متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/9/5
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صليّ الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
دو جلسه راجع به اين آيه صحبت كردم ولي راجع به اين آيه حرفهاي زيادي هست باز هم نكاتي را عرض كنم توي اين بيست و هفت هشت دقيقه، خدا را شكر كه ما را سر سفره قرآن نشاند. «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» النحل/125 دعوت كن به راه خدا، كسي كه به راه خدا آمد ديگران را هم به راه خدا دعوت ميكند حداقل به ما گفتهاند كه اذان و اقامه بگو كه مستحب است و در اذان شما ميگويي(حيّ علي الصلاة) بشتاب در راه نماز بشتاب دعوت است اگر كسي مردم را به راه حق دعوت كند بهترين مردم كره زمين است اِه! بله.
1- ارزش دعوت مردم به راه خدا
اگر يك پدري، استاد دانشگاهي، طلبهاي، هر كس يك كسي را دعوت به خير كند بهترين فرد كره زمين اينست بدليل اين آيه قرآن ميفرمايد «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ» فصلت/33 اگر دعوت كردي به راه خدا كي از تو بهتر است؟ اگر كسي با قلمش مردم را به راه خدا دعوت كرد با هنر و فيلمش مردم را به راه خدا دعوت كرد با رفتارش كه از همه مهمتر است با سخنرانياش، با چيزي كه مينويسد با هر كاري يعني اگر كسي به هر طريقي مردم را به راه خدا دعوت كند اين بهترين مردم كره زمين است بدليل اين آيه، پس اينجا ميگويد دعوت كن اين آيه ميگويد بهترين مردم روي كره زمين تو هستي نگو بابا به ما چه كسي كه به ما پول نداده ما ماموريتي نداريم اول كه به شما ماموريت دادهاند ماموريت تو اينست «ادْعُ» خدا به تو ماموريت داده، بعد پول چيه؟ خدا به تو مدال داده، ماموريت نداري؟ «ادْعُ» اين ماموريت است، مفت؟ نه خير مفت نيست دريافت بالاترين مقامها از خدا پس كسي نگويد ما ماموريت نداريم پول هم توي آن نيست.
گفتيم مردم سه دسته هستند خواص را با حكمت، عموم را با موعظه، مخالف را با جدال، يعني هر پيچي با يك آچاري باز ميشود، (يك صلوات بفرستيد). مسئلهاي كه بايد مواظب باشيم اينست كه موعظه حسن چيه؟
2- تناسب موعظه با زمان و مكان و مخاطب
حديث داريم(خير الكلام ما لا يمل و لا يقل) بهترين كلام اينست كه. . . قديميها ميگفتند مفت و مفيد و مختصر، ترياكيها يك اصطلاحي دارند، البته من بحمدلله سيگاري هم نيستم ولي اصطلاح ترياكيها را شنيدهام كه ميگويند كم و تيز و چسپان، كلام اينست كه ملال آور نباشد چون حرف چند دقيقه اول آدم دل ميدهد چند دقيقه دوم آدم دل نميدهد خسته ميشود گوش ميدهد چند دقيقه سوم نه گوش ميدهد نه دل فقط نگاه ميكند قيافهاش هم اينطوري است نگاه كنيد به قيافه من. . . آدمي كه دل ميدهد همچين است. . . ميخواهد حرف را توي آسمان بقاپد خسته كه ميشود دل نميدهد گوش ميدهد آدمي كه گوش ميدهد قيافهاش همچين ميشود. . . دقيقههاي بعد كه ديگر نه دل ميدهد نه گوش ميدهد فقط نگاه ميكند همچين ميشود. . . (رمز اينكه ما در سال دهها و صدها ميليارد پولمان توي آموزش و پرورش آتش ميگيرد اينست كه گاه وقتها صبح كه بچه صبحانه خورده خواب كرده تازه نفس است از ساعت هشت تا يازده نقاشي و ورزش و خطاطي از اين كارهايي كه نياز به مخ ندارد ساعت يازده كه گرسنه شده و خسته شده آنوقت برايش رياضي ميگذاريم قطعاً اين بچه در رياضي تجديد ميشود سالي دهها ميليارد تومان پول جمهوري اسلامي آتش ميگيرد بخاطر اينكه برنامه ريزها بايد دقت كنند كه چه ساعتي چه برنامهاي، اين خيلي مهم است تلويزيون هم همينطور است يكبار يك برنامـﺔ مفيدي را تلويزيون پخش آنرا انداخت وقت بدي من به تلويزيون گفتم زمان رضا شاه شما ميدانيد كه ايران چقدر جمعيت داشته؟ گفت نه، گفتم حالا تخمين بزن ده ميليون از هر ده نفر فرض كنيد كه يك نفر براي مسجد، پس زمان رضا شاه اگر ايران ده ميليون جمعيت داشته يك ميليون آن مسجدي بودهاند رضا شاه همـﺔ مسجدها را بست همـﺔ مسجدها را كه بست يك ميليون نرفتند مسجد شما كه برنامه را از اين ساعت ميگذاري يك وقت بدي يك ميليون بيننده كم ميشود يعني ميشوي رضا شاه خودت هم فكر ميكني كه حزب اللهي هستي يعني گاهي انسان با يك امضاء از ابوذر ميشود رضا شاه) خيلي بايد حواسمان را جمع كنيم چه زماني چه بحثي، شكم كه گرسنه است امام ميگويد يك ساعت دعا بخوان شكم تو كه سير شد ميگويد دعاي افتتاح بخوان دعاي افتتاح هم يك ربع طول ميكشد چون دو تا چيز را آدم كه خورد ميافتد يكي گلوله يكي افطاري بعد از افطاري هم آدم بي حال است بعد ميگويد چند ساعت بخواب، سحر كه بيدار شدي دعاي ابوحمزه بخوان ما سيصدوپنجاه رقم نماز مستحبي داريم هر نمازي يك فرمولي دارد نماز حضرت زهرا غير از نماز امام زمان است نماز امام زمان غير از نماز موسي بن جعفر است نماز موسي بن جعفر غير از نماز جعفر طيار است آن غير از نماز شب است نماز شب هم غير از نماز حاجت است اينكه انسان بداند چه زماني چي بگويد، با چه تن صدايي حرف بزند.
3- موعظه تدريجي، ولي تكراري
2- تدريجي حرف بزن، گاهي وقتها يك كسي را به رگبار ميبنديم تو كه همچين كردي همچين كردي بابا اين پوكيد، قرآن ميفرمايد ما قرآن را آيه آيه نازل كرديم درست است كه همه قرآن شب قدر بر پيغمبر نازل شد اما تكه تكه مثل كارتون قندي كه ميآورند ميگذارند توي خانه بعد آن صاحبخانه قندان قندان ميآورد توي اتاق يكمرتبه همه قرآن تمامش بر قلب پيغمبر نازل شد بعد قندان قندان در مدت بيست و سه سال «لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ» الإسراء/106 يعني اگر ميخواهيد موعظه كنيد آرام آرام امروز بس است فعلا نماز را درست كنيد بعد از يك مدتي برويد سراغ قمارش بعد از يك مدت برويد سراغ ربا خوردنش يك ذره يك ذره يك كسي كه ده تا مرض دارد وقتي او را ميآورند كه. . . اولويت را در نظر بگيريد.
تكرار هم بايد باشد ممكن است يك دفعه انسان با يك چيزي بالغ نميشود. . . من يك بحث تكرار دارم توي تلويزيون به نظرم گفتهام از من ميپرسند چرا بعضي آيات قرآن تكرار است اصلا حيات ما با تكرار است اگر نفس ما تكرار نباشد ما ميميريم اگر خورشيد تكرار نشود خرما نميرسد جريان خون در قلب تكرار است با يكبار مرگ بر شاه كه شاه نميرود با يكبار مرگ بر آمريكا كه آمريكا تحقير نميشود. همه دنيا سالگرد انقلابشان را جشن ميگيرند اصلا تكرار لازم و واجب است گاهي آدم بايد حرفي را تكرار كند هم بايد تكرار بشود بايد تكرار حساب شده باشد.
4- ظرفيت علم، مقدم بر خود علم است
مسئله ديگر اينكه روايت داريم به آدمهاي نااهل حكمت نياموزيد آدمهاي نااهل وقتي حكمت ياد گرفتند مثل دزدي است كه به او چراغ بدهي افراد ظرفيت ندارند خدا در قرآن به پيغمبرش ميگويد «زِدْنِي عِلْمًا» طه/114 كه اكثر مردم اشتباه معنا ميكنند اكثر مردم ايران معنا ميكنند: خدايا علم مرا زياد كن معنايش اين نيست اگر ميخواست بگويد علم من را زياد كن ميگفت(رب زد علمي) گفته «زِدْنِي» خودم را زياد كن نميگويد نفت من را زياد كن ميگويد قيف را بزرگ كن چون اگر علم به دست آدمي باشد كه ظرفيت ندارد دو تا كلمه ياد گرفته بدمستي ميكند ولذا هر چه را خواستيم اول بايد ظرف آنرا بخواهيم، خدايا ظرفيت مال به من بده اگر كسي ظرفيت پست نداشته باشد بد مستي ميكند آدم بي ظرفيت پول پيدا كرده بد مستي ميكند آدم بي ظرفيت. . . ظرفيت مهم است.
«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» إبراهيم/7 شاعر اينرا بد فهميده كه ميگويد شكر نعمت نعمتت افزون كند اين آيه اينرا نميگويد نگفته(لئن شكرتم لازيدن نعمتكم) ميگويد «لَأَزِيدَنَّكُمْ» خودت بزرگ ميشوي نه يعني اينكه اگر هزار تومان داري بگويي الحمدلله ميشود دو هزار تومان ممكن است هزار تومانت همان هزار تومان باشد هزار توماني كه ياد خدا بودي خودت را وصل به خدا كرده نه يعني پولت زياد شده اينها فرمول دارد. هر چه از خدا بخوهيم ظرفيت. . . بعضيها حالا يكبار با شوهرش رفته خارج دو روز توي يك كشوري بوده حالا به هر دليلي سفير بوده خانم سفير بوده دانشجو بوده به هر دليلي، هر جا اين خانم مينشيند ميگويد زماني كه ما اتريش بوديم قندهايشان را اينطور ميشكستند چايهاي فرانسه سرش خالي است اُه اُه اُه! بعضي ماشينها كه قراضه است پشتش مينويسد بر چشم بد لعنت ميگويند هر ميموني زشتتر است بازياش بيشتر است اين ماشين قراضهها مينويسند بر چشم بد لعنت آدم خندهاش ميگيرد اينها ظرفيت ندارد ماشين پيدا كرده ظرفيت ندارد. . . اينهايي كه سر موتورشان را بلند ميكنند اين پيداست كه تازه سوار موتور شده تازه توي بانك حساب باز كرده سبزي هم ميخرد چك ميكشد تازه ساعت مچي زده هر دقيقهاي همچين ميكند تا النگو خريد آستينش را كوتاه ميكند تا النگويش را ببينند وقتي هم كه توي جلسه مينشيند همچين مينشيند اينها ظرفيت ندارند يعني ظرفيت النگو ندارد ظرفيت موتور ندارد ظرفيت پول و حساب ندارد تمام اين اطوارهايي كه افراد در ميآوردند به هر قيافهاي اين پيداست كه يك مشكلي دارد اين قيف تنگ است نفت روي آن ريختهاند اين سر ميرود.
يك كسي يازده تا كتاب داشت گذاشته بود تاقچه اسم يازده تا را نوشته بود زده بود اينطرف اتاق مثلا يك كتاب ميخواست بلند ميشود ميرفت اينطرف اتاق ميگفت كتاب شماره هفتم آنوقت ميآمد اينطرف برمي داشت اين مشكل دارد. ظرفيت خيلي مهم است كه خدا انشاءالله به انسان ظرفيت بدهد «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ»النحل/125 آنوقت حديث داريم كه امام ميفرمايد(لا تحدث الجهال الحكمـ?) به افراد جاهل حكمت نياموزيد ظرفيت ندارند.
5- توجه به آمادگي مخاطب در موعظه
(إن للقلوب شهو? و اقبالاً و ادبارا فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها) دل گاهي رو ميآورد گاهي پشت ميكند ميگويد وقتي دل رو ميآورد شما از آنطرف وارد شويد مثلاً بچه چي دوست دارد؟ قصه، بزرگها هم قصه را دوست دارند همين قرآن عزيز كه كتاب حكيم است در عين حال دويست و شصت و هشت تا قصه توي آن هست چون انسان قصه را دوست دارد انسان به سمت قصه رو ميآورد ميگويد نگاه كن ببين كي آماده هستي آن زماني كه دل آماده باشد. . . گاهي وقتها بايد با عمل. . . يك آقايي را بردند براي نماز ميت گفت مرده زن است يا مرد؟ گفتند مرد است گفت اگر مرد است صورتش را باز كنيد گفتند باشد كفن را باز كردند صورت مرده پيدا شد گفت آقا تشريف بياوريد ببينيد چشمها بسته شده تا چشمتان باز است خيانت نكنيد حديث داريم اگر به ناموس مردم خيانت كردي مردم به ناموس تو خيانت ميكنند ببينيد زبان ديگر كار نميكند تا زبانتان باز است حرف بد نزنيد تمام اينها كه تشيع جنازه آمده بودند و به اين علاقه داشتند و از بستگانش بودند پدرشان بوده برادرشان بوده عموشان بوده و اين خيلي هيجاني هستند اشك ميريزند و گوش ميدهند گاهي وقتها پنج دقيقه سخنراني اثرش از يك دهه سخنراني بيشتر است بايد ببينيم زمينه چيه؟ از طرفي هم ميبيني كسي داماد شد ميرود پيش عروس ميگويد توحيد يعني چه؟ نبوت يعني چه؟ امامت يعني چه؟ عروس بلند شد و رفت گفت نفهميدم شب اول عروسيمان است يا شب اول قبرمان، يعني گاهي دل آمادگي دارد گاهي دل آمادگي ندارد حديث داريم. . . اين هنر ميخواهد.
دعوت كن به راه خدا به حكمت خيلي حديثها حكيمانه است اما نبايد به اين گفت مثل شكر اگر شكر را بريزيم توي حلق طرف خفه ميشود اين بايد قبلش آب و آبليمو و يخ باشد وگرنه همينطور بگويي آقا بنشين حديث بخوانم بابا الان اين آمادگي ندارد حديث داريم ببين دل گرايش دارد يا دل گرايش ندارد.
(إن للقلوب شهو?) دل هم يك شهوتي دارد(اقبالاً) گاهي رو ميكند حرف را روي هوا ميگيرد(وادبارا) گاهي حرف را پس ميزند وقتي حرف را ميگيرد آنوقت نصيحت كن وقتي معلم نمره بيست داد به شاگردش زير نمره بيست نصيحت كند به شاگردش نصيحت ميگيرد آنوقتي كه عيدي ميدهي به بچه هر چه بگويي ميگويد چشم آنوقتي كه آدم براي دخترش گوشواره ميخرد. . . اين ظرفيت ميخواهد و سليقه ميخواهد.
