بله، به ما هم رسیده!
تا حالا از این پیامکها خندهتان گرفته یا ناراحت شدهاید؟ اصلا ناراحت نشدهام، من خندهام میگیرد. محال است با این کارها عصبی بشوم. دکتر علی شریعتی آنقدر بزرگ هست و تمام کسانی که ادای او را در میآورند هم هنوز به گرد پایش نرسیدند. در اینترنت، عکسی منتشر شده بود که شما به مناسبت تولد حضرت زینب(س)، بعد از مداحی، سخنران یک هیات مذهبی بودید، این به خواست خودتان بود یا در رودربایستی قرار گرفتید؟ نه من خیلی این کار را انجام میدهم، من خودم بچه هیات هستم. این چیزی نیست که بگویم من خیلی عوامزدهام یا چون هیات میروم خیلی آدم فرودستی هستم، من با افتخار میگویم که هیاتی هستم و میدانم که چه کاری انجام میدهم، خیلیها در تعطیلات مذهبی میروند لب دریا ما میرویم هیات، چه اشکالی دارد؟ اتفاقا در همین جایی که شما میگویید که من راجع به حضرت زینب صحبت کردم، بعدا دیدم در سایتها یک عدهای گفتند که این فرد سخنران هیات هم شده و از این حرفها. بله من تاریخ اسلام خواندم و آن را بلدم و حرف بیخود نمیزنم. لااقل راجع به دوازده امام میتوانم حرف بزنم، راجع به خدا، پیامبر و صحابههایش میتوانم حرف بزنم؛ همانطور که میتوانم راجع به فیلمسازها و فوتبالیستهای جهان و… حرف بزنم. شما سال 86 نامزد انتخابات مجلس هشتم هم شدید و بعد از مدت کوتاهی انصراف دادید، چرا؟ اصلا نامزد نشدم، البته به من پیشنهاد شد و پول خوبی هم پیشنهاد دادند که من با آن پول میتوانستم از شر اجارهنشینی راحت شوم، ولی قبول نکردم چون کار من نبود. اجرای برنامه «طلوع ماه» طولانیترین و شاید تنها تجربه اجرای شما در تلویزیون بود، این تجربه چه چیزی را به شما اضافه کرد؟ سختکوشی، دلکندن از هواهای نفس و رفتن برای دانستن. دانستن لذتبخشترین چیزی است که خدا به ما داده. وقتی که ما از جهل دور میشویم لذت میبریم. من در آن برنامه واقعا یاد میگرفتم، لذت این یاد گرفتن را شما میتوانستید در چهره من ببینید، من فیلم بازی نمیکردم، برای این که بتوانم با آقای داوری، استاد فلسفه غرب صحبت کنم، سه بار فلسفه غرب را خواندم. من در دوران کارمندی هم این تجربهها را داشتم. دبیر انجمن آثار باستانی، کارشناس هنری و مدرس سینما بودم. این اواخر برای پسرم که آهنگسازی میکرد، ترانهسرایی کردم. پس مشکل کجاست؟ چرا دیگر مدتهاست بازیهای درجه یک و ماندگار شما را در سینما و تلویزیون شاهد نیستیم؟ گرفتاری ما در ایران سوژه سناریوست به همین دلیل مجبوری فیلمهایی را با فاصله کم بازی کنی. من کارگردان خوب را اندیشه خوب میدانم. فاصله تکنیکی سینمای کیارستمی، بیضایی و یا تقوایی با بسیاری از کارگردانهایی که یک درجه از اینها پایینتر هستند چقدر است؟ آن فاصله عمیقی که وجود دارد در طرز تلقی و اندیشه اینهاست، من قبول دارم که وقتی با یک کارگردان خوب کار میکنم، بهتر هستم. چون فیلم درجه سه کار نمیکند. چند «نه» بزرگی را که در زندگیتان گفتید، برایمان میگویید؟ اتفاقا یک چیزی را به شما بگویم، جملهای را که برای اولین بار من در مجله دنیای تصویر گفتم و این حرف بعدا توسط خیلیها تکرار شد، هیچ مهم نیست؛ چون حرف خوب را باید زد تا همه تکرار کنند. من به کارهایی که کردم افتخار نمیکنم، بلکه به کارهایی که نکردهام افتخار میکنم. من به بلههایی که گفتهام هرگز افتخار نمیکنم به نههایی که گفتهام، افتخار میکنم. نههای بزرگی در زندگیم گفتم که اگر آنها را نگفته بودم، شاید زندگی بهتر از این داشتم. یک مصداق معرفی میکنید؟ نه قابل گفتن نیست، البته در سینما هم بوده این نههایی که گفتم. خوب یکی از همان فیلمها و نه گفتنها را بگویید؟ مثلا نرفتن به فیلم اخراجیها که خیلی دوست داشتند من نقش حاج رسول را بازی کنم و آقای سلحشور این را پنهان نکردند. آقای سلحشور بودند دیگر کارگردان اخراجیها؟ نه، آقای مسعود ده نمکی کارگردان اخراجیها بودند. من اینها را قاطی میکنم، اینها را حذف نکنید تا صادقانه باشد. آقای دهنمکی، رضا شریفینیا و پسرم که در فیلم بازی میکرد و خیلیهای دیگر اصرار کردند، اما با اینکه پول و شهرت خوبی داشت گفتم نه! به چه دلیل؟ برای اینکه فیلمنامه و شکل کار را قبول نداشتم و هنوز هم قبول ندارم. یعنی با اینکه مخاطب زیادتری پیدا میکردید و یک موضوع جدیدی هم بود، نه گفتید. بله، آنهایی که در فیلمهای فارسی گذشته میرقصیدند خیلی طرفدار داشتند، کمیت که دلیل بر کیفیت نیست، متاسفانه جهان ما جهان کمیت است و همه آدمها به کمیتهایشان تکریم میشوند نه کیفیت. بعضی از هنرپیشههایی که در این مملکت عکسشان از بیلبوردها پایین نمیآید و یک سریال نیست که در یک گوشهای از آن یک نقشی نداشته باشند، دچار این کمیت مبتذل شدهاند.اگر من هم 12 میلیارد در جیبم بود به انتقادی گوش نمیکردم. دهنمکی مجوز این کار را داشت و میتوانست انجام دهد که در ابتدا خیلی چیزها را به سخره بگیرند و در آخر با یک جمله روی آن ماله بکشند، جوکهایی که مردم در خفا به هم میگفتند. یکدفعه آمد روی پرده سینما و همه دسته جمعی خندیدند، اما کمیت، دلیل بر کیفیت نیست. آدمها به خاطر حسابهای میلیاردی، خانه در پاریس و کانادا، به خاطر بازی در صدوبیستوچهار فیلم و… تکریم میشوند، اینها متفاوتند با آن کسی که میماند، این آقایان با امثال علی حاتمی و ناصر تقوایی فرق میکنند، تقوایی سه فیلم ساخته، ولی در کیفیت در تاریخ از آن حرف میزنند، ولی هیچکس از فیلمهای 12 میلیارد فروخته حرف نمیزند، چون اینها تاریخ مصرف محدود دارند. اینکه مثل الان بتوانی پول بدهی و نقش بخری! راز سخنوری خراسانیها با توجه به اینکه شما هم خراسانی هستید در چیست؟ پدر من اهل بیرجند بوده و به هر حال زبان پارسی پشت قباله ماست. سرزمین عجیبی برای سخنوری است برای اینکه ناگزیر بودند از این زبان حفاظت کنند. به قول ایرج که گفت «برادر جان خراسان است اینجا، سخن گفتن نه آسان است اینجا» این است که این ژن در آنجا نسل به نسل آمده است.روایت ارجمند از شرمآورترین چیز سینما
مشهور است که شما شاگرد دکتر شریعتی بودید، هم در دانشگاه فردوسی مشهد و هم از نظر فکری. اخیرا پیامکهایی طنزی با عنوان دکتر علی شریعتی میان مردم رد و بدل میشود، میخواستم بدانم عکسالعمل شما به این پیامکها چه بوده؟ برایتان از این پیامکها آمده است؟