونه نخواهد بود که بخشهايي از جامعه، عقبمانده، فقير، بیسواد و مریض باشند و بخشهايي ثروتمند و در حد بالاي خدمات بهداشتي و رفاهي به سر برند.1
11. گسترش نعمات و برکات الهي
گسترش رحمت و برکات الهي از ديگر ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است. مولا علي(ع) در اين زمينه ميفرمايد:
سوگند به خدايي که دانه را شکافت و انسان را آفريد! در آن زمان همه در اوج قدرت و نعمت زندگي خواهند کرد و از دنيا نخواهند رفت، مگر اينکه هزار فرزند بر آنها متولد شود…
اساساً ميان رحمتهاي الهي و برکات آسماني و زميني، از يکسو و عملکرد مردم در روي زمين از سوي ديگر، رابطهاي تنگاتنگ برقرار است، یعنی اگر مردم، اهل تقوا، ايمان و عمل صالح باشند، خداوند متعال نيز از زمين و آسمان، برکتها و رحمتهاي خويش را بر آنها نازل میفرماید، ولي اگر مردم برعکس عمل کنند، نتيجة معکوس ميگيرند؛ چنانکه قرآن کريم به این حقیقت اشاره ميفرمايد:
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يكْسِبُونَ»؛
و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مىگشوديم، ولى تكذيب كردند؛ پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان] آنان را گرفتيم.
با توجه به اينکه در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) علم، عدالت، حق، ايمان و تقوا در ميان مردم گسترش مييابد، خداوند نيز رحمت و برکات فراوان خويش را فزوني میدهد تا جايي که همه از آن بهرهمند ميگردند. علاوه بر اين، کيفيت نعمت، در سطح بسيار مطلوبي خواهد بود و خوراکيها، پوشيدنيها، ديدنيها و ساير لذتها از نظر لذتبخشي در سطح بالايي قرار خواهد گرفت و همچنين از لحاظ تنوع، چون زمين هرچه دارد، از درون خود بيرون خواهد ريخت و آسمان از دادن باران، دريغ نخواهد ورزيد و انسانها نيز در کار خويش با آگاهي و بينش، علم و تقوا عمل خواهند کرد، همه مردمان از اين دو عامل، در جهت بهبود نعمتهاي الهي و تنوع آنها بيشترين استفاده را خواهند کرد.
از جمله اين نعمتها و برکات الهي، به موارد ذيل ميتوان اشاره کرد:
بارندگي فراوان
رسول خدا(ص) فرمودند:امت من در دوران ظهور حضرت مهدي(عج) از چنان نعمتي برخوردار ميشوند که تا آن روز مانندش را نديدهاند؛ آسمان برایشان بسيار ميبارد.
بديهي است، در دوران ظهور به علت گسترش ايمان، تقوا، انساندوستي و ايثار در ميان مردم، خداوند رحمتها و برکات خويش را به صورت بارش باران بر مردم نازل خواهد نمود تا جايي که بر اثر بارش فراوان، هوا باطراوت و مطلوب خواهد گشت؛ سفرههاي آبهاي زيرزميني غني شده، درياچهها، رودخانه، تالابها و… زنده خواهند شد و نه تنها مردم آن زمان با کمال آرامش و نشاط، زندگي مسرتبخشي خواهند داشت، بلکه مردگان، در درون قبرهاي خود شاد و خوشحال خواهند شد و نيز حيوانات در کمال سرور و شادي زندگي خواهند کرد.
ظاهر شدن ذخاير زمين
رسول خدا(ص) فرمود:زمين جگرگوشههاي (گنجها و معادن) خود را براي آن حضرت (مهدي) ظاهر ميسازد و ثروت، چنان فزوني يابد که قابل شمارش نباشد.
در دوران ظهور و در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج)، معادن و گنجها استخراج خواهد شد و همة مردم از آن منتفع شده، هيچ فقيري در زمين باقي نخواهد ماند. در واقع، اين پيشرفتها و سرافرازي مسلمانان در حکومت حضرت مهدی(عج) در زمينههاي مختلف، نصيب مستضعفان عالم خواهد شد که ميتوان در آن ميان، از پيشرفتهاي عظيم اقتصادي، کشاورزي، دامپروري، آباداني و بهداشت نام برد تا جايي که محصولات باغي و کشاورزي به حد وفور خواهد رسيد و چنين امري، پس از بارندگي فراوان و به موقع، امري طبيعي و مورد توقع است؛
چنانکه رسول خدا(ص) ميفرمايد:… و زمين همه گياهان خويش را ميروياند.
نتيجه اين عوامل يعني ظاهر شدن برکات زمين و خارج شدن گنجها، اين است که در آن دوران، به جهت اجراي عدالت، نه آسمان از ريزش برکاتش بر مردم دريغ ميورزد و نه زمين امساک ميکند، بلکه هرچه دارند در اختيار بشر قرار ميدهند. از اينرو، هم مسئله زراعت و کشاورزي به اوج ترقي خواهد رسيد و هم تمام منابع زيرزميني، کشف و از آنها استفاده خواهد شد؛ در نتيجه درآمد سرانه افراد، آنقدر بالا خواهد رفت که در هيچ جامعهاي، فقيري پيدا نخواهد شد و همه به سر حد بينيازي خواهند رسيد. مولا علي(ع) در این زمینه میفرماید:در عصر حضرت مهدي(عج) انسان، يک مُد کار ميکند و هفتصد مُد برداشت ميکند.
12. شکوفايي علم و دانش
شکوفایی علم و دانش يکي ديگر از ويژگيهاي حکومت جهاني مهدي(عج) است. امام باقر(ع) میفرماید:
هنگامي که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنها را با آن کامل و افکارشان را پرورش داده، تکميل ميکند.
اساساً از آغاز تاريخ تاکنون، انسانها همواره به کارهاي فرهنگي و علمي پرداختهاند و تجربهها و دانشهايي به دست آوردهاند که در ميان اين آموختهها، آموزشها و دستورهای پيامبران جايگاه ويژهاي دارد. درواقع، گسترش علم و دانایی يکي از اصول و هدفهاي اصلي انبياست؛ چنانکه آنان انسانها را به فراگيري علم در تمام زمينهها دعوت کردهاند. در سايه اين دستورها بود که انسان به تفکر و تعقل پرداخت و در هر رشته از علوم، به مسائل جديدي رسيد و علوم گسترش فراواني يافت و بدينگونه تا قرن حاضر پيش آمد.
امروزه اين علوم، بسياري از مشکلات انسانها را حل کرده و وسایل زندگي بهتر را پديد آورده و انسان در همه بخشهاي زندگي خود از آنها استفاده فراواني برده است، ولي متأسفانه اين پيشرفتها فقط در مسائل مادي جهان و زندگي مادي انسان کارساز بوده، اما در بُعد معنوي، هيچ سودي نصيب انسان نميشود.
در صورتي که در دوران ظهور، در پرتو ارشاد و هدايت حضرت مهدي(عج) و با عنايات ايشان، مغزها در مسير کمال به حرکت در خواهند آمد و انديشهها شکوفا خواهد شد؛ کوتهبينيها، تنگنظريها و افکار پست و پليد که سرچشمه بسياري از تضادها و برخوردهاي خشونتآميز اجتماعي است، برطرف خواهد گرديد؛ مردمي بلندنظر، با افکاري باز و سينههايي گشاده و همتي والا و بينشي وسيع پرورش خواهند يافت.
اساساً در روزگار حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) دانش و فرهنگ اسلامي، به قدري شکوفا میشود که در وصف نيايد تا جايي که از لطف خداوند، معارف اسلامي، معنويت و اخلاق، به حد اعلاي خود خواهد رسيد و اين همه به مدد علومي است که در يد بيضاي آن حضرت قرار دارد؛ زیرا آن حضرت، خزانهدار علم الهي هستند، يعني تمام علوم نزد ایشان است و همه عالم، محتاج علم آن وجود مقدس هستند و همه باید در مقابلش زانوي ادب بزنند تا از ذرهاي از خزانه علمش بهره برند؛ چنانکه مولا علي(ع) به کميل فرمود:
اي کميل! هيچ علمي نيست، مگر اينکه من افتتاح او کردم و قائم ختم ميکند.
و نيز فرمود:[مهدي] علم را در قلوب مؤمنين قذف ميکند (مياندازد)، پس هيچ مؤمني به برادر خود در هيچ علمي محتاج نيست. پس در آن روز، تأويل آين آيه ظاهر ميشود: «يُغنِ اللهُ کُلّاً مِن سَعَتِه»؛ «بينياز ميسازد، خداوند هرکس را از سعت خود».
بيشک، هيچ برنامهاي بدون جهش فکري و فرهنگي، پايا و پويا نخواهد بود و رشد و تکامل لازم را نخواهد يافت، لذا نخستين گام در تحقق بخشيدن به چنين هدفي، اقدام به انقلابی فرهنگي است که افکار را از دو سو به حرکت درآورد: از طرفي، در زمينه علوم و دانشهايي که مورد نياز جامعه آباد و آزاد و سالم است که اين ساخت مادي و روبنايي حکومت مهدي(عج) خواهد بود. از سوي ديگر، در زمينه آگاهي به اصول زندگي صحيح انساني آميخته با ايمان است که ساخت معنوي و زيربنايي حکومت مهدي موعود(عج) را شامل ميشود که اين از جمله مسائل بنيادين و زيربنايي حکومت آن حضرت، خواهد بود.
درواقع، علم و دانش در زمان ظهور، به حد کمال خواهد رسيد و دريچههاي حکمت و دانشها به روي بشر گشوده خواهد شد تا جايي که زنان نيز در خانههاي خود به کتاب خدا و سنت پيامبر(ص) حکم خواهند کرد. امام باقر(ع) در اینباره ميفرمايد:در آن زمان، حکمت و دانش بديشان ارزاني ميشود تا جايي که زنان، در خانه خود به کتاب خدا و سنت پيامبر حکم خواهند کرد.
از ديگر سو، با ظهور مهدي(عج) و با رعايت دقيق مسائل بهداشتي، اجتماعي و رواني، پيشرفت علم و دانش در زمينههاي پزشکي و معالجه بيماران چنان گسترش مييابد که هر نوع مرض سختي، معالجه و پيشگيري میشود؛ امراضي که امروزه بشر دچار آن است و هر سال هزاران نفر را به کام خود فرو ميبرد، درمان ميگردد تا جايي که هيچ کور و زمينگير و بيماري، در زمين نخواهد ماند. امام سجاد(ع) ميفرمايد:وقتي قائم ما قيام کند، خداوند متعال از برکت وجود آن حضرت، تمام سختيها و امراض را از بين خواهد برد.
وقتي خداوند نور مطلق ملکوتش را در عالم وجود به وسيله مصدر کون و مکان، حضرت وليعصر(عج) به ظهور برساند، چشم و گوش دل مؤمنان با نور ولايت باز خواهد شد و شناخت و معرفت معبود، عشق را به وجود خواهد آورد و همه بندگان از عشق پروردگار، سر از پا نخواهند شناخت و با وجود اين توانايي و نور ايمان، ديگر، ناتواني در علوم و دانش و ديگر مسائل، برايشان مفهومي نخواهد داشت.
13. ارتباطات پيشرفته
ارتباطات پیشرفته يکي ديگر از ويژگيهاي حکومت جهاني مهدي(عج) است. امام صادق(ع) در حدیثی ميفرمايد:
وقتي کارها به صاحب اصلي ولايت (حضرت مهدي) برسد، خداوند هر نقطه فرورفتهاي از زمين را براي او مرتفع [میکند] و هر نقطه مرتفعي را پايين ميبرد؛ آنچنانکه تمام دنيا نزد او به منزله کف دستش خواهد بود. کدام يک از شماها اگر در کف دستش مويي باشد، آن را نميبيند؟
بديهي است، در عصر ظهور به سبب جهش علمي و پيشرفت فنآوري و صنعت، وسایل ارتباطات و اطلاعات آنقدر پيشرفته خواهد شد که دنيا را همچون کف دست نشان خواهد داد؛ چنانکه براي آگاهي به اقصي نقاط کشور، ديگر به وسایل و ابزار ارتباطي امروزي نيازي نخواهد بود. بدين معنا که پيشرفت تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات که آن را مهمترین عامل در آن دوران ياد ميکنند، کامل خواهد شد، به گونهاي که همگان در آنِ واحد از طريق امواج صوتي، پيامها را دريافت خواهند نمود. از اينرو، حکومت مرکزي، به کل عالم که تحت حکومت واحد هستند، تسلط کامل خواهد داشت و به موقع و بدون فوت وقت، وارد عمل شده، مشکلات را حل خواهد نمود و هرگونه توطئه و فساد را در نطفه، خفه خواهد ساخت.
در حقيقت، پس از ظهور حضرت مهدي(عج) وسایل ارتباطات و اطلاعات، پيشرفت تصورناپذیر و شگفتانگيزي خواهند کرد. ابزار صنعتي که کارها را به خوبي و راحتي و بدون اتلاف وقت انجام ميدهد، در اختيار همگان قرار خواهد گرفت؛ از جمله صدا و سيما، چنان مدرن و مجهز ميشود که اصحاب آن حضرت، پيامها و مطالب خود را هرچند از فاصله دور، در کوتاهترين زمان به مخاطبان خواهند رساند. لذا در آن زمان، ديگر به تلفن، تلگراف و پست تصويري نيازي نيست؛ چون اینها در مقایسه با ابزارهاي جديد، بسيار قديمي به حساب خواهند آمد و هرکس سخني دارد، بدون مراجعه به پست و مخابرات، با طرف مقابل، در هر کجاي زمين که باشد، در ميان خواهد گذارد و او را مشاهده کرده، با وي صحبت خواهد نمود. مهمتر از آن، بين امام مهدي(عج) و مردم، نامهرساني وجود نخواهد داشت و مردم در هر نقطهاي از کره زمين باشند، امام را مشاهده خواهد کرد و امام با آنان سخن خواهند گفت. امام صادق(ع) اين مسئله را به روشني تبيين کرده، ميفرمايد:زماني که قائم ما قيام کند، خداوند به چشم و گوش شيعيان ما چنان قدرتي عطا ميکند که حضرت مهدي از هرجا با آنها صحبت کند، آنها ميشنوند و هرجا باشد، او را ميبينند.
بايد بگوييم اين مسئله به امام و رعيت اختصاص ندارد، بلکه مردم عادي نيز در هرکجاي عالم باشند، چنانچه اراده کنند، خواهند توانست يکديگر را مشاهده نمایند و با هم سخن بگويند؛ در حاليکه يکي در مشرق عالم و ديگري در مغرب آن خواهد بود. امام صادق(ع) در حديثي ميفرمايد:مؤمن در زمان حضرت مهدي در حاليکه در مشرق است، برادر خود را در مغرب ميبيند و همچنين کسيکه در مغرب است، برادرش را در مشرق مشاهده ميکند.
بديهي است، در حکومت جهاني مهدي(عج)، سيستم نيرومند و مجهزی براي انتقال تصويرها به وجود خواهد آمد که شايد تصور آن، امروزه براي ما مشکل باشد. در آن زمان، تمام جهان به منزله کف دست خواهد شد و پستيها و بلنديهاي کره زمين، مانع از رؤيت موجودات روي زمين نخواهد بود.
البته حکومت واحد جهانی بدون چنين سلطه اطلاعاتي و ارتباطي بر تمام کره زمين، نخواهد توانست صلح، امنيت، عدالت و… را به صورت همهجانبه، در همه جهان برقرار سازد؛ زیرا براي اداره چنان حکومتي، امکانات زيادي لازم است که خداوند آنها را در اختيار آن حضرت و تشکيلاتش، قرار خواهد داد.
از ديگر سو، در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) ارتباط مستقيم، نه تنها در سطح حکومت، بلکه در ميان عموم نيز عملي ميشود تا جايي که وسایل انتقال صدا و تصوير، به طور همگاني، ساده و آسان در اختيار همه پيروان آن حضرت، قرار خواهد گرفت و مسائل جاري در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) بدون نياز به کاغذبازي، حلوفصل خواهد شد؛ زیرا همه دستورها و برنامهها با سيستم «شهود و حضور» ابلاغ و اجرا خواهد گرديد.
درواقع، اين موضوع در روايات اهلبيت(ع)به خوبي تبيين شده است. امام باقر(ع) در حديثي ميفرمايد:حضرت مهدي از اين جهت مهدي ناميده شده است که به امور مخفي و پنهان هدايت ميشود تا آنجا که گاه او به سراغ کسي ميفرستد که مردم او را بيگناه دانسته و به قتل ميرساند [زيرا آن حضرت] از گناه نهاني او همانند قتل نفس که موجب قصاص است، آگاه است و تا آنجا که برخي از مردم هنگامي که درون خانه خود سخن ميگويند، ميترسند ديوار بر ضد آنها شهادت دهد.
اين حديث، گواه آن است که در عصر حکومت مهدي(عج) نيکان و پاکان در نهايت آزادي به سر خواهند برد، ولي خلافکاران، چنان تحت کنترل خواهند بود که ممکن است امواج صوتي آنان، با وسایل پيشرفتهاي از ديوار خانههايشان باز گرفته شود و به هنگام لزوم، ميتوان فهميد که آنها در درون خانه چه گفتهاند.
اگر در گذشته، درک مضمون این احاديث با ترديدهاي علمي روبهرو بود، امروزه توسعه و پيشرفت خيرهکننده تکنولوژي اطلاعات و ارتباطي، اين مضامين را تأييد میکند و کمترين ترديدي براي آن باقي نميگذارد.
اين پيشرفتهاي عظيم در حکومت جهاني مهدي(عج) محصول تکامل علمي عصر بعد از ظهور است، نه اعجاز؛ زيرا زندگي بشر در اين عالم، بايد مطابق سنتهاي طبيعي باشد، نه اعجازي که امري استثنايي و براي موارد ضروري و فوقالعاده است، آن هم در مسير اثبات حقانيت دعوت نبوت يا امامت.
در پرتو چنين جامعهاي است که مردماني با افکار و انديشههاي بلند و بينش وسيع تربيت ميشوند که بيش از پيش حاکميت جهاني اسلام و برخورداري از جامعهاي همراه با ثبات و عدالت را فراهم ميآورند تا جايي که شهروندان اين جامعه، در پرتو عقلانيت ناشي از تعاليم عصر ظهور و با پشتوانه توسعه علمي، به تعامل و برقراري روابط اجتماعي در سايه حکومت مهدوي همت ميگمارند.
14. امکان سفر به فضا
امکان سفر به فضا از ديگر ويژگيهاي حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) است؛ چنانکه امام باقر(ع) فرمود:براي صاحب و سرور شما مهدي، آن وسيله سرکش ذخيره شده است.
راوي گويد: «منظور از وسيله سرکش چيست؟»
امام فرمود: «ابري است که در آن غرش رعد و شدت صاعقه يا برق است. او بر اين وسيله سوار ميشود. آگاه باشيد! او به زودي بر ابرها سوار ميشود و به آسمانها و زمينهاي هفتگانه صعود ميکند».
بديهي است، در عصر ظهور، به سبب وسایل فوقمدرني که در اختيار مردم قرار ميگيرد، سفر به فضا و کرات بالا، همانند سفرهاي زميني، امري عادي خواهد شد. این روايت، سفر به آسمانها را براي خود آن حضرت ميداند، ولي ظاهراً وضع آن زمان، به گونهاي خواهد بود که سفر به آسمانها همانند سفر از قارهاي به قاره ديگر در عصر ما بوده و امکانات سفر به فضا، در اختيار همه قرار خواهد گرفت؛ يعني زندگي بر روي زمين در آن مدينه فاضله، وارد مرحله جديدي خواهد شد که به طور کلي، با وضعيت گذشته فرق دارد.
بيشک، منظور از ابر در این روايت ابر معمولي نيست؛ زیرا با ابرهاي معمولي، نمیتوان سفر فضايي کرد؛ چون آنها در جو زمين در حرکتند و با زمين فاصله چنداني ندارند و نميتوانند از آن بالاتر روند. پس منظور وسيله فوقالعاده سريعي است که در آسمان، به صورت تودهاي فشرده از ابر به نظر ميرسد و غرشي همانند رعد، و قدرت و شدتي همچون صاعقه دارد و به هنگام حرکت، دل آسمان را با نيروي فوقالعاده خود ميشکافد و به پيش ميرود و ميتواند تا هر نقطهاي از آسمان حرکت کند. لذا وسيلهاي فوقمدرن بوده که شبيه آن در وسایل کنوني وجود ندارد و از تصور ما بيرون است.
امروزه بشر به پيشرفتهايي در صنايع و نرمافزار دست يافته که اگر در گذشته صورت میگرفت، پذيرش آن تنها از طريق اعجاز، پذیرفته ميشد. از اينرو، پيشرفتهاي آن عصر براي مردم امروز ما نيز به آساني تصورشدنی نيست تا جايي که عدهاي، آن را از باب اعجاز حضرت مهدي(عج) قبول ميکنند.
نتيجه
حکومتي که در مدينه فاضله اسلامي و در عصر حاکميت حضرت مهدي(عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حکومتهاي موجود در عالم فرق دارد. حاکم، نوع حکومت، قوانين و نظامات جاري در آن با حکومتهاي موجود در عالم هيچ شباهتي ندارد؛ چنانکه نوع حکومتش الهي و بر مبناي ايمان به خداي يگانه و توحيد خالص است و هدفی جز متحد کردن جماعتها و ملتها، برداشتن ديوارهاي امتيازات و اعتبارات بيهوده، برقرار کردن توحيد کلمه و ايجاد همکاري و ارتباط بين مردم ندارد. حاکم آن نيز امام معصوم، احياکننده شريعت نبوي و مجري قوانين اسلامي و دستورهای الهي است.
اداره کشوري به مساحت جهان، تنها از کسي ساخته است که از جانب خداوند مدد شود و او همان مسيحاي يهوديان و نصارا، سوشيانت زرتشتيان، موعود و منجي اديان و مهدي صاحبالزمان مسلمانان است. او ميآيد تا حکومت زمين را به وارثان واقعي خود یعنی مستضعفان، باز گرداند. تشکيل دولت مستضعفان و تحقق بخشيدن به آرمان والا و الهي حکومت فرودستان و عقبنگهداشتهشدگان، از برنامههاي اصلي و اقدامهاي اساسي و ترديدناپذير امام موعود(عج) است. در جامعه و نظامي که امام مهدي(عج) بنياد مينهد، زمام همه امور در دست طبقات محروم است و مستضعفان بر آن حکم ميرانند و به اداره جامعه ميپردازند. چنين آرماني هدف اصلي همه اديان آسماني به ويژه اسلام بوده است.
در اين حکومت جهاني، تمامي اختلافات نژادي، طبقاتي، ملي، وطني، جغرافيايي، مسلکي، حزبي و زباني از ميان خواهد رفت و سبب امتياز، افتخار و اعتبار نخواهد بود و حتي در آن حکومت، اختلافات ديني نيز کنار گذاشته خواهد شد و همه مردم در زير پرچم اسلام، تسليم فرمان خدا خواهند بود. در اين حکومت واحد جهاني، کره زمين با يک حاکم، يک نوع حکومت و با يک شيوه و روش عادلانه اداره خواهد شد. اسلام چنين حکومتي را براي بشر پيشبيني کرده و در حدودي که وظيفه تشريع است، مقدمات آن را فراهم ساخته و عملي شدن آن را به آماده شدن زمينه کامل آن موکول کرده است.
منابع
1. قرآن کريم.
2. محمّد معين، فرهنگ معين، انتشارات اميرکبير، تهران 1360.
3. کليني، اصول کافي، ج1، اسلاميه.
4. شيخ صدوق، کمالالدين و اتمامالنعمه، ج1، نشر اسلامي، قم، بيتا.
5. شيخ عباس قمي، سفينهالبحار، ج1، نجف 1355.
6. لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر في علامه مهدي ثانيعشر،چاپ احياء التراث، بيتا.
7. يوسف بن يحييعليبن عبدالعزيز مقدس الشافعي السلمي، عقدالدرر في اخبار المنتظر.
8. شيخ علي يزدي حائري، الزام الناصب في اثبات الحجه الغائب، تهران 1351.
9. سيدبن طاووس، الملاحم و الفتن.
10. شیخ مفید، الارشاد، ج2، احياء التراث، 1353.
11. سيدهاشم بحراني، تفسير البرهان، ج2، بيتا.
12. شيخ حر عاملي، اثبات الهداه، ج7.
، چاپ چهارم: حاذق، قم:13. استاد عباس آقايي، اسرار آفرينش اهلبيت 1381.
14. عبدالرحمن انصاري، در انتظار خورشيد ولايت، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1372.
15. حبیبالله احمدي، امام علي(ع) و جمهوريت، چاپ اوّل: فاطيما، قم 1379.
16. اسدالله بيات، نظام سياسي اسلام، سروش، تهران 1367.
17. احمد جهان بزرگي، اصول سياست و حكومت، پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي، تهران 1378.
18. محمّدرضا حکيمي، خورشيد مغرب، چاپ بیست و سوم: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران 1381.
19. شیخ جواد خراساني، مهدي منتظر، بنياد پژوهشهاي علمي و فرهنگي نورالاصفياء، قم 1370.
20. سید عبدالحسین دستغيب شيرازي، مهدي موعود(عج)، چاپ سوم: دفتر انتشارات اسلامي، قم 1370.
21. علی دواني، موعودي که جهان در انتظار اوست، چاپ چهارم: دبيرخانه دائمي اجلاس حضرت مهدي(عج)، 1385.
22. حسن رحيمپور، مهدي(عج) ده انقلاب در يک انقلاب، چاپ دوم: انتشارات صدا و سيما، تهران 1381.
23. علی رباني گلپايگاني، دين و دولت، پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي، تهران 1377.
24. لطفالله صافي گلپايگاني، امامت و مهدويت، ج2، انتشارات حضرت ، قم 1377.3معصومه
25. ناصر مکارم شيرازي، حکومت جهاني مهدي، چاپ یازدهم: نسل جوان، قم 1380.
26. محمّدجواد صالحي، جهانيشدن و دين فرصتها و چالشها، احياگران، قم 1382.
27. ابوالفضل قاضي، حقوقهاي سياسي و نهادهاي سياسي، ج1، دانشگاه تهران، تهران 1368.
28. سیدحسین موسوي زنجاني، بحث ظهور حضرت ولي عصر(عج) از نگاهي ديگر، چاپ دوم: سلسبيل، 1384.
29. محمّدعلی مبشر، توجه به حضرت ولي عصر امام زمان(عج)، بوستان دانش، قم 1384.
30. مرکز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه قم، معارف مهدوي، چاپ اوّل: دبيرخانه دائمي اجلاس حضرت مهدي(عج)، 1385.
31. مرکز تحقيقات اسلامي نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران، نظام سياسي اجتماعي اسلام، چاپ چهارم: معاونت آموزش سازمان عقيدتي سياسي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، 1377.
32. مرکز تحقيقات اسلامي نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران، انقلابهاي اسلامي و انقلابهاي جهان، چاپ اوّل: معاونت آموزش سازمان عقيدتي ساسي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، 1376.
33. مرکز تحقيقات اسلامي سپاه، نهضت انتظار و انقلاب اسلامي، معاونت آموزش نيروي مقاومت بسيج سپاه، تهران 1381.
34. هاشمي شهيدي، ظهور حضرت مهدي(عج) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، تهران 1375.
35. فصلنامه علمي و تخصصي انتظار، سال اوّل، ش 2، زمستان 80.
36. فصلنامه علمي و تخصصي انتظار، سال دوم، ش 4 و6، تابستان81
برگرفته از سايت :المهدويه