متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/8/13
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بينندگان عزيز بحث را روز نوزدهم ماه رمضان مي‌دهند بد نيست سلامي به نجف بكنيم السلام عليك يا ابالحسن يا امير المومنين يا اول مظلوم اينكه مي‌گويم اول مظلوم بخاطر اين است كه امام صادق فرمود كه افرادي دو تا شاهد داشته باشند توي دادگستري مي‌توانند حق‌شان را بگيرند امام صادق فرمود حديث آن در كافي است مي‌فرمايد علي(عليه السلام) هزاران شاهد در غدير خم داشت ولي نتوانست حق خودش را بگيرد در حالي كه يك مسلمان دو تا شاهد داشته باشد مي‌تواند حق‌اش را بگيرد اول مظلوم اين است.
تيغ توي چشم كسي نرفته حالا فرض كنيد تيغ توي چشم كسي است و فرض كنيد استخوان توي گلوي كسي است چون اگر تيغ توي چشم كسي باشد مي‌تواند آخ بگويد استخوان توي گلو باشد هم تيغ توي چشم باشد چه شرايطي است حضرت امير فرمود من بيست و پنج سال زندگي كردم مثل كسي كه تيغ توي چشمم بود استخوان توي گلويم بود حالا كدام نقاش و كدام هنرمند مي‌تواند اينرا يك شكلي بكشد و ترسيم كند كه يك كسي تيغ توي چشمش هست استخوان توي گلويش علي بن ابي طالب وقتي ضربت خورد وصيت‌هايي كرد همه‌اش هم فرمود الله الله يعني شما را به خدا شما را به خدا ما كه رفتيم ولي اينها را كه مي‌گويم نگه داريد يكي از چيزها كه توي نهج البلاغه هست توي بحار هم هست بعضي چيزها توي بحار هست نهج البلاغه نگفته چون نهج البلاغه سالها بسيار بعد از حضرت امير خطبه‌هايي جمع شد همه خطبه‌ها توي نهج البلاغه نيست بسياري از كلمات اميرالمومنين بعداً جمع آوري شده و لذا كتابي هست بنام مستدرك يعني كتابي كه قبلي جا انداخته من مي‌نويسم مثل كسي كه اثاثيه را بار مي‌زند بعد يك كسي هم آخر مي‌رود توي خانه يك تابي مي‌خورد ببيند چيزي جا نمانده باشد عالم اول كه كتاب مي‌نويسد عالم بعد مي‌آيد مي‌گويد مستدرك يعني چيزهايي كه جا انداخته ولذا مستدرك نهج البلاغه، يعني خطبه‌هايي كه بوده ولي سيد رضي دستش به آنها نرسيده هم سني‌ها اين كتاب مستدرك را دارند هم شيعه‌ها كتابهاي مستدرك زيادي دارند بنابراين همه كلمات اميرالمومنين توي نهج البلاغه و غرر نيست يكي از جملاتي كه نيست و من امشب ياد گرفتم اين است.
1- تفسير آيه 55 سوره مائده براساس روايات
يكي از آيات اين است زياد شنيده‌ايد حالا من هم بگويم مي‌فرمايد «إِنَّمَا وَلِيُّكُمْ» فقط ولي شما كسي است «اللَّهُ وَرَسُولُهُ» خدا و رسول خدا ولي شماست «وَالَّذِينَ آمَنُوا» و كساني كه ايمان آوردند «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ» همانهايي كه نماز به پا مي‌دارند «وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ» زكات مي‌دهند «وَهُمْ رَاكِعُونَ المائدة/55 در حالي كه در ركوع هستند. وليّ شما الله است رسول خداست مومنين وليّ شما هستند منتهي نه همه مومنين آن مومنيني كه نماز مي‌خوانند و زكات مي‌دهند در حال ركوع يعني آنكه در ركوع انگشترش را داد وليّ شما آن است اين آيه را شنيده‌ايد لطيفه‌هايي دارد كه من برايتان بگويم اول كه در‌شان اين آيه آمده كه سائلي وارد مسجد شد از مردم درخواست كرد كسي به او چيزي نداد حضرت علي در حال نماز بود و اشاره كرد انگشترش را به به سائل بخشيد و اين آيه نازل شد اين حديث را اصحاب پيغمبر نقل كردند همه اينرا نقل كرده‌اند سني‌ها هم خيلي از آنها نقل كرده‌اند و اتفاقاً پيغمبر هم در غدير خم وقتي مي‌خواست امام علي را معرفي كند اول اين آيه را خواند يعني پيغمبر هم به اين آيه استناد كرد گفت يكبار نگوييد چرا مي‌گوييد هر كس من پيغمبر او هستم علي مولاي او است خدا گفته ولي شما علي بن ابي طالب است امام علي وقتي منصوب شد يك نفر گفت خدايا من حاضرم يك سنگ بيايد من را بكشد حكومت علي تحملش را ندارم «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» المعراج/1 اين آيه قبلا نازل شده ولي اين آيه را خواند و اتفاقا يك سنگي هم آمد و او را نابود كرد رفت به درك افرادي هستند نمي‌توانند ببينند يعني حاضرند بميرند و كمالي را نبينند يك نفر يك جسارتي به پيغمبر كرد گفت پيغمبر باز پسر عموي خودش را براي ما حكومت كرد گفت نماز بخوان خوانديم گفت روزه بگير گرفتيم حالا اين مانده بود كه بعد از خودش هم علي را بر ما حكومت كند تا اين گفت پيغمبر اينرا از پيش خودش گفت آيه نازل شد «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ» الحاقة/44 اگر يك كلمه‌اي را به ما نسبت بدهد شاهرگ او را قطـع مي‌كنيم.
2- عصمت پيامبر از هر گونه هوي و هوس شخصي
مگر مي‌شود كه پيغمبر يك چيزي را به خدا نسبت بدهد قلب پيغمبر، پيامبر معصوم است هم قلب پيامبر هم چشم پيامبر هم زبان پيامبر همه اينها معصوم هستند قلب پيغمبر خدا مي‌فرمايد «مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى» النجم/11 قلب پيغمبر دروغ نمي‌گويد يعني آنچه به قلب او نازل شده صداقت دارد چشم پيغمبر «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى» النجم/17 چشم پيغمبر انحرافي ندارد زبان پيغمبر «وَمَا يَنْطِقُ عَنْ الْهَوَى» النجم/3 پيغمبر از روي هوا و هوس نطق نمي‌كند از هر جهت. . . تو مي‌گويي پسر عمويش را. . . اگر پسر عمو هست خوب عمو از پسر عمو نزديكتر است پس چرا خدا توي قرآن مي‌گويد «تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ» المسد/1 خدا بكشد ابولهب را، خويش و قوم بازي نيست پسر كه از پسر عمو نزديكتر است پس چرا توي قرآن به پيغمبر مي‌گويد «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» به حضرت نوح گفت چون پسرت كافر است بايد نابود بشود نور چشم بازي پارتي بازي آقازادگي در قرآن وجود ندارد آقازاده‌اي بالاتر از آقازاده حضرت نوح نيست خدا گفت من پسر نوح را غرق مي‌كنم عموي پيغمبر مرده باد مسئله مسئله جدي است امام علي كمالاتي داشت پيغمبر قلبش چشمش زبانش معصوم است «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ» الحاقة/44 اگر بعضي قولها را به ما نسبت بدهد يعني در غدير خم پسر عمويش را معرفي كند بعد هم بگويد خدا گفته با قدرت او را مي‌گيريم «ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ» الحاقة/46 رگ قلبش را قطع مي‌كنيم بارها توي قرآن به پيغمبر گفته ذره‌اي منحرف بشوي من با هيچ كس قرارداد قبلي ندارم.
3- عدالت علي(ع)، عامل شهادت او
اصلاً علت شهادت امام علي عدل ايشان بود اينها عادل بودند كه شهيد شدند داريم(قتل علي بن ابي طالب لشده عدله) اصلاً اگر سبيل طلحه و زبيرها را چرب مي‌كرد و يك حكومتي را به اينها و به معاويه مي‌داد اين مسائل نبود به امام گفتند بابا دو سه مهره هستند دم اينها را ببين چيزي به اينها بده حق السكوتي باشد اينها اگر پستي نگيرند فتنه مي‌كنند يك پست به آنها بده فرمود آيا شما از من مي‌خواهيد با گناه حكومت خودم را تقويت كنم؟ يك آجر دزدي توي خانه سند خرابي خانه است(مواردي بود كه ما گفتيم فيلمبرداري كنند كه بلكه ما نشان بدهيم آفت آمده تمام منطقه را نابود كرده فقط يك منطقه كه صاحبش زكات داده بيمه مانده دور تا دور اين مزرعه و اين كشت و زار تمام آفت آنرا خورده فقط اين تكه كه مال اين آقا است كه زكات داده. . . به هر حال هم شيعه نقل مي‌كند هم سني نقل مي‌كند اسم امام علي توي قرآن نيست چون اگر اسم باشد. . . اگر كسي خواسته باشد لجباز باشد اسم علي هم باشد معناي ديگر مي‌كند مگر پيغمبر نفرمود انا مدينه العلم) من شهر علم هستم و علي بابها) علي در آن هر كه مي‌خواهد وارد علم بشود بايد از حلقوم امام علي علم را استفاده كند اينجا كه اسم هست مي‌دانيد چه كردند؟ گفتند علي نه علي بن ابي طالب علي يعني در آن بلند است بعد يك حديث درست كردند گفتند فلاني و فلاني هم حالا اسمشان را نمي‌برم فلان و فلاني سقف آن هستند خوب اگر امام علي در آن است پس فلاني و فلاني هم. . . رقيب درست كردند امام صادق حوزه علميه داشت در برابر حوزه امام صادق حوزه درست كردند اصلا مسجد اموي را در شام ساختند كه مسجد النبي در مدينه خلوت بشود وقتي در انسان حسادت و بغض و كينه هست. . . مگر پيغمبر نفرمود فاطمه پاره جگر من است هر كه اذيت كند او را من را اذيت كرده است فاطمه را زدند. كينه بيش از اينها هست كه ما فكر مي‌كنيم به هر حال. . . ولي خدا به او صفتي داده كه در طول تاريخ هيچكس توي ركوع اين امر را انجام ندادند وقتي آيه نازل شد گفتند كي در حالا ركوع انگشتر داده بعد معلوم شد امام علي است.)
4- ولايت و برائت لازمـــﺔ ايمان به خدا
اسلام هم دين ولايت است هم دين برائت اينكه ما با همه مي‌سازيم براي ما چه فرقي مي‌كند خيلي مهم است آخر بعضي‌ها ممكن است بيايند بگويند حالا به ما چه ما دنبال نان و آب هستيم هر كه مي‌خواهد رئيس جمهور شود هر كه مي‌خواهد رئيس بشود هر كه مي‌خواهد رهبر بشود هر كه مي‌خواهد سفير بشود هر كه مي‌خواهد وكيل بشود برو بابا حوصله‌ام نمي‌رسد روز قيامت يكي از سوالهايي كه مي‌كنند اين است كه پاي پرچم كي سينه زدي؟ درست است كه شما مي‌گويي ما بله قربان مي‌گوييم حالا چه شاه باشد چه ولي فقيه باشد بله يكي فاسق است يكي عادل است يكي نظر شخصي‌اش را مي‌گويد يكي نظر پيغمبر را مي‌گويد يكي هدفش راضي كردن آمريكا است يكي هدفش راضي كردن خداست بله قربان به عادلي كه هدفش رضاي خداست فرق مي‌كند با بله قربان به فاسقي كه هدفش راضي كردن آمريكا است دين اسلام هم دين ولايت است شما مكه مي‌روي يك سنگ سياه را مي‌بوسي مثل كعبه يك سنگ سياه را رمي جمرات به آن سنگ مي‌زني كنار مكه منا است آنجا يك پايه‌اي است هر حاجي كه مي‌رود بايد چهل و نه تا شن در سه روز بزند به پايه اين شن‌ها قد شني كه به نان سنگكي چسپيده بين فندق و پسته در همين حدها هر حاجي بايد چهل و نه تا سنگ پرت كند به اين اين يك سنگ است برائت عين همين سنگ هم در مكه هست مي‌بوسند ما حب و بغض داريم در نماز حب و بغض است مي‌گويد زنده باد(انعمت عليهم) مرده باد مغضوبين مر گ بر ضالين مگر مي‌شود كه بگوييم به ما چه هر چي شد شد، داريم اگر منكر ديدي و نمي‌تواني با دست و زبان جلوگيري كني لااقل عبوس كن لبخند نزن عكس العمل نشان بده اگر جامعه‌اي توي آن فساد و منكر است و افراد مومن عكس العمل نشان ندهند قهر خدا كه آمد همه را مي‌سوزاند بدها را بخاطر اينكه بد بودند خوبها را بخاطر اينكه ساكت شدند.
5- ولايت پيامبر و امام در راستاي ولايت الهي
قرآن نگفته(انما اوليائكم) اينكه مي‌گويد(انما وليكم) يكي گفته معلوم مي‌شود ولايت پيغمبر و ولايت اميرالمومنين شعاع همان ولايت خداست يعني يكي است همه آبها از يك چشمه است منتهي چشمه اصلي آن دست خداست كه به اوليائش هم آن ولايت را مرحمت كرده يعني چند تا ولايت نيست اگر چند رقم بود مي‌گفت(اوليائكم) اينكه گفته ولي، يكي آورده حقيقت ولايت يكي است نماز و زكات كنار هم است اصولا خمس و زكات شرط. . . قرآن مي‌گويد در جنگ بدر رفتند پيروز شدند خداوند مي‌فرمايد شما كه غنائم جنگي به دست آورديد «َاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ» تنها واجبي كه خدا مي‌گويد(واعلموا) بعد مي‌گويد اين واجب است خمس است، اين قصه جدي است غنائمي كه پيدا كرديد هر در آمدي كه داريد «مِنْ شَيْءٍ» هر چي باشد كم يا زياد كسي نگويد آقا خمس را بايد افرادي بدهند كه ميليونر و ميلياردر باشند ممكن است كسي پنج هزار تومان پس انداز دارد بايد هزار تومان آنرا بدهد تا «فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ» تا آخر آيه كه مي‌گويد «إِنْ كُنتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ» اگر شما ايمان داريد به كي مي‌گويد ايمان داريد؟ عنايت كنيد اين آيه مال جنگ بدر است در جنگ بدر اصحاب پيغمبر بودند دوم رزمنده بودند پيروز شدند پس اصحاب پيغمبر بودن و پيروز شدن و رزمنده بودن نشانه ايمان نيست مي‌گويد اگر خمس داديد ايمان داريد اگر ايمان داريد بايد خمس بدهيد يعني ممكن است انسان اصحاب پيغمبر هم باشد جبهه هم برود پيروز هم بشود بدنش هم سوراخ سوراخ بشود نماز شب هم بخواند در جنگ بدر خدا گفت خدايا چند تا مسلمان بيشتر نيستند اگر ما شكست بخوريم نسل لا اله الا الله گو ور مي‌افتد يعني كساني. . . اين را هم بنويسم مورد دعاي پيامبر، پيغمبر گفت خدايا اين چند نفر را نگه دار من كسي ديگر غير از اين چند نفر را ندارم اگر شكست بخوريم كل لا اله الا الله گوها از بين مي‌روند پس ببينيد اصحاب پيغمبر هست رزمنده هم هست پيروز هم شده پيغمبر هم دعاي خاص كرده در عين حال مي‌گويد اگر خمس ندهي دين نداري عجب! پس خيلي مهم است آدم خمس كه داد مالش پاك مي‌شود لقمه پاك كه داد به بچه‌اش بچه‌اش پاك مي‌شود زكات مال را بيمه مي‌كند رابطه انسان با اولياء خدا و مراجع تقليد تقويت مي‌شود امام جواد فرمود من امام جواد هستم به شيعيان من بگوئيد من امام جواد ضامن هستم هر كس خمس بدهد مال او كم نشود ما كه قرآن سر مي‌گيريم مي‌گوييم به محمد بن علي به محمد بن علي يعني به حضرت جواد خدا را قسم مي‌دهيم به امام جواد همان امام جوادي كه مي‌گوييم خدايا تو را به حق امام جواد حاجت ما را بده همان امام جواد فرمود به شيعيان من بگوييد من امام جواد هستم ضامنم كسي خمس بدهد مال او كم نشود و امام كاظم(عليه السلام) فرمود اگر مال حقي را ندهي از باب خمس و زكات دو برابر آنرا در راه باطل خرج خواهي كرد يعني خدا كارت را هچين تاب مي‌دهد كه اگر به جاي يك ميليون خمس ندهي دو ميليون يك كسي مال تو را آتش بزند بخورد بدزدند امام جواد فرمود ضامن هستم كم نشود امام كاظم فرمود دو برابر آنرا در راه باطل مي‌دهي.
6- اداي نماز و زكات، شرط پذيرش مسئوليت
ولي شما كيست؟ ولي شما خداست و رسول است و آنكه در حالت ركوع انگشترش را داد كساني كه اهل نماز و زكات نيستند حق ولايت بر مردم را ندارند چون مي‌گويد(انما) يعني فقط، فقط ولي شما بايد اهل نماز و زكات باشد كسي كه اهل نماز و زكات نيست نبايد سالها كه شاه حكومت مي‌كرد نه نمازي خبري بود توي آن. . . نه زكات كه اصلش. . .
(يقيمون و يؤتون) از نظر ادبيات عرب فعل مضارع مال استمرار است آخر بعضي تارك الصلواه‌ها مكه مي‌روند نماز مي‌خوانند نه، يكبار نه، (يقيمون) يعني هميشه بايد اهل نماز باشند «قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» المدثر/43 يعني نماز بايد دائمي باشد نماز فقط ماه رمضان نماز بخوانيم فقط نماز جمعه بخوانيم يا فقط اگر رفتيم مكه بخوانيم يا مثلا در يك شرايطي كه پدرمان مرده در يك شرايطي امسال افطاري بدهيم چون پدرمان يا مادرمان مرده بايد نماز و انفاق دائمي باشد فعل مضارع مال استمرار است.
توجه به خلق خدا در حال نماز با اقامه نماز منافاتي ندارد بعضي مي‌پرسند حضرت علي كه شما مي‌گوييد تير از پاي او مي‌كشيدند متوجه نمي‌شد پس چرا متوجه شد كه يك فقير دارد سوال مي‌كند پس معلوم مي‌شود كه حواس حضرت به فقير هم بوده شما مي‌گوييد حضرت امير اينقدر حواسش جمع است كه تير را از پاي او مي‌كشيدند نمي‌فهميد از اينطرف هم مي‌گوييد فهميد كه كسي به فقير چيزي نداد خوب اگر آنجا اينقدر حواسش جمع است پس چرا اينجا حواسش پرت شد؟ اينكه مي‌گوييم حواس پرتي مال اين است كه آدم از خدا به غير خدا برود مثل اينكه آدم دست را كه زد به آب آب روي صورتش ريخت ديگر خاك روي صورتش نريزد اما اگر از اينطرف استخر آب ريخت از آنطرف استخر آب ريخت هر دو آب است آن اشكالي ندارد توجه به فقرا توجه به خداست قرآن وقتي مي‌گويد وام بده به فقير مي‌گويد «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ» البقرة/245 كيست كه به خدا قرض بدهد ما مگر به خدا قرض مي‌دهيم؟ ما به مردم قرض مي‌دهيم، عوض اينكه خدا بگويد(من ذا الذي يقرض الناس) به جاي اينكه بگويد يقرض الناس گفته(يقرض الله) مي‌گويد كيست كه به خدا قرض بدهد، ما كه به خدا قرض نمي‌دهيم ما به مردم وام مي‌دهيم اين عنايت قرآن است كه خلق خدا را، كمك به خلق خدا كمك به بنابراين توجه به فقيري كه خلق خداست توجه به خداست.
شما نگاه توي صورت پدر و مادر كني عبادت است نگاه به قرآن هم كني عبادت است نگاه به كعبه هم كني عبادت است نگاه به عالم رباني هم عبادت است يعني صورت پدر و مادر و صورت امام عادل و آيات قرآن و كعبه هر دو عبادت است.
