متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/7/29
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين اللهم صل علي محمد و آل محمد
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بحث امسال رمضان هشتاد و سه اين چند جلسـه قبل راجع به اين بود كه قرآن چگونه اهل بيت را معرفي ميكند، اهل بيت در قرآن، يكي از آياتي كه اهل بيت ميگويند مصداقش مصداق كامل و يا بايد گفت تنها مصداقش اينها هستند و كساني كه در خط آنها باشند آيـﺔ «اهدنا الصراط المستقيم» من يك ماه رمضان هر روز سال گذشته راجع به راه مستقيم صحبت كردم اينرا در آن ماه رمضان هم گفتهام در رابطه با راه مستقيم ولي روايتي گيرم آمده كه به نظرم اين روايت نو باشد يا براي خودم تازه است «اهدنا الصِرَاط المُسْتَقِيم» تنها دعايي است كه هر مسلمان واجب است روزي ده بار بگويد چون هر مسلمان واجب است كه روزي هفده ركعت نماز بخواند هفت ركعت آن سبحان الله و الحمدلله است ده ركعت آن حمد است دو ركعت صبح دو ركعت عصر دو ركعت مغرب دو ركعت عشاء پنج تا نماز پنج تا دو ركعت اولي حمد است در حمد هم واجب است كه ما بگوئيم(اهدنا الصراط المستقيم)، اگر گفتند ماه رمضان چه دعائي بكنيم كه از همـﺔ دعاها واجبتر است جوابش اين است بگو(اهدنا الصراط المستقيم) راه مستقيم را نشانم بده، در انتخاب همسر، در انتخاب رشتـه تحصيلي، در كلمهاي كه ميگويم، در فكرم، در نوشتنم، در امضاء كردنم، انتخاب شغلم، در اينكه با كي رفيق باشم، با كي قهر كنم، در هر لحظه ما نياز داريم كه خدا ما را به راه مستقيم هدايت كند كسي ممكن است فكرش خوب است زبانش بد است، زبانش خوب است توي دل فكرش بد است، زبان و فكرش خوب است ولي در انتخاب شغل كج ميرود در انتخاب شغل درست ميرود در انتخاب همسر كج رفته، اينكه انسان در هر لحظه در هر نگاهي(اهدنا الصراط المستقيم) يكي از علماي قم آيت الله اشتهاردي الان امام جماعت مدرسـﺔ فيضيه است چند هزار نفر روحانيون به او اقتدا ميكنند خيلي عالم فقيه وارسته و با كمالي است ما مكه بوديم ايشان ميگفت من هر شب وسط اتاق ميخوابيدم در يك لحظه گفتم تو چرا هر شب اينجا ميخوابي خوب پاشو يكبار يك جاي ديگري بخواب همينطور به ذهنم آمد خوابم نبرد بلند شدم و تشك را يك متر بردم عقبتر تا يكي دو متر عقبتر بردم يكمرتبه اين لوستري كه توي هتل بود لوستر افتاد پائين سر اين لوستر هم يك چيزي بود مثل كلنگ كه من خواستم بلند كنم روز بعد كه افتاده بود با سختي بلند ميشد با اين نوك كلنگي اگر ميخورد توي كلـﺔ اين پيرمرد هشتاد و پنج ساله داغان ميشد يعني در اينكه آدم كجا بخوابد(اهدنا الصراط المستقيم) رنگ لباس خيلي مسئله مهمي است حالا. . . درباره(اهدنا الصراط المستقيم) رواياتي داريم.
راه مستقيم، راه اهل بيت است
امام صادق(عليه السلام) فرمود: (هو الطريق معرفه الامام) راه مستقيم اين است كه آدم امامش را بشناسد دنبال كي برود، اين جوانهايي كه عكس چيزي را روي زير پيراهنشان ميزنند بنده خدا نميداند كه حالا اين راه مستقيم است حالا گيرم يك كمالي هم دارد اين يك كمال دارد شما صدها كمال ميتواني داشته باشي امام يعني كسي كه همـﺔ كمالات را دارد اگر وزنه بردار است و كشتي گير است و قهرمان و فوتباليست است امام در قلعـﺔ خيبر را برداشت كه چهل تا پهلوان خواستند آنرا بلند كنند نشد اگر راجع به علم است اميرالمومنين فرمود هر چي بپرسيد جواب ميدهم اگر راجع به شجاعت است اگر راجع به عبادت است. . . اگر بناست دنبال كسي برويم دنبال كسي برويم كه صد تا كمال دارد هزار تا كمال دارد دنبال كسي نرويم كه فقط يك كمال دارد شما اگر خواسته باشي يك قطعه زمين بخري حالا بلاتشبيه بلاتشبيه يك قطعه زمين است فقط به درد خانه ميخورد اما يك قطعه زمين است به درد پاساژ هم ميخورد به درد دبيرستان هم ميخورد به درد مطب پزشكي هم ميخورد به درد هتل هم ميخورد به درد. . . اگر يك قطعه زمين جايي بود كه صد رقم كارايي داشت يك قطعه زمين هم ته يك بن بست بود فقط براي مسكوني خوب بود، خوب آدم عاقل ميآيد زميني را ميخرد كه صد منظوره باشد چرا يك منظوره باشد(معرفـه الامام).
صراط در دنيا، صراط در قيامت
از امام صادق(عليه السلام) پرسيدند صراط مستقيم چيه؟ فرمود ما دو تا راه داريم، حتماً اين كلمه را شنيدهايد كه از پل صراط گذشتن، پل صراط پلي است روي دوزخ كه همـﺔ مردم بايد از روي آن عبور كنند امام فرمود يك راه در دنيا است شناخت رهبر الهي، هر كه در دنيا اين راه را درست تشخيص داد آن راه را هم درست ميرود هر كه در دنيا از رهبر الهي جدا شد آنجا هم از صراط جدا ميشود(و هما صراطان) دو تا صراط داريم(صراط في الدنيا و صراط في الاخره فاما الصراط الذي في دنيا) آن صراطي كه در دنيا است(فهو الامام المفروض الطاعه) امامي كه اطاعتش واجب است(من عرفه في الدنيا و اقتدي بهداه) هر كه آن امامش را شناخت و دنبالش رفت(مر علي الصراط الذي هو جسر جهنم في الاخره) هر كه اينجا اماماش را شناخت و رفت آنجا هم از پل ميگذرد(و من لم يعرفه في الدنيا) هر كه اينجا رهبر آسماني را نشناخت(زلت قدمه عن الصراط في الاخره)، خلاصه صراط آنجا تجسم صراط اينجاست. مثل اينكه نانوا به شما بگويد ناني كه به شما دادم تجسم خميري است كه به من دادي همان خمير خودت تبديل شد به نان، اين راه تبديل ميشود به آن راه يا بايد بگوئيم تجسم يا اگر هم تجسم نگوئيم بايد گفت كه اينها دو تا راه هست كه با هم ارتباط دارند. شما در خواب ميخوابي و خواب ميبيني كه در فلان شهر كتك ميخوري ولي وقتي بلند ميشوي ميبيني جاي ديگري هستي و چيزي نيست در يك شهر ديگر كتك ميخوردي ولي هِنُ و هِنُ آن اينجاست گاهي آدم با يك بدني كتك ميخورد آثارش روي آن بدن هست در يك بدن ديگر شادي ميكند اينجا ميبيني كه قهقهه توي خواب ميخندد بلند ميشود ميگويد عجب خواب خوشمزهاي بود، يعني گرچه ممكن است در يك كشور ديگري باشي اما آن بدن با اين بدن ارتباط دارد كتك آنجا هِنُ و هِنُ اينجاست شادي آنجا لبخند اينجاست ابن عباس كه از مفسرين است در تفسير(اهدنا الصراط المستقيم) ميگويد(قال قولوا معاشر العباد)اي مردم(اهدنا الصراط المستقيم) معنايش اين است(ارشدنا الي حب محمد و اهل بيته) خدايا ما را به محبت محمد و آل محمد هدايت كن، راه مستقيم اين است چون محبت هم كه ميگويند محبت هم يك كشش است آدم وقتي بچهاش را دوست دارد بهرحال وقتش را صرف بچهاش ميكند حرف بچهاش را گوش ميدهد محبت بدون عمل هم درست نيست كه بگويد آقا ما ولايت اميرالمومنين داريم اما حالا فعلاً در عمليات به كسي ديگر مراجعه ميكنيم محبت رمز كشش است شما اگر به يك بچـﺔ كوچك بگويي دوستت دارم ميگويد برايم اينرا بخر اگر نخريدي ميگويد پس معلوم ميشود كه تو دروغ ميگويي اگر دوستم داري بايد بخري.
آموزش علم، انفاق در راه خداست
يك آيه داريم كه ميگويد «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» البقرة/3 پس راه مستقيم هم معرفت امام است. «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» البقرة/3 امام معنا كرده كه مراد ما هستيم چطور؟ «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» از آنچه به آنها داديم انفاق ميكنند نه يعني برنج و نان و گوشت ميدهند اين هم انفاق است، اما يك انفاق بالاتر داريم(و مما علمناه يثبتون) يعني از علم ما به ديگران ميآموزند پس ببينيد آيهاي كه ميگويد انفاق كن انفاق فقط دادن نان و برنج نيست انفاق يعني علم، معلم سر كلاس، روحاني روي منبر، استاد دانشگاه، هر چي ياد مردم ميدهند، پدر و مادر هر چي ياد بچهشان ميدهند اين هم رزق است. از رزقي كه به شما داديم بدهيد يعني از علمي كه به شما داديم به ديگران هم بياموزيد، چي دارم ميگويم؟ ميخواهم بگويم آنجايي كه پوست قرآن است ما يك چيزي ميفهميم راه مستقيم، راه مستقيم است ولي امام ميفرمايد پشت اين راه يك راه حقي است كه دنبال رهبر حق ميرويد آنچه رزق به تو داديم به ديگران بده ما ذهنمان ميرود روي برنج و روغن نان و گوشت امام ميفرمايد نه، پشت اين يك معناي ديگر هم هست از علمي كه داري به ديگران بده.
تيز هوشان و شاگرد اولهاي يك منطقه، يك شهر، اول تابستان بيايند يك شهر يك كار اساسي بكنند. آخر بعضي كارها نمايشي است مثل مجلس شواراي اسلامي كه جوانها درست ميكنند كه انتخابات ميكنند خوب اين كار بدي نيست، كار خوبي هم هست اما يك نمايش است حالا اين تا بزرگ بشود و رأي بياورد و رئيس مجلس بشود يا نماينده مجلس بشود بين اين سن تا آن سن بيست سال فاصله است يا ميشود يا نميشود اما يك كاري بكنيم كه قطعا ميشود چي است؟ بيائيم تيزهوشان و شاگردهايي كه نمراتشان خوب است در يك مدرسه و در يك منطقه اول تابستان اينها بيايند و بگويند به شكرانـﺔ اينكه خداوند به ما هوش بالا و استعداد بالايي داده و نمراتمان بالا بوده بيائيم همشاگرديهايي كه توي اين مدرسه داريم و نمراتشان ضعيف است تابستان همهشان را كمك كنيم اين معنايش اين است «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» اينرا من در تهران ديدم شش تا دانشجوي پزشكي سال آخرشان بود كه سال بعد ديگر پزشك ميشدند اينها آمدند نهضت سواد آموزي به من گفتند ما شش تا دانشجو هستيم توي يك منطقه تصميم گرفتهايم امسال كلاسهاي تقويتي درست كنيم بچههايي كه از نظر علمي ضعيف هستند ما مجاني براي آنها كلاس بگذاريم اين «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» يك كسي ممكن است آبرو داشته باشد با آبرويش به مردم كمك كند لازم نيست انسان خودش پول داشته باشد در قرآن آياتي داريم كه ميفرمايد آنهايي كه پول ندارند مسئولند كه كمك كنند، آخر ندارند، خوب نداشته باشند، آبرو كه داري «وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ» الماعون/3 حض يعني تحريك كرد، ميگويد تو پول نداشتي اما ميتوانستي ديگران را تحريك كني پول از آنها بگيري و به فقرا بدهي يا فقير را به او معرفي كني، يا او را به فقير معرفي كني بايد تشويق كني «وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ» الفجر/18 يعني گاهي انسان بايد با آبرويش كاري بكند اين هم يكي.
آموزش نام اهل بيت به حضرت آدم
آيهاي ديگر، خداوند وقتي ميخواست آدم را خلق كند مسئله را با فرشتهها در ميان گذاشت گفت «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»اي فرشتهها! من ميخواهم روي زمين جانشين درست كنم، آدم ميخواهم خلق كنم، فرشتهها گفتند از خيرش بگذر اين آدم جز فساد و. . . اين آدم فتنه گر است از خيرش بگذر «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا» فرشتهها گفتند آيا ميخواهي در زمين كسي را خلق كني كه «مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا» فساد كند اين آدم فساد ميكند اين به درد خليفه نميخورد «وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ» اين خونريز است بابا به ما قناعت كن «وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ» ما سبحان الله ميگوئيم، تسبيح ميگوئيم، «وَنُقَدِّسُ لَكَ» البقرة/30تو را مقدس و تقديس ميكنيم. خدا گفت من چيزي ميدانم كه شما نميدانيد، خلاصه براي اينكه فرشتهها باورشان بيايد آدمها در مراحلي برتر از فرشتهها هستند قرآن ميگويد «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» خداوند به حضرت آدم اسمائي را ياد داد بعد گفت بگوئيد ببينم، فرشتهها گفتند ما بلد نيستيم، گفت پس ظرفيت علمي انسان از ظرفيت علمي فرشتهها بيشتر است اين قصه در سوره بقره آمده است.
آنوقت امام ميفرمايد ميدانيد آن اسمائي كه خدا ياد فرشتهها داد چي بود؟ آن اسماء اين بود(علم آدم اسماء حجج الله كلها) يعني اسماء اولياء خدا بود اسماء رهبران الهي بود، اين يك روايت است كه اسماء همه چيزي، يكي هم اسماء اهل بيت، يعني اصلاً آشنا بودن با اسم اهل بيت و خدا مهم است. الان متاسفانه بعضي از جوانهاي ما يك آدمهايي كه مثلاً يك كاري كردهاند در فلان كشور اسم او را ميبرد اما بعد ميگوئيم كه الي آخر. . . .
ما خانمها و آقاياني داريم توي هواپيما و توي قطار، توي بانك، توي ادارهها، راحت انگليسي حرف ميزند اما وقتي ميخواهد بگويد بسم الله الرحمن الرحيم بسم الله را غلط ميگويد توي تلويزيون آدم داريم كه بسم الله را غلط ميگويد عوض اينكه بگويد بسم الله الرحمن الرحيم ميگويد بسم الله الرهمن الرهيم بعد از بيست و پنج سال توي اين موسسه كار ميكند، توي دانشگاه است، توي دبيرستان است، جاهاي حساس است، اجتماعي، مراكزي كه سوادش بالاست، اما انگليسي خوب حرف ميزند آشنايي با اسمها مهم است روي اسم شما عنايت داشته باشيد «لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى» النجم/27 اصلاً چرا اسم دختر روي ملائكه گذاشتهايد انحراف كه هيچي خدا روي اسم گذاري هم حساسيت دارد.
توجه به نام گذاري در مورد فرزندان
ما اسم ميگذاريم ساده ميگيريم ميگوئيم چه فرقي ميكند اسمش اين باشد يا آن نه خيلي فرق ميكند گاهي وقتها با اسم مبارزه ميكردند مبارزه با حكومت ميكردند امام سجاد پسري داشت به نام زيد شهيد شد زيد پسري داشت به نام يحيي شهيد شد يكسال ديگر حضرت يحيي نوه امام سجاد شهيد شد تمام زنان استان خراسان گفتند به كوري چشم دشمنان هر زني امسال توي اين استان پسر بزاد اسم پسرش را ميگذاريم يحيي تا فكر نكنند كه اگر يحيي كشته شد اين نسل ور افتاد وقتي معاويه دستور داد اسم علي را روي بچهتان نگذاريد امام حسين(عليه السلام) فرمود به كوري چشم معاويه همه بچه هايم را ميگذارم علي، امام حسين(عليه السلام) سه تا پسر داشت همه را گذاشت علي، علي اكبر، علي اوسط، علي اصغر، وقتي شاه گفت اسم امام بنيانگذار جمهوري اسلامي را نبريد ايرانيان به شاه گفتند به كوري چشم شاه اسم پيغمبر را اگر يك صلوات ميفرستاديم اسم امام را سه تا صلوات بفرستيم نه يعني اينكه امام از پيغمبر بالاتر است صلوات بر پيغمبر دشمن كش نيست اما صلوات براي امام به كوري چشم شاه بود والا امام حسين هم ميتوانست اسم بچه هايش را محمد بگذارد كسي به امام حسين بگويد. . . يعني علي از پيغمبر مهمتر است؟ نه، مهمتر نيست، پس چرا اسم بچه هايت را محمد نگذاشتي اسم بچه هايت را علي گذاشتي؟ اين مسأله سياسي است گاهي كه مسئله سياسي شد آدم همه بچه هايش را علي ميگذارد و يك بچهاش را محمد نميگذارد اگر مسئله سياسي شد براي يك مرجع تقليد سه تا صلوات ميفرستيم براي خود پيغمبر كه هزاران برابر بالاتر از امام است يك صلوات ميفرستيم مثل كسي كه ميخواهند او را بگيرند انسان اينرا توي قلعه جايش ميهد حفاظت ميكند براي او پليس ميگذارد نه معنايش اين است كه. . . اين چون در معرض خطر است، شما طلا را توي گاو صندوق ميگذاري اما آدم را توي گاو صندوق نميگذاري نبايد بگويي آقا يعني طلا از من مهمتر است بابا اين را ميدزدند تو را نميدزدند.
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» كه امام ميفرمايد اسماء، رهبران آسماني و اهل بيت بودند. قصهاي ديگر خداوند در قرآن(يك صلوات بفرستيد).
پذيرش توبه حضرت آدم با نام اهل بيت
خداوند در قرآن به آدم گفت ببين مشكل مسكن تو هست؟ تو با خانمت توي اين باغ باش هر چي هم ميخواهي بخور اين گياه را نخور، شيطان آمد وسوسه كرد آدم آن گياه را خورد بعد گفت حالا كه ما گفتيم هر چي ميخواهي بخور اين يكي را نخور تو گوش ندادي شيطان از طريق حرص تو را وادار به گناه كرد، به خلاف، به ترك اولي، از اين باغ برو بيرون او را بيرون كرد آدم ديد كه خيلي بد شد بعد يك اسمائي را از خدا گرفت خدا را به آن اسماء قسم داد آنوقت خدا او را بخشيد قرآن ميفرمايد «فَتَلَقَّى آدَمُ» يعني تلقي كرد، دريافت كرد، آدم دريافت كرد از طرف پروردگارش «كَلِمَاتٍ» چند تا كلمه را آدم از خدا ياد گرفت «فَتَابَ عَلَيْهِ» البقرة/37 براساس آن چند كلمه از خدا عذرخواهي كرد آنوقت آن چند تا كلمه چه كلمهاي بود شيعه و سني نقل كردهاند كه آن كلمات اين بود(الهي بحق محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين) هم فخر رازي و عدهاي ديگر از علماي اهل سنت گفتهاند هم شيعه گفتهاند كه آن كلماتي كه آدم، هنوز پيغمبر و اينها متولد نشدهاند آن كلماتي را كه جد بزرگوارشان حضرت آدم خدا را به آن كلمات قسم داد آن كلمات كلمات محمد و آل محمد بودند. آن كلمات سوگند به پيامبر و اهل بيت بوده است، پس اين آيه هم اشاره به آنهاست.
اهل بيت، شاهدان روز قيامت
برويم سراغ باقي آيات، قرآن ميفرمايد «وَأَشْرَقَتْ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ» الزمر/69 راجع به قيامت ميفرمايد زمين قيامت. . . چون در قيامت اين خورشيد ديگر نيست «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» التكوير/1 «وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ» التكوير/2 نور اين خورشيد گرفته ميشود نور ستارهها تار ميشود اين نوري كه الان به ما نور ميدهد، در قيامت اين نور نيست، نظام زمين به هم ميخورد اول «إِذَا زُلْزِلَتْ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا» الزلزلة/1 زلزله كه شد كوهها از دل زمين كنده ميشود «وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ»كوهها راه ميافتد، كوهها كه راه افتاد به هم ميخورد قطعه قطعه ميشود «دُكَّتْ» الفجر/21 بعد قطعات بزرگ به هم خورده ميشود «كَثِيبًا مَهِيلًا» المزمل/14 يعني مثل شن ميشود شنها به هم فشار ميآورد «كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ» القارعة/5 عربيهايي كه ميخوانم آيـه قرآن است، مثل پنبـه رنگارنگ ميشود چون كوههاي سياه پنبـه سياه ميشود كوههاي سفيد پنبـه سفيد ميشود زمين يك تخت ميشود ديگر پستي و بلندي ندارد اينهايي كه ميخوانم همهاش آيـه قرآن است، خوب حالا در آن تاريكي چي؟ ميگويد در آن تاريكي يك نور ديگر پيدا ميشود«وَأَشْرَقَتْ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا» يك نور ديگر پيدا ميشود «وَوُضِعَ الْكِتَابُ» الزمر/69 كتاب و عمل مردم باز ميشود «وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ» انبياء را احضار ميكنند به پيغمبرها ميگويند بگوييد ببينم امتهاي شما چه جوري با شما رفتار كردند؟ «وَالشُّهَدَاءِ » شهدا را ميآورند، شهدا نه يعني آنكه در جبهه شهيد شدهاند، شهدا جمع شاهد است، شاهد يعني هر كه گواه است ما در قيامت نه تا گواه داريم دست هايمان گواهي ميدهد پيغمبر گواهي ميدهد امامان گواهي ميدهند زمين گواهي ميدهد «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا» الزلزلة/4 يعني حديث ميكند اخبارش را، يعني زمين هم. . . چطور شما يك صفحـﺔ سي دي ميگذاري يك صفحـه نوار ميگذاري اين نوار همـه حرفها را نقل ميكند خيلي از چيزهايي كه امروز كشف شده راه را براي ايمان به معاد باز كرده يكوقتي ميگفتند امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه ظهور ميكند از كعبه، يك جمله ميگويد كه همـه دنيا ميفهمند ميگفتيم آخر در كعبه صحبت ميكند همـه كره زمين ميفهمند؟ خوب بله، الان با اين ارتباطاتي كه هست ميبيني يك نفر كه صحبت ميكند همـه دنيا ميفهمند.
يكوقت به ما ميگفتند انگشتر عقيق بلا را برطرف ميكند به ميگفتيم اين عقيق چه ربطي به بلا دارد بعد ميبينيم كه الان ساختمانهاي بلندي كه در غرب ميسازند نوك آن يك الماس ميگذارند آن الماس نوك، خطر را برطرف ميكند، يا كاميونها زنجيري زير آن آويزان ميكنند اين زنجير خطر را از كاميون برطرف ميكند پيشرفت علم خيلي چيزها را برطرف ميكند به ما ميگفتند دور كعبه كه ميگرديد يك سنگي هست بنام حجر الاسود اين سنگ فرشته بوده سنگ شده و در زماني كه فرشته بوده اقرار مردم به يگانگي خدا را در خودش ضبط كرده الان هم كه حاجيها ميروند مكه به سنگ كه ميرسند ميگويند(امانتي اديتها)اي فرشته آن قولي كه گفتم خدا پروردگار من است من سر سر قولم هستم، امانتي، آن امانتي كه به گردن من است آن اقراري كه كردم(اديت) سر قولم هستم در قديم ميگفتند چطور ميشود كه تمام اقرارها در سنگي ضبط بشود حالا بنده كه آمدم توي استان شما يك سي دي با خودم آوردهام مثل يك ورق كاغذ حدود چهل هزار كتاب توي اين سي دي ضبط است حالا باز ممكن است در آينده چيزهاي ظريفتري هم درست بشود. اين پيشرفت علم و تكنولوژي يكي از خوبيهايش اين است كه بسياري از آيات قرآن را براي ما كشف ميكند، قرآن نقل ميكند كه در زمان سليمان(عليه السلام) يكي از يارانش گفت من كاخ سلطنتي خانم بلقيس را كه در كشور سباء پادشاه است، كاخش را در يك لحظه اينجا ميآورم قبل از آنكه چشمت را به هم بزني، كاخ را اينجا ميآورم، اين قابل قبول نبود مگر اينكه بگوئيم قدرت خداست چون خدا گفته چشم، الان با اين چيزهايي كه درست شده شما دكمه را ميزني روي تلفن همراه صدا را از آنطرف دنيا ميفهمي باز دكمه را ميزني غير از اينكه صدا را ميشنوي شكلش را هم ميبيني پس هيچ اشكالي ندارد كه اگر صدا را شنيدي شكل را هم ديدي ممكن است در آينده دكمه را بزني خودش هم اينجا باشد. پيشرفت تكنولوژي قصهها را حل كرده و روز به روز هم پيش ميرود خدا را شكر ما ديني داريم كه ميگويد سدر بزن بعد از هزار و چهار صد سال تحقيقات ثابت ميكند كه برگ سدر براي پوست چه آثاري دارد وقتي ميگويد گوشت قرمز نخور با چربياش بخور، بعد از هزار و چهارصد سال ثابت ميشود كه گوشت قرمز بدون چربي سرطان ميآورد.
هر چي كه اسلام گفته، زير درخت نخواب، هر چي كه اسلام گفته مو به مو عمل ميشود ما بايد خدا را شكر كنيم كه ديني داريم تابحال علم يكي از مسائل ديني را رد نكرده هر چه علم پيش ميرود شكوفاتر ميشود و ما بايد به اين دين افتخار كنيم آنوقت اين دين و اين رهبران را كنار ميگذاريم عكس يك كسي را توي اتاق ميزنيم، عكس يك كسي را روي سينهمان ميزنيم كه اين فوقش اين توي هزارها هنر يك هنر داشته اين هم براي ده سال چون ده سال ديگر يك كسي ديگر پيدا ميشود اين از گردونه خارج ميشود آدمي كه ميتواند طلا بخرد چرا پلاستيك ميخرد طلا تا ابد طلاست هميشه طلاست قيمتي است ما پلاستيك ميخريم كه بعد از ده روز از بين ميرود اگر بناست دنبال كسي برويم دنبال كسي برويم كه تمام كمالات را دارد حدّ اعلي اين است اهل بيت ما.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد شناخت ما را نسبت به خودت و پيغمبرت و راهت و كتابت و اوليائت روز به روز بيشتر، معرفت عميق همراه با اطاعت نصيب ما بفرما(الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته