متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1386/2/27
بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
در جلسه قبل بحث عوامل وحدت بود، بحث مسجد خوب، مسجد فعّال،مسجد بهتر، مركز اتحاد مسلمانان، مصلّاها و مساجد هستند. و چه عواملي باعث مي شود كه مساجد خلوت شوند. كمي صحبت كرديم و الآن هم ادامه آن است، چون مقام معظم رهبري سال 86 را فرمود: سال اتحّاد ملّي و انسجام اسلامي است.
عوامل اتّحاد و تفرقه زياد هستند. يكي مديريّت مسجد بود، مديريّت مراكز عمومي. اگر مراكز عمومي خوب مديريّت بشوند عامل وحدت مي شود. بد باشد يك عده مي روندو يك عده نمي روند. زمين هاي ورزش اگر خوب اداره بشوند، ورزشكارهاي ما اگر اخلاق درست داشته باشند، ميدان ورزش محل وحدت مي شود. اگر نه كه شيشه مي شكنند و نمي دانم به يكديگر متلك مي گويند. اصلاً با محبت مي آيند و با كينه مي روند. يكي از دلايلي كه قمار حرام است شايد اين باشد كه دو تا قمارباز وقتي كه با هم مي نشينند نمره سيزده يا چهارده همديگر را دوست دارند و يكي برنده می شود و يكي هم می بازد. بعد از جلسه قمار باخته، برنده را دوست ندارد. يعني با محبّت نشستند و با كينه بلند شدند. قرآن هم همين را مي گويد. آيه قرآن را مي خوانم شما معني كنيد. «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمْ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَالمائدة/91» شيطان اراده كرده واقع كند. يعني شيطان مي خواهد بين شما كينه بگذارد. با محبت شما را سر سفره قمار مي گذارد و با كينه بلند مي شويد. اصولاً هر چيزي مديريّت مي خواهد. الآن مسئله مديريّت مسئله مهمّي است.
1- لزوم مدیریت منابع در مسجد
آنقدر پول هاي ميلياردي ما در مملكت به خاطر نبودن مديريّت آتش مي گيرد. ما كه مي خواهيم در اين باغچه درخت بكاريم خوب درخت زيتون مي كاريم. درخت زيتون فايده اش اين است كه يك درخت با بركتي است و هم در زمستان سبز است و هم در تابستان، خوب مي شود. ما كه مي خواهيم براي دخترمان گوشواره بخريم، بگويم اگر نمره هايت خوب بود، اگر نمازت بي غلط بود، يعني ما مي توانيم آبي را كه به صورتمان مي ريزيم را نيّت وضو بریزیم، اين خودش مديريّت است، وقتي كه مي خواهيم قدم بزنيم بگوييم كه از اين كوچه برويم، يك بركاتي هم دارد، از اين كوچه كه برويم به 30 نفر برمي خوريم و سلام مي كنيم، يا در خانه عمّه را هم مي زنيم و احوالش را مي پرسيم. يك فقيري هم هست يك پولي هم به او مي دهيم. از اين راه برويم بهتر است. در هر انتخابي يك مديرّيت مي خواهد. رشته تحصيلي، رشته دانشگاهي. نامگذاري براي بچّه هم مديريّت مي خواهد. چه اسمي براي بچّه بگذاريم؟ كسي كه اسم بچّه اش را مي گذارد، علي، زهرا، هر روز اين اهل بيت در خانه اش زنده هستند. ولي گاهي وقتها يك اسمهايي مي گذاريم كه وقتي به بچه مي گوييم اسمت چيست؟ مي گويد: يك گلي است در ايتاليا. حالا معلوم هم نیست كه راست مي گويد. شايد هم به او گفتند ولي دروغ است. حالا شايد هم راست باشد آخر گل ايتاليا در خانه شما، كي ياد ايتاليا مي افتد؟ يا كي ياد گل مي افتد؟ در نامگذاري و در همه چيزي بايد در همه حال بايد بگوييم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ الحمد/6» اينطور نيست كه چون شما مسلمان هستيد ديگر راهتان مستقيم است، مسلمانها در هر كلمه اي در هر راهي و در هر پولي كه خرج مي كنند.
2- توجه مساجد به نیازهای فرهنگی و آموزشی
مديريّت مسجد: مسجدهايي داريم كه خوب مديرّيت مي شوند. كتابخانه دارند، قرض الحسنه دارد، كلاس هست، آموزشهاي مختلف هست، وسايل ورزش هست. اصلاً اگر مساجد ما مهدكودك داشته باشد، ما در همين كشورمان ميليون ها خانم را داريم كه به خاطر يك بچّه كوچك نمي توانند بروند نماز جمعه يا نماز جماعت. اگر كنارش يك اتاقي باشد كه اين بچّه را بدهد به آن اتاق، بچّه را با اسباب بازي مشغول كنند و مادر هم برود نمازش را بخواند بعد بيايد و بچّه را بگيرد و برود. ميليون ها خانم را مي توانيم در نمازهاي جمعه و جماعت شركتشان بدهيم، منتهي يك جايي، يك سالني بايد تدارك شود در كنار مصلّی كه خوب بالاخره نمي تواند كه بچّه را در خانه تنها بگذارد، براي نماز هم كه بياورد جيغ مي زند، آقا اين بچّه مرا بگير، چطور شما البتّه بلاتشبيه كفشت را مي دهي و برمي گردي از زيارت و كفشت را مي گيري؟ بچّه ات را بده آنها نگهدارند حالا يا يك پولي هم بده يا مجّاني. يعني با يك مديريّت مي شود ميليون ها مراكز وحدت را. رنگ اتاق مي شود رنگي باشد كه شاد باشد رنگ سفيد شاد است و رنگ سياه، مشكي است. شما نگاه كنيد به قباي من الآن من عباي مشكي را مي اندازم روي قبايم شما نگاه كنيد، اين قيافه شادتر است يا اين قيافه شادتر است؟ لباس سفيد، قرآن يك آيه داريم براي روانشناسي رنگها كه مي گويد: «لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ البقرة/69» اينكه به خانمها مي گويند چادر سياه، براي اينكه مي خواهند در خيابان شاد نباشد. كه هركسي سرش را پايين بياندازد و برود. كه شد شادي در خانه براي شوهر باشد. در خيابان براي نامحرم نبايد شاد باشيد. نامحرم بايد سرش را بياندازد و برود. خوب مساجدي هست كه حل اختلاف در آنجا مي شود، بسيج هست، پاسخ به سوالات هست، تشويق در آنجا صورت مي گيرد، انتصابات در آنجا مي شود. اصلاً در مسجد چه اشكالي دارد كه در مصلّی و هر مسجدي يك تك اتاقي باشد براي افراد غريب، افراد غريب. بالاخره با اين ماشين ها و سفرها و اين ها. مگر هركس كه به شهر ما آمد بايد برود هتل؟ مگر همه مي توانند كه بروند به مسافرخانه؟ يك مسجد شبانه روزي، يك سالن در كنارش باشد. افراد غريب حالا بنزين ماشینش تمام شده يا پولش تمام شده، در جادّه خوابش گرفته، زن و بچّه اش مشكلي پيدا كرده اند. خود پيغمبر يك صُفّه داشت در مدينه در كنار مسجد يك صُفّه بود يك تختگاهي هنوز هم هست افرادي كه هجرت مي كردند و آواره بودند و جابجا نشده بودند تو صُفّه مي نشستند. اصحاب صُفّه. خوب اين اصحاب صُفّه همين الآن هم اگر يك سالني باشد، منتهي خوب يك بازديد هم بشوند كه يكوقت در آنجا كسي سوءاستفاده نكند يا نيايند آنجا حالا، خانه تيمي نشود. يك وقت دختري از خانه اش فرار مي كند و پسري فرار مي كند. مي گويند: فرار كنيم و بريم آنجا در آنجا اتاق هست كه بخوابيم. يعني جلوي سوءاستفاده را بايد گرفت. يعني راه خير را بايد باز كرد و جلوي سوءاستفاده را هم بايد گرفت. مي شود اينها مديرّيت مي خواهد. ما مي توانيم كه همه ايران براي همه باشد بدون هيچ منّت و خرجي. اين مصلّاي به اين بزرگي اين مسجد به اين بزرگي حالا يك اتاق 20 متري يا 40 متري هم كنارش باشد. همان خادمي كه اين را حفظ مي كند، شما چه كاره هستيد؟ كارت شناسايي، شناسنامه ات را ببينم. يك بازديد بدني بكند و بگويد: بفرماييد بخوابيد. صفّه بايد داشته باشد. مسجد بايد همه مشكلات مردم را حل كند. خلاصه اين روابط مسجد خيلي بايد تنگاتنگ باشد. افرادي كه خمس نمي دهند. يكبار پيغمبر آمد مسجد و نگاه كرد و فرمود: «قُم» قُم يعني بلند شو و برو بيرون. قم قم قم برويد بيرون. گفتند يا رسول الله چرا اينها را از مسجد بيرون مي كنيد؟ فرمود: اينها نماز مي خوانند ولي زكات نمي دهند.
3- توجه امامان جماعت به نسل نو
خيلي مشكلات را مي شود در مسجد حل كرد. فقط اين مديريّت مي خواهد مسجدهاي ما بدنه اش وارفته است. خيلي از مساجد پيشنمازش پيرمرد است ولي آدمهاي محترم، سابقه دار گاهي در مسجدي پدر در پدر پيشنماز بوده اند. خيلي از مساجد پيشنمازشان آيت الله است ولي پير است. دارويش را قرآن گفته، كه مساجد پير را چه كنيم؟ خدا به موسي گفت: برو پهلوي فرعون، موسي گفت: من نمي توانم، «هَارُونَ أَخِي طه/30» برادرم هارون با من بيايد. «هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي القصص/34» او بيانش از من افصح است يعني فصيح تر است. فصاحت و بلاغت. او زبانش روان تر است، او بهتر حرف مي زند. او بيايد و با هم برويم پهلوي فرعون. و لذا خداوند مي گويد: «اذهبا» با هم برويد. موسی پيغمبر اولولعزم است، مقام موسي از هارون خيلي بالاتر است. امّا وقتي كه مي خواهند بروند پهلوي فرعون چون او بيانش بهتر است مي گويد تو بيا و سخنگوي من تو باش. گاهي وقتها يك پيرمرد نمي تواند كه مسجد را اداره كند و نمي تواند با نسل جوان ارتباط برقرار بكند. آدم خوبي است ولي سنّش اجازه نمي دهد. درخت گلابي، درخت خوبي است اما با اسفناج پيوند نمي خورد. لوله 2 وقتي كه مي خواهد به لوله 8 وصل شود يك زانويي مي خواهد. اين آيت الله پيرمرد پيشنماز يا برادر خانمش طلبه است، يا پسرش طلبه است، يا دامادش طلبه است و يا مدرّس يك حوزه اي است كه شاگردش طلبه است يا همشهري اش طلبه است، بالاخره يك طلبه جوان خوش سليقه سراغ دارد مگر مي شود كه يك آيت اللهي باشد و يك طلبه خوش سليقه سراغ نداشته باشد. بگويد كه بيا من پير شدم، من نماز را مي خوانم رابطه با نسل نو در مسجد با تو. ببين چه كسي شاگرد اوّل است؟ تشكّر كن. ببين چه كسي مريض است؟ از طرف من برو عيادتش. مشكلات منطقه را حل كن. ببين چه كسي فارغ شده؟ يك كتاب، كودك فلسفي برايش ببر. ببين چه كسي عروس شده؟ يك كتاب آئين همسرداري آيت الله ابراهيم اميني برايش ببر. اين ارتباطات با مردم را تو برقرار كن سنّ من ديگر اجازه اين كارها را نمي دهد. ولي تو اين كار را بكن. يعني شريك بشويم كه مسجدمان خيلي رشد كند. يك جوري است كه اين رئيس هيئت ها.
4- بهره گیری از نیروهای جوان در اداره مساجد
من پارسال رفتم خانه يك پيرمردي در تهران روضه. من ديدم هر كس كه مي آيد از 60 سال به بالا. كانون بازنشستگان. به حاج آقا گفتم: حاج آقا چقدر خرج اين دهه روضه كرده اي؟ كمي فكر كرد و گفت: سه ميليون. گفتم مي شود كه يك كاري بكني؟ شما اين سه ميليون را بده به پسرت. تو پسر جوان داري. بگو آقاجان از من ديگر گذشته اين سه ميليون را بگير و تو روضه را به پا كن. اين پسر خودش مي داند كه چه كند. نمي گويم كه پيرها نيايند، آنها هم بايد بيايند منتهي نسل نو هم بايد بيايد، اصلاً كار را بايد بدهيم به بچّه ها. اگر بچّه ها خراب كنند و كار دستشان بدهند بهتر از اين است كه بزرگترها كار دست خودشان بدهند. چون كه بچّه دو سال كه خراب كند در سال سوم خوب انجام مي دهد اما وقتي كار را دست اين جوان ندادي تا آخر عمر اين بچّه فلج است و هيچ وقت نمي تواند كاري را انجام دهد. خدا رحمت كند، دكتر بهشتي شهيد مظلوم را، ايشان گفتند كه كار را بدهيد به جوانان. يك عدّه مي گفتند كه جوانان ناشي هستند. فرمود: ما چقدر خرج ناشيگري خواهيم كرد؟ دو سال سه سال خرج مي كنيم بعد اين ناشي ها متخصص مي شوند. ولي اگر به آنها كار ندهيم تا آخر عمر اين ها ناشي مي مانند. خوب دو سال خراب كند. دو سال خراب كردن بهتر از اين است كه يك نسلي كاري از دستش برنيايد. همين اذان مسجد بايد چرخشي باشد و هر روزي يك جوان اذان را بخواند. خوب بسياري از جوانان ما با اذان خواندن حلقومشان باز مي شود. يك نفر بلندگوي مسجد را گرفته، سفت هم مي گيرد مثل اينكه ارث پدرش است و به احدي نمي دهد، خوب اين ها يكسري چيزهايي است كه باعث مي شود مساجد خلوت شوند و آنوقت ما براي وحدت دنبال مكان مي گرديم.
برنامه هاي ورزشي، برنامه هاي… در مسجد بايد يك جايي باشد كه غير از مسجد باشد خدارحمت كند دكتر بهشتي را، در آلمان، هامبورك يك مسجدي ساخته من هم رفتم و ديدم، مسجد امام علي در اين مسجد وسطش يك دايره اي است. (اين جا مثلاً مسجد بود و كنارش هم يك همچين حاشيه اي بود)حصير هم انداخته بودند، حصير كه شيعه و سنّي روي آن نماز مي خوانند، ديگر مهر نيست كه فقط شيعه نماز بخواند، اين جا حصير بود و همه مي آمدند و نماز مي خواندند، اينجا هم فقط يك ديوار يك وجبي بالا بود، افرادي كه مسلمان نبودند، يا مثلاً جنب بودند يا شرايطي بود كه صلاح نبود كه پايشان را در مسجد بگذارند، امّا مي خواستند كه سخنراني را گوش بدهند. اينجا ايشان مي رفتند منبر، همه در يك سطح بودند و فقط بينشان يك ديوار يك وجبي بود، ولي وقتي هم كه مي نشستند و جمعيّت هم پُر مي شد پيدا هم نبود، صندلي هم بود، مثل اينكه من اينجا نشستم وقتي كه آدم نگاه مي كند اصلاً ديوار پيدا نيست، يعني غير مسلمانان را هم راه مي دهند كه بيايند و بنشينند و ببينند كه اسلام چه مي گويد. زن بدحجاب است مي آمد و مي نشست حرفهاي ايشان را گوش مي داد و بعد هم كه مي رفتند خيلي هايشان متحوّل مي شدند، منقلب مي شدند. يا مثلاً مسيحي است يا يهودي است يا… يكي از شرايطش شرايطي است كه مسجد آمدنش مشكل دارد، عذر دارد كه بيايد به مسجد. خوب از بحث مسجد بگذريم. خيلي از مساجد ما نقص دارند و اگر در مساجدمان تحولي بوجود بياوريم، بهترين مركزي است كه، هم مجاني و هم با وضو.
اخلاق مسجدي ها: قرآن مي فرمايد كه:«فيه لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ التوبة/108» تعريف يك مسجد را مي كند و مي گويد كه در اين مسجد كساني هستند كه دوست دارند كه اصلاح بشوند. در مسجد ملاك ها و ارزشها تقويت مي شوند. چه كسي پيشنماز باشد؟ «أقراهم» هر كسي كه قرائتش بهتر است. «اتقاهم» هر كسي كه تقوايش بيشتر است. و در آخر هم مي گويد: «اسنّهم». پيشنماز بايد مراعات اضعف مأمومين را بكند. به جاي سوره توحيد سوره بزرگتري را نخواند. نماز را طولاني نكند.
5- مراعات وقت نمازگزاران در برنامه های مسجد
بين دو نماز گروگان نگيريم. دو تا نماز را بخوانيم و يك تسبيحات حضرت زهرا، يك يا دو دقيقه تعقيب. كه اگر كسي مي خواهد كه برود، برود. نگوييم كه آقا من اگر بعد از نماز سخنراني نكنم جيم مي شوند. نه. دوتا نماز را با هم بخوانيد بعد هر كس كه مي خواهد بنشيند و يك سخنراني كوتاه. اصلاً دليلي ندارد كه ما هر روز سخنراني كنيم. حديث داريم كه پيغمبر ما هفته اي يكبار سخنراني مي كرد. ما هم هر روز سخنراني مي كنيم و هم 40 دقيقه سخنراني مي كنيم و هم گاهي بين دو نماز سخنراني مي كنيم، گروگان مي گيريم. بارها من اين را گفته ام ولي بايد بگويم تا فرهنگ بشود. من ديشب از سفر مي آمدم. بحث اين بود كه بعضي حرفها را ما در تلويزيون زده ايم بیست و هفت سال در تلويزيون من هر چيزي كه داشته ام گفته ام، مجبور مي شوم كه يك چيزهايي را تكرار كنم اين رفيقمان گفت كه در روايات داريم كه «و كثيراً ما يقول»، كثيراً ما يقول يعني راوی مي گويد كه اين را امام خيلي تكرار مي كرد، كلمه كثيراً ما يقول، حالا كسي كه كامپيوتر دارد مي تواند اين كلمه را بگيرد، يعني مثلاً امام صادق اين را چند بار گفت؟ «انّي تارك فيکم الثّقلين كتاب الله و عترتي» پيغمبر اين را چقدر گفت؟ ولذا بعضي حديث ها را مي گويند كه متواتر است يعني بارها و بارها اين را گفتند. شما اگر يكمرتبه بگويي مرگ بر شاه كه خوب شاه كه نمي رود. اگر چراغ را يكباره روشن كني كه غذا نمي پزد، بعضي غذاها را بايد شب بار كرد و تا صبح روي آتش باشد. يك خورشيد بتابد كه خرما نمي رسد. «كثيراً ما يقول»، يعني… بارها من اين را گفته ام كه نبايد بين دو نماز استخاره بگيريم، براي اينكه وقتي بين دو نماز يك نفر مي آيد پيش آقا كه يك استخاره كن آخر آن دويست نفر چه گناهي كرده اند كه بايد معطّل استخاره اين آقا بشوند؟ يك نفر استخاره مي خواهد اما 200 نفر عمرشان تلف مي شود و اين تجاوز به عمر مردم است. بين دو نماز مسئله نپرسيم، تعبير خواب ممنوع است. استخاره ممنوع، دو تا نماز را پشت سر هم بخوانيد بعد از نماز گاهي سخنراني هاي چند دقيقه اي. آن هم سخنراني هايي كه مفيد باشد. برنامه هاي مسجد مي تواند جاذبه زيادي داشته باشد. خوب.
6- اقتدار مسلمانان در گرو اتحاد و انسجام
اتّحاد: اتّحاد قدرت مي آورد. ببينيد شما اگر يك دشمني آمد و همچين كه خواستي با او بجنگي انگشتانت مي شكند، امّا اگر آنها متّحد شدند، وقتي خوردند زور پيدا مي كنند. خداوند مي فرمايد: «يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمْ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ يوسف/39» واحد كه شد قهار مي شود. يعني يكي كه شد زور پيدا مي كند. «واحد قهار». باطن هم همينطوره. حديث داريم امام فرمود: «لا يزال هذالامر في بني اميه مالم تختلفوا بينهم» تا وقتي كه بني اميه منسجم باشند حكومت را در دست دارند يعني افراد باطل هم اگر متّحد باشند قدرت را در دست دارند. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ الصف/4» قرآن مي گويد خداوند كساني را دوست دارد كه در جبهه چنان مي جنگند مثل ساختمان بتون آرمه. اتّحاد عزّت مي آورد. قرآن مي گويد: «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُواالأنفال/46». نزاع نكنيد. تفشلو، شُل مي شويد، فلج مي شويد. «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ الأنفال/46». بادتان خالي مي شود يعني بادي كه به پرچمتان مي خورد و بادي كه كشتي شما را حركت مي دهد آن باد مي ايستد و ديگر باد به پرچمتان نمي خورد و عزّتتان از بين مي رود.
امدادهاي الهي: «يدالله مع الجماعه»، قرآن مي گويد تفرقه يك عذاب است. آيه قرآن «عذاباً من فوقكم» يا از آسمان عذاب مي آيد. «او من تحت ارجلكم» يا از زير پايتان عذاب مي آيد. «او يلبسكم شيعا» يا بينتان تفرقه مي افتد. يعني خداوند در قرآن تفرقه را كنار عذاب آسماني قرار داده است و گفته است كه سه رقم عذاب داريم. عذاب آسماني: «عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ الأنعام/65». عذاب زميني: «أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ الأنعام/65». «أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا الأنعام/65».
7- حفظ و تقویت وحدت براساس دین
وحدت هايي كه بر اساس سياست است، تعصّبي است، وحدت قبيله اي، نژادي، وحدت هاي جغرافيايي، تاريخ مشترك، مصالح طبقاتي،تمدن ها، منافع مادّي، هيچ كدام از اين وحدت ها بيخ ندارد، تنها وحدتي كه هست و تا ابد مي ماند وحدت بر اساس خداست. شما در نماز مي گويي: السلام علينا و نمي گويي السلام علينا و علی آرون و بيدگل، السلام علينا و علي تركها، السلام علينا و علي عربها و علي عجم ها. مي گوييم: و علي عبادالله الصالحين. درود بر بندگان صالح. چه فرقي مي كند اندونزي باشد يا مالزي، زن باشد يا مرد، كوچك باشد يا بزرگ باشد. روحت بزرگ باشد. وحدت مكتبي روح را بزرگ مي كند. روح كه بزرگ شد خيلي بركات دارد ولي وحدت منطقه اي و جغرافيايي، محله ما، محله پايين، هيئت ما، حزب ما، خط سياسي ما، وحدت هاي كوچك مي پرد، وحدت هاي مكتبي مي ماند. «و الّف بين قلوبكم». قرآن يك آيه اي دارد كه به يهودي ها و مسيحي ها مي گويد بياييد باهم رفيق شويم «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ آل عمران/64» يهودي يا مسيحي هستيد ولي خدا را كه همه قبول داريم، معاد را هم كه قبول داريم، نبوّت را هم كه همه قبول داريم، بنابراين بهترين اتّحاد، اتّحاد مكتبي است نه حزبي نه سياسي و نه جغرافيايي و نه نژادي نه زباني و نه اقليمي و نه نفتي و نه غيرنفتي بهترين وحدت، وحدت مكتبي مي باشد. خدايا روز به روز بر وحدت اتّحاد ملّي ما، انسجام ديني ما، تأليف قلبهاي ما، مديريّت مراكز عمومي ما، مديريّت ما. روز به روز ما را منسجم تر، قوي تر، عزيزتر بفرما. (الهي آمين)
والسلام علیکم و رحمه الله و بركاته