7- توجه به محرومان و پرداخت خمس و زكات
كسي كه نسبت به فقرا بي تفاوت باشد حق رهبري ندارد چون مي‌گويد(انما) فقط ولي شما آن كسي است كه نسبت به فقرا دلش بسوزد امام علي صورت خودش را مي‌بست به فقرا كمك مي‌كرد آخر گاهي وقتها مي‌گويند آقاي قرائتي ببين شما آخوندها كه مي‌گوييد خمس را به ما بدهيد به چه دليل؟ ما مي‌خواهيم خودمان بدهيم ما خوادمان فقرا را مي‌شناسيم، مي‌دانيد چرا مي‌گويند خمس را بده به مرجع؟ اگر هم مي‌خواهي بدهي به فاميل يا آشنا از مرجع اجازه بگير بخاطر اينكه اگر مردم از شما پول گرفتند بله قربان گوي شما مي‌شوند شما را ما شك داريم عادل هستي يا عادل نيستي روي هوس پول مي‌دهي يا روي هوس پول نمي‌دهي. بنده الان شصت سال دارم توي اين شصت سال چند سال زندگي‌ام نياز به خمس پيدا كرده يعني من هم خمس داده‌ام بعضي سالها كه كم آورده‌ام بعضي سالها كه ير به ير بوده بعضي سالها هم پس انداز داشته‌ام سالهايي كه پس انداز داشته‌ام پولم را مي‌برم مي‌دهم به مرجع تقليدم مي‌گويد آقاي قرائتي خودت فقير سراغ نداري؟ مي‌گويم دور من خيلي فقير است مي‌گويد خودت بده مي‌گويم من نگرانم چون اين فقير را دوست دارم به او مي‌دهم يكوقت ممكن است فقير بشود فقيرتر از فقيرهايي كه من به او مي‌دهم ولي چون او را دوست ندارم به او نمي‌دهم آنوقت اينجا دلم مطرح مي‌شود انسان در عبادت نبايد مواظب اين باشد كه دوستش دارم به او بدهم دوستش ندارم. . . بابا من از اين فقير خوشم نمي‌آيد خمس قصد قربت دارد خوشت مي‌آيد يا خوشت نمي‌آيد بايد برود كنار مثل نماز كه خوشت بيايد يا خوشت نيايد مي‌گويي الله اكبر مسئله اينكه. . . بايد خمس به دست مرجع برسد البته مرجع را گفته‌اند دقت كن باسوادترين باتقوا ترين بي هوس باشد عادل باشد قطعاً هوس نداشته باشد قطعاً علم او يا قطعاً اعلم باشد يا لااقل بين چند نفر ممكن است اعلم باشد در مرجعيت خيلي دقت كن اما وقتي دقت كردي برو از او اجازه بگير بدهيد ولي شما كسي است كه اهل نماز اهل ركوع توي جبهه‌ها. . . اين آيه را شيعه و سني گفته‌اند راجع به اميرالمومين است و اين آيه را پيغمبر قبل از معرفي غدير خم خواند ولي شما اين است و ما بايد افتخار كنيم.
اميرالمومنين ضربت خورد فرمود الله الله في القران شما را به خدا شما را به خدا مواظب قرآن باشيد نه مواظب قرآن باشيد در حد تجويد و حفظ و تواشيح و اينها، اينها مقدمه است اصلاً كلمه آيه يعني نشانه نشانه يعني بخوان و رد شو آدم توي جاده كه تابلو مي‌بيند كه نمي‌ايستد تابلو مي‌بيند رد مي‌شود ما بايد بعد از قرآن و تجويد قرآن بايد ببينيم قرآن از ما چي خواسته و وظيفه ما چيه شبي با قرآن كه قاريهاي بين الملل جمع بشوند بخوانند اين مقدمه كار است اين ظرف است بايد ببينيم توي ظرف چيه بعد از اينكه خواند ببينيم اين آيه چي مي‌گويد اذا الشس كورت حالا كورت يا كوورت خيلي خوب قاريهاي مصري عرب و عجم مي‌آيند مي‌خوانند طوري نيست حالا بخوانند اما بالاخر اذا الشمس كورت يعني چه؟ كي اين آيه را خواند و گريه كرد؟ كي اين آيه را خواند و پيام گرفت كي اين آيه را گرفت و به ديگران رساند اينكه مي‌گويد. . . اينكه اميرالمومنين مي‌فرمايد قرآن نه يعني نه الفاظ قرآن خود اهل بيت ما رواياتي داريم كه ناله مي‌كنند بيايد زماني كه الفاظ بماند و محتوا بپرد بيايد زماني كه روي الفاظ كار بكنند ولي روي معناني كار نكنند روي عمل كار نكنند.
خدايا به اشكهاي اميرالمومنين به ايمانش به سوزش به عشقش به مناجاتش به خونش به مظلوميتش به بچه شهيدش به همسر شهيدش به برادر شهيدش به شيعيان مخلصت قسم مي‌دهيم هر چي شب قدر براي خوبها مقدر مي‌كني بخاطر لياقتي كه دارند همه آنها را به آبروي آنها همه آنها را براي همه ما مقدر بفرما(الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته
