متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1387/2/19
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
تفسير كلمهي «بسم الله»! راجع به بسم الله مطالب زيادي است كه خدمت شما عرض ميكنم. اين كه ميگويند آغاز كار را با بسمالله بگوييد اين خودش هم آيهي قرآن است. چون قرآن ميگويد كه «اقْرَأْ…» باقياش را هم شما بگوييد: «بِاسْمِ رَبِّكَ …» (علق/1) يعني خواندن به نام خدا باشد. آغاز هر كار بسم الله است، پايان هر كار هم بسم الله است. قرآن ميگويد: «فَإِذا فَرَغْتَ…» وقتي فارغ شدي از كاري، يعني كار تمام شد «فَانْصَبْ» (شرح/7) «وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» (شرح/8) وقتي فارغ شدي «رَبِّكَ» وقتي هم شروع كردي «رَبِّكَ» «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبّ» «فَرَغْتَ رَبّ» يعني چه؟ يعني مؤمن آغاز كار و پايان كارش بايد خطش را گم نكند. آغاز «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبّ» آخرش هم كه ميگويد «فَإِذا فَرَغْتَ» وقتي فارغ شدي از كاري و تمام شد … يعني كلنگ را ميزني، بگو بسم الله! گواهينامهي دانشگاه را هم ميگيري بگو بسم الله! خط را گم نكنيد. در نماز به شما ميگويد رويت كه رو به قبله است، دستهايت هم رو به قبله باشد. «الله اكبر» نگاهت هم به مهر باشد. پايت هم چنين نباشد. پايت هم چنين باشد. در سجده هم دستت را چنين كن. يعني دست و پا و كمر و شكم و صورت و … يعني با تمام وجود.
1- آغاز همه كارها با نام خدا
بسم الله براي اسلام نيست. قبل از پيغمبر ما حضرت عيسي اولوالعزم بوده است. قبل از عيسي موسي بوده است. قبل از موسي ابراهيم بوده است. قبل از ابراهيم نوح بوده است. اووووه … پدر دوم ما بعد از آدم نوح است. آن وقت نوح ميگويد سوار كشتي كه شديد «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» (هود/41) گفت وقتي سوار كشتي ميشويد، بسم الله بگوييد. يعني تاريخ بسم الله براي مسلمانها نيست. همهي انبياء بسم الله داشتند. بعضيها ميگويند حاج آقا! در تلويزيون بگو كه در روزنامه آيهي قرآن ننويسند. ميگويم: چرا؟ ميگويد اين روزنامهها زير دست و پا ميافتد و گناه است. ما بايد بسم الله را همه جا بنويسيم. اگر ديديم زير دست و پا است برداريم. اما نبايد از ترس اينكه بسم الله زير دست و پا ميافتد، ننويسيم. حضرت سليمان بسم الله نوشت و به يك زن كافر داد. «إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» (نمل/30) حضرت سليمان به خانم بلقيس نامه نوشت كه اين خانم بلقيس هم خورشيد پرست بود، اما به يك زن كافر هم نامه مينوشت، نوشت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» نبايد بگويد آخر اين بسم الله يك وقت ميبيني دست بيوضوي يك زن كافر به آن ميخورد. بسم الله را بايد گفت. گاهي وقتها افرادي ميگويند نه در اين پارك نرويم. چون در اين پارك ممكن است مثلاً آدمهاي ناجور باشند. اِ… برو كه ناجورها بيرون بروند. نه اينكه چون ناجورها رفتهاند تو نروي. تو برو كه آنها بيرون بروند. يك وقت زمان شاه طلبهها را گرفتند و سربازي بردند. طلبهها از سربازي معاف بودند. آن روزي كه طلبهها را سربازي ميبردند، خيلي از طلبههاي جوان ترسيدند. يك مرتبه امام روي منبر فرمود كه ما از خدا ميخواستيم كه طلاب ما را در پادگانها ببرند و به اين سربازها بگويند كه شاه كيست. هيچي شاه گفت كه نبريد. و لذا آقاي هاشمي رفسنجاني را هم آن زمان گرفتند و به پادگان بردند. گفت ما از خدا ميخواستيم كه اين كار بشود. ديدند نه اينها هر جا باشند، بهتر اين است كه نباشند. چون ممكن است افشاگري و روشنگري كنند. بسم الله را بايد نوشت، البته اگر كسي كلمهي بسم الله را ديد وظيفه دارد. اما وظيفه ما نيست كه در خيابان كه راه ميرويم، روزنامهها را بخوانيم و ببينيم بسم الله دارد يا ندارد.
روايتي داريم كه اگر كاري را بدون بسم الله انجام نداديد، اميدي به فرجامش نداشته باشيد. حتي روايت داريم «لا تدع …» رها نكن بسم الله را ولو اگر يك شعر ميخواهي بخواني! يعني در هر كاري. كسي آمد بنشيند، تختش شكست. حضرت فرمود بسم الله نگفتي.
2-آموزش نام خدا به فرزندان
آموزش بسم الله به كودك! روايت داريم اگر انسان به بچهي خودش، بسم الله ياد بدهد، اين سبب نجات والدين از قهر خدا ميشود. بسم الله كه گفتيد، كنار خدا كس ديگري را نگذاريد. نگوييد بنام … مثل منافقين كه ميگفتند: بنام خدا و خلق خدا! بنام خدا و خلق خدا يعني چه؟ مثل اينكه بگوييم براي سلامتي خورشيد و چراغ قوه صلوات بفرستيد. اِ… خورشيد و چراغ قوه؟ خالق و مخلوق را نبايد در كنار هم گذاشت. حتي براي سلامتي امام زمان كه صلوات ختم ميكنيد، كس ديگري را پهلوي امام زمان نگذاريد. حتي مراجع تقليد را! ظاهراً آيت الله صافي، – به نظرم از ايشان شنيدم – كه منزل آيت الله العظمي بروجردي روضه بود، در خانه يك كسي گفت براي سلامتي امام زمان و آيت الله العظمي بروجردي صلوات. آيت الله بروجردي در خانه حال نداشتند و مشغول استراحت بودند، تا صدا را شنيد كه براي سلامتي امام زمان و آيت الله بروجردي، عصا را برداشت و به در كوبيد. آمدند و گفتند آقا چه كار داريد؟ فرمود چه كسي بود كه صلوات ختم كرد؟ گفتند خوب صلوات ختم كرد. گفت نه! چرا اسم من را پهلوي امام زمان گذاشت؟ حساب امام زمان از حساب همه جداست. با اينكه آيت الله العظمي بروجردي استاد مراجع فعلي بوده است. تقريباً همهي مراجع فعلي شاگرد آقاي بروجردي بودند. خود امام درس ايشان ميرفت. حريمها را بايد حفظ كنيم كه ما بايد مواظب باشيم، وقتي ميگوييم به نام خدا، مثلاً گاهي افرادي ميآيند و ميگويند كه اول به خدا سپردمش و بعدش به شما! آخر چرا به من ميسپاري؟ اول خدا دوم تو! نه خير! اول خدا، دوم خدا، آخر خدا، اول خدا … «هو الاول و الآخر …» اول به خدا ميسپارمش بعد به تو! اول خدا بعد تو اين كلمهها را … حريم خدا را حفظ كنيم. قرآن ميگويد روز قيامت يك عده ميگويند: ما بدبخت شديم! ميگويد چرا؟ «إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمينَ» (شعراء/98) شما را با پروردگار «نُسَوِّي» يعني مساوي قرار داديم. گفتيم هم خدا و هم تو! «نُسَوِّيكُمْ» «نُسَوِّي» يعني ما شما را مساوات قرار داديم. يعني كنار خدا كس ديگري نبايد باشد. شما اگر به من بگوييد آقاي قرائتي! من هم تو را دوست دارم و هم كشمش را! اصلاً من را ضايع كردهاي! يعني من را پهلوي كشمش ميگذاري. اصلاً خراب شدم. بگويي من دو تا چيز دوست دارم. يكي تو را و يكي كشمش را! اين بد است و من را ضايع كردهاي! اگر كشمش را پهلوي من بگذاري، من خراب ميشوم. هر كسي را پهلوي خدا بگذاري خدا را خراب كردهاي! بسم الله الرحمن الرحيم.
3- الله، جامعترين نام خدا
اين هم كه ميگويند بسم الله بگو چون هر صفتي يك باري دارد. مثلاً دوغ، نفت، بنزين، شربت، چاي، گلاب، هر كدامي يك معنا دارد. اما اگر گفتي مايع، وقتي گفتي مايع شامل همهي اينها ميشود. اگر گفتي باسم رب، باسم الرحمان، باسم الرحيم، باسم الاحد، باسم الصمد، اسم خدا را هر چه بگويي يك معنا دارد، اما وقتي گفتي باسم الله، الله شامل همهي صفتها ميشود. مثل كلمهي مايع كه شامل آب، چاي و شربت ميشود. همينطور كه مايع شامل همه ميشود، گفته است بسم الله بگو. يعني خدايا به همهي كمالاتت پناه ميبرم.
خوب! اگر يك گوسفندي در استراليا و چين ميخواهد ذبح شود و گوشت سلول بدن شما بشود. قصابي كه آنجا سر را ميبرد، بايد بسم الله بگويد. بسم الله بگويد چرا؟ براي اينكه آن گوشت در آينده ميخواهد سلول بدن شما بشود، بايد همهاش رنگ خدا باشد. دگمهاي هم كه ميخواهد دگمه كت شما بشود، آن دگمه هم بايد رنگ لباس شما باشد. قباي سفيد دگمهي سرخ صلاح نيست. دگمهي مشكي صلاح نيست. همينطور كه نخ قرقرهي بايد به شكل پارچه بخورد گوسفندي هم كه آن طرف دنيا ذبح ميشود، بناست چه شود، آن نخ دگمهي لباس شماست. يعني بسم الله در همهي كارها! روي ميز اداره پرچم جمهوري اسلامي است. ميز كوچك! كشتي بزرگ هم بايد پرچم جمهوري اسلامي باشد. يعني فرق نميكند. چيزي كه از جمهوري اسلامي است، ميز ادارهاش با پرچمش، با ساختمان ادارهاش پرچمهايش بايد يك جور باشد. كارخانهاي كه جنس را بيرون ميدهد، چه ديس بزرگ باشد، چه نمكدان كوچك! همهاش آرم كارخانه دارد. يعني كاميونش، جعبهاش و چيزي كه از اين كارخانه بيرون ميآيد بايد آرم كارخانه را داشته باشد. نميگويد حالا اين كوچك يا بزرگ است. بنابراين بسم الله در كار كوچك، در كار بزرگ و در همه جا بايد باشد.
4- بسم الله، در آغاز همه سورهها
بسم الله هم جزء سوره است. خدا شهيد مطهري را رحمت كند، در تفسير از پسر عمر نقل كرده از پسر زبير، عطا، طاووس، فخر رازي، سيوتي، كسايي، عاصم، ابن عباس از صدر اسلام اينها همه گفتهاند كه بسم الله جزء سوره است و امام وقتي شنيد كه بعضيها ميگويند: «الله اكبر، الحمد لله رب العالمين» و ديد بسم الله نميگويند، امام فرمود : «سَرَقُوا أَكْرَمَ آيَة» (بحارالأنوار/ج82/ص20) يعني بهترين آيات را دزديدند. «سَرَقُوا» يعني سرقت كردند. و امامان اصرار داشتند بسم الله را بلند بگويند. خوب حالا اين يك چند جملهاي راجع به بسم الله!
حالا به سراغ نكتهها و سيماي بسم الله برويم. بسم الله يعني چه؟ چيزهايي كه من اينجا يادداشت كردهام برايتان بگويم. 1- اين بسم الله چيست؟ اين بسم الله نشانهي توحيد است. نشانهي ايمان است. چون اگر كسي ايمان به كسي نداشته باشد، نميگويد به نام تو! وقتي ميگويي به نام او يعني ايمان دارم. اگر كسي كسي را قادر نداند، به او پناه نميبرد. نشانهي قدرت خداست. وقتي ميگويم به نام خدا يعني خدايا كمكم كن! يعني به تو ايمان دارم، ميشناسم، قدرت داري …
5- ذكر نام خدا، نشانه توكل
بسم الله علامت توكل است. يعني به تو توكل ميكنم، بسم الله علامت پناهندگي است. يعني خدايا به تو پناه ميبرم از هر خطري! بسم الله علامت محبت است. آدم يك كسي را دوست نداشته باشد، ذكر خيرش هم نميكند. من كه ميگويم به نام تو يعني خدايا ميشناسمت، دوستت دارم، قدرت داري، به تو پناه ميبرم. بسم الله نشاندهنده خروج از تكبر است. خروج از تكبر … آدم متكبر ميگويد خودم هستم، نياز به كسي نيست. وقتي ميگويم بسم الله يعني خدايا من عاجز هستم. دستم را بگير. يك كسي ميگفت كه ما چرا وقتي دعا ميكنيم، دستمان را چنين ميكنيم؟ مگر خدا بالاست؟ گفتم نه اگر خدا بالا بود چنين ميكرديم. اين يعني من گدا هستم. آدم گدا دستش را دراز ميكند. دست را چنين ميكنيم اين علامت گدايي من است نه علامت مكان خدا! اگر براي مكان خدا بود چنين ميكرديم. وقتي همچنين ميكنيم … و در دعاي قرآن كه ميگويد «تَبَتّل اليه تَبتيلا» تبتيل را معنا كردهاند كه چنين كن. در دعا گاهي ميگويند چنين كن! يعني بده! گاهي يعني همچنين كن يعني بگيرم! بده، بگيرم. اينها همهاش كد دارد. علامت است. از امام سؤال كردند، نماز مرده را پنج الله اكبر ميگويند، براي چيست؟ فرمود چون پنج نماز واجب داريم، هر الله اكبري كد يكي از آن نمازهاست. همچين كد اين است كه يعني گدا هستم. همچين يعني بگيرم.
خوب! بسم الله يعني من بندهام. كد بندگي است. من بنده تو هستم. بسم الله يعني من را بيمه كن. كد بيمه است. بيمه شدن است. من را بيمه كن. خوب! بسم الله يعني كارم را هميشگي كن. بقاء! كارم باقي باشد. چون تو باقي هستي …
ببين گاهي يك كتابخانهاي را ميخواهند هميشه بماند، ميگويند چه كنيم، ميگويند خوب بنويس وابسته به كتابخانه آستان قدس رضوي! چون آن كتابخانه هست … زمان شاه بعضي از سرمايهداران ميخواستند كارخانهاي بزنند و اين كارخانهشان از گمرك و بيمه و ماليات و از خيلي چيزها نجات پيدا كند، ميگفتند با يكي از اين شاپور ماپورهاي زمان شاه شريك ميشدند. ميگفتند وقتي بند به خاندان سلطنتي شد، اين ديگر اداره دارايي و مالياتي و اينها برايش حريم قائل ميشوند. ديگر نميتواند بيايد و چنين راحت جريمه كند. حالا منتها آنها فكر ميكردند كه خاندان سلطنتي هميشگي هستند. يعني آن كسي كه فكر ميكند هميشه هست، به آن خودش را بند ميكند. چون خداوند هميشه هست، ما هم كه رفتني هستيم، كارهايمان را بند به او ميكنيم. اين كه ميگويند كار را براي خدا بكنيد، به خاطر اينكه «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه» (قصص/88) همه چيزي ميپرد، آن كسي كه ميماند اوست. شما تا به حال 2000 سلام ميكني، مثلاً در يك ماه! 1950 تاش به خاطر اينكه پول داشت، زور داشت، عنوان داشت، مقام داشت و به خاطر پست و پولش سلام كردي! آنها همهاش پريد. اما يك 50 سلام هم به خاطر اينكه اين مسلمان است و به خاطر مسلمانياش سلام كردي! سلامٌ عليكم! به خاطر اينكه مسلمان است. آنكه رنگ خداست ميماند و آن پول و پله همه ميپرد. رنگ خدا ميماند. بارها من اينرا گفتهام. دم طاووسي را كه خدا رنگ كند، هر چه هم آب دريا به آن بريزي نميرود. اما تخم مرغي را كه ما رنگ كنيم، با يك ذره آب پاك ميشود. رنگ بشر است. حديث داريم اگر كسي سراغ دختري برود، سراغ همسري برود، به خاطر شكلش و پولش، از هر دو ناكام ميشود. چون بالاخره شكلش اين خانم دو تا زايمان دارد، مريض ميشود، پير ميشود و از گردونهي زيبايي خارج ميشود. پولش هم بالاخره مد عوض ميشود، نميدانم خانهاش كلنگي ميشود، اگر كسي بر آن تكيه كند، ميپرد. اما اگر كسي بر خودش تكيه كند، اين هميشه ميماند.
امام حسين عليه السلام را ما براي خدا دوستش داريم و لذا علاقه به امام حسين كم نميشود. سال به سال عاشورا پررنگتر ميشود. اما كشمش را به خاطر شكم دوست داريم. باقلوا را به خاطر شكم دوست داريم. يك خوردهاش را بخوريم سير ميشويم و زده ميشويم. يعني چيزهاي نفساني ميپرد و تاريخ مصرف دارد. شهوت، لذت، پست، مقام، رياست و همه اينها ميپرد. اينها ميپرد. خوب!
6- افتتاح طرحها با نام خدا
در طول تاريخ هر وقت ميخواستند يك كار مهمي را بكنند، افتتاحش را به يك كار مقدسي انجام ميدادند. الان اين سالن در قائم شهر، افتتاحش را گفتند با مثلاً درسهايي از قرآن باشد. خوب! چرا؟ براي اينكه قرآن بركت دارد، ميگويند انشاءالله اين سالن هم بركت داشته باشد. در خندق اولين كلنگ خندق را پيغمبر زد. من فكر ميكردم اين يك كار تشريفاتي است كه كلنگ مسجد را يك آيت الله ميبرند كه بزند. ديدم نه! تشريفاتي نيست. در جنگ خندق هم اولين كلنگ را پيغمبر زد. اينكه افتتاح يك كاري را …
مثلاً طلبهها وقتي ميخواهند عمامه بگذارند، اين عمامه را به دست يك آيتالله ميگذارند كه اين مثلاً بركت داشته باشد. خوب اگر بناست ما با بركت شروع كنيم، اول كارمان را با نام خدا شروع كنيم كه منشأ همهي بركات است. بسم الله الرحمن الرحيم. بسم الله فقط در اول قرآن نيست. در اول تورات! اول انجيل! تمام كتب آسماني با بسم الله شروع شده است. اميرالمؤمنين فرمود مايهي بركت است و تركش سبب نافرجامي است و اگر هم مينويسيد قشنگ بنويسيد. در روايت داريم «جوّدها» و در هر كاري هم باشد.
7- هم خدا مقدس است، هم نام او
خوب! عرض كنم كه هم خدا مقدس است، سبحان الله! يعني خداوند منزّه و مقدس است. هم اسم خدا مقدس است. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» (اعلي/1) سبحان الله يعني خدا منزه است. اسم خدا هم منزه است. روي مسئله اسم ما بايد عنايت داشته باشيم. اسم را ساده نگيريد. با اسم ما ميتوانيم خيلي كارها بكنيم. يك وقت معاويه دستور داد اسم علي بر روي بچههايتان نگذاريد. امام حسين فرمود خوب! من هر چه پسر داشته باشم، علي ميگذارم. و لذا امام حسين سه پسر داشت، علي شماره 1، علي شماره 2، علي شماره 3! يعني علي اكبر، علي اوسط، علي اصغر! علت اينكه ما براي امام سه صلوات ميفرستاديم، چون شاه گفته بود اسم امام را نبر، ما ميگفتيم به كوري چشم شاه ما سه تا صلوات ميفرستيم.
يك وقت نوهي امام زين العابدين را شهيد كردند، زنان خراسان گفتند حالا كه نوهي امام سجاد را شهيد كردند، امسال هر زني در خراسان زاييد كه پسر بود، اسمش را يحيي ميگذاريم. يعني يك يحيي را برديد ما همهي بچهها را يحيي ميگذاريم. يعني روي اسم كار انقلابي و سياسي ميكردند.
8- انتخاب نامهاي زيبا براي فرزندان
اسم، چيز مهمي است. روي بچههايمان اسم كه ميگذاريم، اسم خوب بگذاريم. نگوييم فاطمه قديمي شده است. چه چيزي جديد شده است؟ جديديها چه گُلي به سر ما ريختهاند؟ آن وقت شما ميداني فاطمه يعني چه؟ «فطم» يعني جدا شد. فاطمه يعني زني كه استثنايي است. اين زن از همه زنها جداست. به دخترت فاطمه بگويي يعني حساب تو از همه جداست. زهرا به معناي درخشندگي است. فاطمه يعني يك زن استثنايي، يك زن نمونه! زينب يعني تو زينت بابا هستي! معصومه يعني تو پاكي از هر رقم انحراف! ما چرا اين اسمهاي مقدس و معنادار را ول ميكنيم، اسم دخترمان را يك چيزي ميگذاريم و آن وقت ميگوييم اين اسم يعني چه؟ ميگويد اين اسم يك تيغي است در يونان!!! اِه … در ايران اين همه گل بود، خوب گل ايران را ول كردي و رفتي تيغ يونان را گرفتي؟ اصلاً بعضيها دلشان ميخواهد روشنفكر باشند، حاليشان هم نيست كه چه كنند، دلش ميخواهد يك كاري بكند كه مثلاً … اسم اگر ميخواهيد بگذاريد، روي اسمها عنايت داشته باشيد. اسمهاي زيبا ببريد. قرآن يك آيه دارد كه انتقاد ميكند كه اينها «لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى» (نجم/27) چرا اسم دختر روي ملائكه گذاشتند؟ يعني اسم … ملائكه دختر و پسر ندارد. ولي اينها فكر ميكردند ملائكه دختر هستند و ايشان اسم ميگذاشتند. اسم خدا هم مقدس است. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» قسم به اسم خدا نخوريم. به امام سجاد گفتند يا بايد قسم بخوري و يا بايد 4000 درهم بدهي! گفت من 4000 درهم ميدهم. گفتند آقا چرا پول مفت دادي؟ گفت آخر خدا بالاتر از اين است كه من ولو قسم راست بخورم. حالا بعضيها قسم دروغ ميخورند، آن كه ديگر هيچ! حتي قسم راست به اسم خدا نبريد. اسم خدا مقدس است. نام اولياي خدا را هم خوب ببريم. مثلاً گاهي وقتها ميگويند كه امام صادق عليهالسلام! عوض عليه السلام مينويسند (ع)! (ع) يعني عليه السلام. حديث داريم كه اگر كسي كلمهي عليه السلام را تمام بنويسد، تا مادامي كه اين كلمه روي كاغذ است، فرشتهها در حقش دعا ميكنند. حالا شما خيلي صرفه جويي ميكني و مينويسي امام صادق(ع)؟ اين مثل اينكه تمام پولهايمان … مثل اين وهابيها هستيم. به وهابيها ميگوييم آخر يك لامپي در قبرستان بقيع بزنيد، چهار امام در آنجاست. ميگويد آخر لامپ در قبرستان اسراف است. مثل اينكه تمام پولهايي كه در سعودي خرج ميشود، همه حق است. فقط اين لامپي كه در سر قبر امام حسن مجتبي عليهالسلام است، اين اسراف است. آدم گاهي وقتها به قدري عصباني ميشود كه اگر سرش را به ديوار بزند حق دارد. تمام بودجه سعودي همه حلال است. فقط لامپ در قبرستان بقيع اسراف است. ما گاهي وقتها مثلاً ميگوييم اسم بچهات را بگذار علي، حسن، حسين، صادق … ميگويد آخر برادرم هم حسن دارد و خواهرم هم فاطمه دارد، خوب برادرت هم يخچال دارد و خواهرت هم تلويزيون دارد. فلاني هم تلويزيون دارد. چطور الان نميگويند موبايل شوهرم دارد؟ ميگويد نه من هم يك موبايل ديگر ميخواهم. در يك سري كارها نميگوييم كي دارد و من نميخواهم. ولي به حسن و حسين كه ميرسيم ميگوييم نه نه زياد ميشود. اينها بار دارد. وقتي ما در ايران 300 علي آباد داريم، اين معنايش اين است كه ايران، عشقش به اهل بيت … چيست؟ اينها ميماند در تاريخ. 300 علي آباد من شمردم. كلمههاي علي آباد را من شمردم. بالاي 300 تاست. اين اسمهايمان است. يك وقت در خليج فارس ميخواهند بگويند خليج عربي، بعد تاريخ را وارسي ميكنند، ميبينند كه 4 قرن قبل، 5 قرن قبل، اسمش خليج فارس بوده است. اين ديگر آنهايي كه ادعا دارند، شما روي اسمها ساده نگيريد. در يك فاميلي كه مثلاً بيشترين اسم حسين و بيشترين اسم حسن است، اينها ذخيره است. روايت داريم كساني كه اسم اهل بيت را روي بچهشان بگذارند، روز قيامت اهل بيت كمك اينها ميكند. شما كه ميخواهي بگويي يا حسين، ميگويد آخر اينقدر تو حال نداشتي كه اسم حسين را روي بچهات بگذاري، رفتي و اسم ديگر گذاشتي، آن وقت چطور تو اميد داري كه تو … آخر اسم گذاشتن كه ديگر خرج نداشت. بعد هم حالا اسمهاي غير حسين و اينها چه معنايي دارند؟ چه باري دارند؟ چه كمكي كردند؟ ما ارزشهاي خودمان را از دست ندهيم. يكي از كارهاي خوبي كه پيغمبر كرد و جزء انقلابها بود، اين بود كه اسمهاي بد را عوض ميكرد. افرادي كه اسمشان يك اسم ديگر هست، به اداره ثبت بروند و اسمشان را عوض كنند. نگويند پدرم گذاشته است. خوب پدرت گذاشته باشد. مگر هر كاري كه پدرمان كرده است، خوب كرده است؟ پدر و نياكان ما ممكن است اسم غلطي را روي خودشان بگذارند، اسمها را بايد عوض كرد، اسم زيبا! از حقوقي كه فرزند بر پدر دارد اين است كه پدر اسم خوب روي بچهاش بگذارد. اسم، آدم را تشجيع ميكند. يعني گاهي وقتها يك كلمه آدم را وادار ميكند كه تو اولاد پيغمبر هستي! تو دانشجو هستي، تو مسلمان هستي، اين كار براي چه بود؟ آخر بابات خوب، ننت خوب، آخر تو چرا اين كار را كردي؟ از شأن شما نميآمد. يعني گاهي وقتها خود كلمه عرض كنم به حضور جنابعالي كه … من مثلاً چون مبلّغ نماز هستم در كشور، يك وقت نمازم كم و زياد ميشود، كلي خودم را توبيخ ميكنم. يعني خجالت ميكشم، تو كه بلندگو هستي تو چرا ديگر نمازت اينطور بود؟ يعني خود اسمها سازندگي دارد. اصلاً داشتن كتاب! شما اگر كتاب مطهري خانهات باشد، ولو نخواني، فردا اگر كسي خواست جسارت كند به مطهري، دفاع ميكني. ميگويي پدر علمي من است. يعني اصلش اينها مهم است. اين روي اسمها مهم است. خوب اشاره ميكنند كه وقت تمام شد. حرف ما چه بود؟ اينكه ميگويند قرآن گنج است، اين است. ميگويند همهي قرآن در سورهي حمد است، همهي حمد در بسم الله است، و همهي بسم الله در «ب» است. باي بسم الله به نام او. بنام او يعني ميشناسمت، به تو ايمان دارم، تو را قوي ميدانم، به تو توكل ميكنم، به تو پناهنده ميشوم، دوستت دارم، نسبت به تو تكبري ندارم، بندهي تو هستم، من را بيمه كن، من را باقي بدار! همهي قرآن هم كه وارد شده براي اين است، تمام كتب آسماني وارد شده براي اينكه ما يكتاپرست باشيم، به خدا ايمان بياوريم، به قدرتش، به توكلش، به او پناهنده بشويم، دوستش داشته باشيم، در مقابل او بندگي كنيم، اصلاً كل قرآن وارد شده است براي اينها! اگر گفتند همهي قرآن در سورهي حمد است و همهي حمد در بسم الله و همهي بسم الله در «ب» باي بسم الله، شايد اين باشد، نميدانم چيست. البته بايد امام صادق عليهالسلام بيايد و معنا كند كه ببينيم او چه ميكند. من يك قطره هستم پهلوي اقيانوس. به مقدار يك قطره اينطور فهميدم. امام صادق عليهالسلام بيايد چه ميفهمد خدا ميداند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»