6- بيان تاريخ گذشتگان در موعظه
گاهي موعظه از راه تاريخ است «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ» مريم/16 پيغمبر قصـﺔ مريم را بگو «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ» مريم/41 «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى» مريم/51 يعني يكي از راههاي حكمت و موعظه آشنايي با تاريخ ديگران است در بهشت ميگويند «وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنْ الْقَوْلِ» الحج/24 طيب يعني دلپسند، به حرفهاي دلپسند هدايت ميشوند حرفي كه ميزنيم دلپسند باشد بنده اگر توي شهر شما مثل بزنم از خيابان شهر شما مثل بزنم برايتان جاذبه دارد اما اگر از يك شهر ديگر بگويم نميدانيد كجا ميگويم. من به دوستانم ميگويم وقتي ميخواهيد تفسير قرآن بگوييد از آياتي بگوئيم كه تفسير. . . وقتي ميخواهيد چيزي را معنا كنيد همين چيزي كه توي ذهن مردم هست «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» الأحزاب/56 را تفسير كنيد كه همه شنيدهاند(انجز انجز انجز وعده نصر نصر نصر عبد) بيست و پنج سال است خواندهايم انجز وحد يعني چه؟ يعني از راهي كه. . . يكوقت ساختمان پيش ساخته است شما تا رسيدي گچ ميكني يكوقت يكي از آجرهايش پيداست هيچي نميشود كرد يعني ببينيد وقتي موعظه ميكنيد طرف با كي رفيق است گاهي زنها ميآيند ميگويند آقا شوهرمان نماز نميخواند چه كنم؟ پسرم نماز نميخواند چه كنم؟ مرد ميآيد ميگويد زنم نماز نميخواند چه كنم؟ من نسخهاي كه ميدهم اينست كه ميگويم ببين پسرت به كي علاقه دارد؟ ممكن است علاقه به فلان فوتباليست دارد علاقه به فلان مدير كل دارد علاقه به فلان استاد دارد ببين مريد هر كس هست به او بگو كه او به پسرت بگويد چون ممكن است حرف ديگري را چون نميپسندد. . . چون گاهي وقتها يك حرف از يك حلقوم اثر دارد همين حرف از حلقوم ديگر اثر ندارد ببينيد كي ميتواند اينرا تحت تاثير قرار بدهد.
7- جلوگيري از سوء استفاده مخالفان از سخن و عمل ما
گاهي وقتها چيزي را كه بايد گفت نگو يك چيزي را بايد به او گفت يكي از راههاي حكيمانه اينست اگر ميگوئيم اين كار را نكن يك كار ديگر بگوئيم انجام بده. پيغمبر سخنراني ميكرد از پاي منبر كسي گفت يا رسول الله(راعنا) يعني مراعات ما را بكن يعني يك خورده شمردهتر بگو روي منبر كه نشستهاي اينطرف و آنطرف را هم نگاه كن يعني اين بغلها را هم ببين چون آدم وقتي سخنراني ميكند معمولاً اينهايي كه جلو نشستهاند را ميبيند اين بغلها فراموش ميشوند(راعنا) مثل كوكو است هم ميشود آنرا از سبزي درست كرد هم از سيب زميني(راعنا) را هم ميشود از(رعي) گرفت يعني مراعات ما را بكن مواظب ما باش هم از(رعن) يعني خر كردن احمق كردن، مسلمانها كه گفتند(راعنا) مرادشان از(رعي) بود، يهوديها گفتند پيغمبر مسلمانها سخنراني ميكرد از پاي منبر گفتند(راعنا) يعني خرمان كن فوري آيه نازل شد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا» اين كلمه را نگو پس چي بگوئيم «وَقُولُوا انظُرْنَا» البقرة/104(انظرنا) يعني به ما نظر كن، چون اين كلمه را دشمن سوء استفاده ميكند.
من اين آيه را براي قمه زنها گفتم يك منطقهاي قمه ميزدند گفتند آقا مراجع گفتهاند قمه اشكال ندارد گفتم الان اشكال دارد گفتند چطور؟ گفتم آن زماني كه قمه ميزدي تلويزيونها و ماهوارهها توي دنيا نشان نميدادند شما روي عشق امام حسين يك كاري ميكردي كسي نميفهميد الان تلويزيون اروپا قمه زدن بعضي از ايرانيها را نشان داده بعضي از كشورها حالا اسمشان توي ذهنم هست كدام كشور است دوازده بار قمه زدن نشان داده و بعد هم يك دكتر روانشناس نشسته گفته ايرانيها، اصولگراها، انقلابيها، حزب اللهيها، يك مرضي دارند رواني، خود آزاري خودزني، اين فيلم را نشان ميدهد هي(راعنا) را تفسير بد ميكند همينطور كه يك كلمه بد گفتند آيه نازل شد « لَا تَقُولُوا رَاعِنَا» الان هم چون قمه زدن شما را برمي دارند تحليل كج روي آن ميگذارند قمه نزنيد سينه بزنيد جور ديگري عزاداري بكنيد. آن آيت الله آن فتوايي كه داده شرايطش فرق ميكند شايد در يك مواقعي صلوات فرستادن هم ممكن است گناه باشد الان بنده دارم سخنراني ميكنم شما ميگويي(اللهم صل علي محمد وآل. . .) و حال آنكه اين صلوات تو حرام است چون ميخواهي منبر من را خراب كني گاهي سبحان الله گفتن حرام است شما ميآيي پهلوي من غيبت كسي را ميكني بعد ميگويم عجب سبحان الله! سبحان الله يعني باقياش را هم بگو ببينم چيه؟ به الله اكبر و سبحان الله شما را كوك ميكنم كه باقياش را بگويي اينجا سبحان الله ويتامين غيبت دارد اسمش سبحان الله ميگويي باقياش را بگو نميشود گفت آقا من سبحان الله ميگويم غلط كردي سبحان الله ميگويي! (روز قيامت خيلي خبر است اينقدر قاريها هستند و مداحها و آخوندها، دامادها، تو عروس آوردي چرا مردم را از خواب بيدار كردي؟ ميخواسته روضه بخواني چرا بلندگو همسايهها را اذيت كرد؟ چرا بايد خانههاي كنار مسجد ارزان باشد؟ ميگويد آقا حوصلهام نميرسد بلندگوي اينجا ما را اذيت ميكند يك اذان كافي است صداي بلندگو مردم آزاري حرام است ولو قرآن بخوانيم ولو حديث بخوانيم.
موعظه بايد يك جوري باشد كه با حكمت باشد چه تعبيري به كار ببريم «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ» خدا و فرشتهها صلوات ميفرستند براي چي «لِيُخْرِجَكُمْ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» الأحزاب/43 براي اينكه مردم را از ظلمات بسوي نور ببرند درود بر تو اين كار را نكن از راه درود اين كار را انجام نده. خيلي وظيفه سنگين است اصلاً نميدانيم چه كرديم،) خيلي توي عبادتهايمان خلاف بود، توي خوبي هايمان بدي بود ولذا واقعش اين است كه همهمان سر كلاس بنشينيم و از يك طريق درس بگيريم كه چه جوري حرف بزنيم چه جوري برخورد كنيم همسرداري، بچه داري، با شريك، با شاگرد، با مردم با دوست با دشمن، اينها همه فرمول دارد، فرمولهاي دقيقي دارد، با همين چشمهاي خودم ديدم كساني كه با برخورد مسلمان شدند آمارشان بيش از كساني است كه با استدلال مسلمان شدند الان مجله و تلويزيون و سخنراني زياد است اما آمار مسلمانها زياد نميشود آنكه مهم است برخوردها است هم من و هم همهمان از برخوردها و رفتارهايي كه آگاهانه خلاف كردهايم بايد عذرخواهي كنيم(استغفر الله ربي و اتوب اليه).
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد خودت آن به آن ما را به راه مستقيم هدايت بفرما(الهي آمين).
كمتر از يك چشم به هم زدن ما را به خودمان واگذار نكن(الهي آمين).
كارهايي كه خيال ميكرديم خوب است ولي در دادگاه عدل قيامت خوب نبوده خيال ميكرديم علم است ولي علم نبوده غرور بوده گاهي آدم يك لامپ را روشن ميكند فكر ميكند حياط روشن شد نه آقا اين لامپي كه تو روشن كردي به خاطر همين لامپ ديگر ستارهها را نديدي اگر لامپ را خاموش كني كلي ستارههاي آسمان را ميبيني ولي بخاطر اينكه لامپ را روشن ميكني ديگر ستارهها را نميبيني گاهي انسان يك مدرك ميگيرد دو تا كلمه ياد ميگيرد ديگر بسياري از حقايق را چشم هايش نميبيند خيلي مهم است دو تا كلمه خوانده ديگر بسياري از كلمات را حالياش نيست بخاطر اينكه هي نگاه به خودش ميكند.
خدايا ما را از خود بيني، خود خواهي، خود محوري، نجات بده(الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته