متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1383/7/26
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين اللهم صل علي محمد و آل محمد
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بحث امسال ما راجع به آشنايي بيشتر با آقا اميرالمومنين(عليه السلام) است در قرآن آيات زيادي داريم كه موضوعش حضرت علي(عليه السلام) است البته ممكن است شامل ديگران هم بشود بعضي آيات هم داريم كه مخصوص اميرالمومنين است مثلاً «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» البقرة/104 در رأس ايمان آوردهها حضرت علي است شامل غير علي هم ميشود اما بعضي آيات شامل فقط علي است نه يك كلمه كمتر و نه يك كلمه بيشتر. بعضي كارها مثل كندن در خيبر، يا خوابيدن جاي پيغمبر آن شبي كه پيغمبر از مكه بيرون آمد، بعضي چيزها ديگر. . . مثل شهيد شدن ظهر عاشورا و شهيد شدن زير سم اسب اين مخصوص امام حسين(عليه السلام) است بعضي چيزها مثل تشنگي امام حسين(عليه السلام) تشنه بوده در تاريخ بودهاند كساني كه تشنه بودهاند. اما بعضي چيزها مخصوص اميرالمومنين است.
1- كنار گذاشتن امام علي(ع) از روي هوي و هوس
حالا ما آياتي كه در قرآن قله و برجستگياش مخصوص اميرالمومنين است را برايتان ميگويم قرآن گله ميكند از مردم ميگويد هر وقت يك دستوري كيفتان بود و ميلتان بود عمل ميكنيد ميلتان نبود برخورد انقلابي ميكنيد شما دين نداريد آنوقت اميرالمومنين ميفرمايد اين آيه راجع به من است من را ميل نداشتند حقم را ندادند هر كسي را ميل داشتند رفتند سراغش حالا راجع به هوي و هوس هم ميشود روي اين صحبت كرد «أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمْ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ» البقرة/87 قرآن ميفرمايد كه هر وقت سراغتان آمد پيغمبر و چيزي گفت كه «لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمْ» نفستان ميل ندارد، اگر پيغمبر قانوني آورد كه دوستش نداريد كسي را معرفي كرد كه دوستش نداريد، حكمي را گفت كه نميخواهيد يا تكذيب ميكنيد يا ميكشيد يعني شما دنبال گفتـه خدا نيستيد دنبال سليقـه خودتان هستيد، قرآن گله ميكند. درست مثل مريضي كه ميرود دكتر نسخه ميدهد هر دوايي كه خوشمزه است ميخورد هر داويي كه تلخ است نميخورد پس تو دكتر نيامدهاي شكمو هستي، قرآن در اين آيه گله ميكند. آنوقت امام باقر(عليه السلام) ميفرمايد ميدانيد، مصداق روشن اين آيه اين است كه در غدير خم علي بن ابي طالب معرفي شد چون نخواستند علي خليفه باشد يا كشتند يا تبعيد كردند در دعاي ندبه داريم(فقتل من قتل) جمعي كشته شدند(و اقصي من اقصي) يك عده كشته شدند يك عده تبعيد شدند بخاطر اينكه نخواستند.
2- پيامبر و اهل بيت(ع) مفسّران قرآن
قانون حجاب ميآيد، قانون كمك به فقرا ميآيد، قانون جبهه ميآيد، يك چيزي را دوستش دارد قبول ميكند چيزي را كه دوستش ندارد ميگويد كجاي قرآن نوشته؟ مگر هر چيزي را قرآن نوشته؟ ما خيلي چيزها داريم توي قرآن نيست، آقا نماز صبح دو ركعت است توي قرآن نيست، نماز مغرب سه ركعت است توي قرآن نيست، طواف دور كعبه هفت دور است توي قرآن نيست، قرآن قانون اساسي است، قانون اساسي در قرآن آمده، تبصرهها و زير فصل هايش در حديث آمده به ما گفتهاند «وَمَا آتَاكُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» الحشر/7 هر چي كه پيغمبر گفت انجام بدهيد، درست است كه اينرا خدا نگفته اما پيغمبر گفته و خداوند توي قرآن گفته به حرف پيغمبر گوش بدهيد. ما نبايد بگوئيم كجاي قرآن نوشته، علاوه بر اينكه بعضي چيزها را ما نميتوانيم از قرآن استفاده كنيم اهل بيت از قرآن استفاده ميكنند بارها شده كه امام رضا(عليه السلام) گفته من حرفي كه ميزنم بپرسيد كه از كجاي آيه درآوري تا من ثابت كنم تمام كلمات ما ريشهاش توي قرآن است. مثل تمام آبها كه ريشهاش توي باران است حالا شما از زمين هم اگر آب كندي، آب قعر زمين هم اصلش آب باران است منتهي اين بايد كسي باشد كه بتواند اينرا برنامه ريزي كند اينرا ثابت كند.
3- انكار حق امام علي(ع) از روي درك و عمد
آيـﺔ بعد ميفرمايد كه «فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا» البقرة/89 اين يك آيه است برويم سراغ آيـﺔ بعد «فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا» البقرة/89 هر وقت سراغ اينها آمد چيزي را كه ميشناختند(معرفت داشتند) بابا شناختند، اما «كَفَرُوا» فكر نكنيد مال قديم است. بنده در مسابقات بين المللي ايران و كشورهاي ديگر بودم حدود چهل كشور با هم مسابقه گذاشتند در يك رشته ايران اول شد در رشـتـﺔ دوم هم ايران اول شد حكومت آن كشور به داوران فشار آورد كه بايد ايران را دوم كنيد اين زشت است براي ما كه نفر اول در اين رشته ايران رشتـﺔ دوم هم نفر اول ايران قاضيها آمدند ايران را نفر دوم كردند بعد داورها آمدند پهلوي آقايي كه نفر دوم شده گفتند شما ما را حلال كن حق تو را ما خورديم تو نفر اول بودي فشار حكومت بود، يعني واقعاً الان حقوقدانان بين الملل نميدانند حق با كي است؟ واقعاً دنيا نفهميد كه حق با ما است يا صدام؟ واقعاً دنيا نفهميد كه حق ما در دنيا چيه؟ توي خود كشور ما خيليها نميدانند كه مثلاً حق استانهاي محروم چيه؟ خود مرد نميداند كه حق زنش چيه؟ اين كار، كار ظريفي است كه انسان گاهي وقتها ميفهمد و ميداند كي است كه نداند يا با عقل ميفهميم، از نظر علمي دنيا الان ميفهمد كه دنيا مشكل علم ندارد ماشاءالله علم سريع السير دارد پيش ميرود صد متر كه علم ميرود جلو يك سانتي متر عدالت جلو نميآيد يعني علم صد متر صد متر جهش دارد عدالت يك سانت يك سانت پيش نميرود هر كشوري متمدنتر است و پيشرفت آن بيشتر است روحيـﺔ تجاوز گريش هم بيشتر است. ما الان مشكل علم نداريم مشكل عدالت داريم و لذا روايات هم ميگويد امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه بيايد(يملاءالعّد به قسطاً و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا) امام وعده عدل را ميدهد البته وعده علم را هم ميدهد اما آنكه الان مشكل دنيا است عدالت است مركز عدالت ظلم است مركز عدالت كجاست؟ سازمان ملل، همـﺔ حقوقدانان كره زمين جمع شدهاند كه حق كسي از بين نرود آنوقت در مركز عدل حق وتو هست وتو يعني چه؟ يعني هر چي كه شما بگوئيد من روي هوا ميكنم مركز عدل بالاترين ظلم.
امام علي در خطبهاي ميفرمايد يكي از مصاديق آيهاي كه ميفرمايد شناختند ولي عمل نكردند من هستم من را شناختند اما، ميدانيد به امام حسين(عليه السلام) چه گفتند؟ گفتند ما تو را ميشناسيم منتهي باباي من استاندار بود خلاف كرد پدر تو باباي من را عزل كرد حالا كه بابام عزل شد من انتقام بابام را از تو ميگيرم ولذا گفتند(بغضاً لابيك) يعني تو را دوست داريم اما ميخواهيم انتقام پدرت را از تو بگيريم پدرت چه كرده؟ پدر من استاندار بوده او را برداشته حالا كه باباي من را برداشت ما انتقام ميگيريم اين خيلي مهم است.
4- بدترين خودفروشي، فروختن فكر و تخصص به جنايتكاران
«بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ» البقرة/90 » بد معاملهاي كردند، يعني خودشان را مفت فروختند، ما آدمهايي داريم كه نابغه هستند مخشان را به ابرقدرتها ميفروشند پول ميگيرند، اينجا را امضا ميكنند پول ميگيرند، اينجا را تفسير ميكنند. . . مثل فتيله چراغ انشتينها و راسلها توي دست روزولتها هستند. يعني بالاخره ابرقدرتها ميآيند مغزها را ميخرند و بدترين خود فروشي، خود فروش فقط زن فاحشه نيست خود فروش مرد هرزه نيست، دانشمنداني هستند كه مغز و تخصصشان را به ابرقدرت متجاوزي. . . خود فروش اينها هستند. آن خود فروش، خود فروش فرد به فرد است اين خود فروشي است كه مخ را كه خلاصـﺔ تحقيقات قرنها است ميفروشد به قيمتي كه يك كشور زيرورو بشود براي اينكه يك نفر به عياشياش برسد. قرآن ميفرمايد بد فروختند خودشان را خودشان را مفت فروختند از امتيازاتي كه استان كهكيلويه دارد، به من اينطور گفتند تنها استاني است كه هيچوقت زير بار رژيم پهلوي نرفت حداقل سرباز را دادند و با انقلاب جمهوري اسلامي هم هيچ مسئلهاي ندارند يعني با امام خوب جوش خوردند، با پهلوي هم جوش نخوردند، خوب اين افتخار است ممكن است تحصيلكرده توي شما نباشد، خيلي از تحصيلكردهها خودشان را به پهلوي فروختند و خيلي از افرادي هم كه ممكن است خواندن و نوشتند بلد نباشند يك ذره خودشان را به پهلوي نفروختند اين الان جزو افتخارات شماست.
در دعاي ندبه ميفرمايد چرا امام علي را نپذيرفتند ميگويد به سه دليل: (حقد) يعني كينه، (احقاداً بدريه و خيبريه و حنينيه) كينههايي كه در جنگ بدر در دل داشتند از علي، كينههايي كه در جنگ خيبر از علي داشتند، كينههايي كه در جنگ حنين از علي داشتند، سه تا جنگ علي قهرمانان اينان را كشت قهرمانان شرك را، و اينها كينه داشتند.
5- شناخت ظرفيتها و استعدادهاي بشري
«يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ» البقرة/121 حالا كه ماه رمضان است و قرآن ميخوانيد اين را معنا كنيم، كلمـﺔ ظرفيت چيزي است كه ما بايد ظرفيت هايمان را شناسايي كنيم ظرفيتهاي علمي واقعاً شما در حدي هستيد كه ديپلم باشيد؟ نه بيشتر هستيد، ليسانس؟ نه بيشتريد، دانشجوهاي ما در حدي هستند كه ليسانس باشند؟ نه بابا بيشترند. اينست كه انسان بايد ظرفيت خودش را بشناسد در يك ليوان آب ميگويند به قدري انرژي است كه ميگويند ميشود يك شهر را برق بدهد يعني اينقدر خدا توي اين ظرف آب، منتهي اين انرژي بايد استخراج بشود ما بيش از اينكه الان هستيم، هستيم، بخصوص بعضي از استانها انصافش اين است كه اگر خواسته باشيم حق را بگوئيم بعضي استانها بايد باسوادتر از استانهاي ديگر باشند استان داريم كه از فروردين بايد آب يخ خورد داغ است مثل خوزستان و بوشهر و بندر عباس و سمنان و تهران، استانهايي كه هوايش ميزان است تابستان خيلي داغ نيست فوقش با يك پنكه ميشود زندگي كرد اين استانهايي كه هوايش معتدل است بايد فرهنگيها و دانشجوهايش، اساتيد دانشگاهش، تحصيلكرده هايش، بايد سوادشان از استانهاي سردسيرچي؟ . . . چون فرصت مطالعاتي آنها بيشتر است زميني كه سرازيري است ماشيناش بايد تندتر برود يا استانهايي كه توي ترافيك نيستند استاني هست كه از اينطرف تا آنطرف آن با ماشين پنج دقيقه ده دقيقه راه است استانهاي كوچك، استاني هم هست كه ميانگين افرداي هستند كه دو ساعت و نيم توي ماشين هستند، روزي سه ساعت توي ماشين هستند، بعضيها هم بيشترند حالا مثلاً ما ميانگين اگر بخواهيم حساب كنيم دو ساعت سه ساعت توي ماشين هستند دو ساعت يا سه ساعت. . . يعني اگر كسي هشتاد سال توي تهران باشد بايد ده سال آن توي ماشين باشد يك هشتم عمرش. استاني هست كه پر از فتنه است انواع فتنهها هست استاني هم هست كه آرام است، استان آرام، استاني كه هوايش معتدل است، استاني كه مردمش توي ترافيك نيستند، خانوادههايي كه پدر و مادرشان مشكل اقتصادي ندارند بايد تحصيلاتشان بيشتر باشد الان بالعكس ميبينيم كه كساني هستند پدر و مادرشان همه رقم رفاهي دارند شانزده تا تجديدي آورده و آدمهايي كه نان خالي خوردهاند يا سيب زميني خوردهاند ميبيني كه شاگرد اول شده.
«اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» آل عمران/102 تقوا داشته باشيد عالي ترين تقوا، مثل اينكه ميگويند حقش را بده حقش را وفا كردند حق مهماني را ادا كرد يعني درجـﺔ عالي«اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» يعني تقوا داشته باشيد عالي ترين درجـﺔ تقوا، آيه كه نازل شد اصحاب پيغمبر گفتند يا رسول الله! ما نميتوانيم، براي عالي ترين درجـﺔ تقوا ما نيستيم، آنوقت آيـﺔ بعد نازل شد كه خوب من يك خورده تعاوني حساب ميكنم كه مشتري شويد پس «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» التغابن/16 يعني آنچه كه ميتوانيد اگر حقش را انجام نميدهيد آنكه داريد، مثل گاهي وقتها كه آدم برايش مهمان ميآيد نميتواند حق مهمان را ادا كند اما همان كه توي خانه هست آنچه هست كم نگذاريم حق شما بيش از اين حرفهاست، گاهي يك استادي را آدم ميخواهد به او پول بدهد ميبيند كه اين پول كم است ميگويد آقا حق شما بيش از اين است اما من بيش از اين ندارم، اول آيه نازل شد«اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» بعد آيه نازل شد «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» هر چه استطاعت داريد امام علي هر كاري ميكرد حقش را انجام ميداد، عبادت حقش را انجام ميداد، شجاعت حقش را انجام ميداد، مهرباني حقش را انجام ميداد، يعني هر چه كلمـﺔ حق هست درجـﺔ يك آن امام علي بود شما نميتوانيد يك نمونه برجستهتر پيدا كنيد.
يك كسي هست كه مادي است اصلاً خدا را قبول ندارد تاريخ امام علي را خوانده يك شعري گفته كهاي دنيا نميشد نزائي، هر قرني يكي مثل علي ميزائيدي به جاي چندصد ميليوني كه ميزائي، به دنيا گله ميكند كهاي كاش عقيم بودي و نميزائيدي اما هر قرني يك علي ميزائيدي اين خيلي مهم است
6- حقّ تلاوتِ قرآن، تدبّر در آيات
داريم كه «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ» البقرة/121 حق تلاوت چيه؟ حق تلاوت را الان جلسات تلاوتي هست خوب، خيلي كار خوبي است قرآن را ميخوانند غلط ميگيرند با صوت است با ترتيل هست اينها كارهاي خوبي است اما امام نميگويد كه اين حق تلاوت است حق تلاوت را از حديث بخوانم چون ممكن است خودم بگويم بگويند اين نظر قرائتي است از امام صادق(عليه السلام) پرسيدند حق تلاوت چيه؟ حضرت فرمود(ما هو والله حفظ آياته) به خدا قسم تلاوت اين نيست كه قرآن را حفظ كنيم، (و درس حروفه) به خدا قسم اين نيست كه مخرج حروف را از كجا ادا كنيم، (و تلاوت سوره و درس اعشاره و اخماسه) حروف را حفظ ميكنند اما حدودش را ضايع ميكنند(انما هو) اينكه ميگويند تدبر كن(انما هو تدبر آياته) حق تلاوت اين است كه آيات را تدبر كنيم، (والعمل باحكامه) به قرآن عمل كنيم. متاسفانه قرآن هم ديروز با آن بازي شد و هم امروز مردم قديمي ما اينرقمي با قرآن بازي ميكردند بالاي سر مسافر، خيلي خوب، روي كيف عروس، خيلي خوب، خيلي خوب براي تبرك خوب است، خانـﺔ نو كه ميخرند اول آينه و قرآن ببرند، خوب اين هم بد نيست، چهار قل ميخوانند كه گرفتار نشوند، يك دزدي را گرفتند در مشهد، او بردند به كلانتري گفت ولله من هر روز چهار قل ميخواندم امروز نخواندم گير افتادم يعني دزد هم براي اينكه گير نيفتد چهار قل ميخواند، ان يكاد مينويسند كه بچه چشم نخورد آيه الكرسي را به شاخ گاو ميبندند كه شيرش زياد شود، خلاصه بك يا الله ميگويند شب احياء، استخاره ميكنند، با قرآن قسم ميخوردند، با كاشي كاري مينوشتند با اين خطهاي كوفي و ميخي و سيخي كه هيچ جني هم نميتواند يك متر آنرا بخواند، اين استفادههاي ديروز ما از قرآن بود، امروز استفادههاي ما از قرآن چيه؟ جمع ميشويم با آهنگ با صوت، اينها كارهاي خوبي است اما واقعاً حق تلاوت اين است؟ ما كه طرفدار امام صادق(عليه السلام) هستيم حضرت فرمود حق قرآن، حق تلاوت اين است 1- بخوانيد 2- تدبر كنيد 3- عمل كنيد به احكامش. وگرنه حالا همـﺔ قرآن را حفظ كرد خوب كه چي؟ حفظ قرآن خوب است به شرطي كه. . . اصلاً ميدانيد كه چرا به اين ميگويند آيه؟ آيه يعني نشانه، نشانه يعني چه؟ شما توي جاده كه ميرويد ميگويند اين نشانه است يعني ببين و برو، آيه هست يعني بخوان و رد شو، برو پشت آن ببين چه خبر است؟ ولي ما تا ميبينيم نوشته قم، شيراز، مشهد، مينشينيم ميگوئيم كجاست؟ بعد مينشينيم، آيه يعني ببين و رد شو، تلاوت عبورگاه است توقفگاه نيست. ما الان جلسات قرائت قرآنمان سي سال است كه قرائت قرآن است يا مثلاً قاريهاي ما كه خدا حفظشان كند بعد از اينكه اين مرحله را ياد گرفتند بايد بروند مرحلـﺔ بعد. آيه داريم كه نايست «زِدْنِي عِلْمًا» طه/114 علم تو زياد باشد، «زَادَهُمْ هُدًى» محمد/17 هدايت تو زياد بشود، «وبشر الصابرين»، بعد ميگويد صابر كافي نيست برو جلو «لِكُلِّ صَبَّارٍ» إبراهيم/5 «قَائِمًا بِالْقِسْطِ» آل عمران/18 «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» النساء/135 از قائم برو قوام، از علم برو زدني علما، دو روز كسي مثل هم باشد باخته، انسان بايد روز به روز هي برود جلو، حديث داريم حضرت فرمود اگر شبي بخوابم اگر آن شب به من علمي زياد نشود باختهام، در هيچ كجا توقف نكنيد در قهرماني، در پهلواني، در اختراع، در حفظ قرآن، در خطاطي، در نبوغ، در خدمت به جامعه، در عبادت، اصلاً توقفگاه نيست همهاش بايد برويم جلو در قرآن داريم «سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ» الصافات/130 حديث داريم كه امام علي(عليه السلام) فرمود ياسين پيغمبر است آل ياسين ما اهل بيت هستيم.
7- ناسزا گويي معاويه به امام علي(ع)
حضرت علي شنيد كه معاويه دارد يك چيزهايي به او ميگويد معاويه دارد به او جسارت ميكند(يسّبه و يعيبه) دارد سبّ ميگويد، ناسزا ميگويد به علي بن ابي طالب عيب جويي ميكند اينها را سنّيها هم قبول دارند، (يقتل اصحابه) اصحابش را ميكشد، خيليها را كشتند، در سوريه و و ده بيست كيلومتري شام حالا رفته يا نرفته جاي قبر حجر بن عدي، حجر بن عدي از ياران علي بود معاويه گفت تو بايد حرف زشت به علي بزني برائت بجو يعني بگو من علي را دوست ندارم(نعوذ بالله). (ما با بچهمان توي ماشين نشستيم كه برويم شام سر قبر حجر بن عدي، بچـﺔ من از من پرسيد بابا، گفتم بله، گفت اينكه ميرويم سر قبرش كيه؟ گفتم از اصحاب علي است گفت يك خاطره يا تاريخش را براي من بگو، من بلد نبودم گفتم بلد نيستم من هم شنيدهام از ياران علي بوده كه شهيد شده گفت آخر هيچي از او بلد نيستي؟ گفتم نه، رفتيم سر قبرش سلامي كرديم و فاتحهاي خوانديم قبلش يك سالني بود مثل اينجا كنار آنجا يك قفسـﺔ كتاب بود من زودتر آمدم كنار آنجا يك قفسه بود نگاهي به قفسه بكنم ديدم ده دوازده جلد كتاب هر جلدي از اين قرآن ضخيمتر تقريبا هر جلدي هفتصد هشتصد صفحه، ده دوازده جلد كتاب قطور اسم كتاب اين بود(واعلموا اني فاطمه) بدانيد كه من فاطمه زهرا هستم حالا اين چيه؟ بعد از پيغمبر كه حق حضرت علي داده نشد فاطمـﺔ زهرا پارچهاي به سرش بست آمد توي مسجد سخنراني كرد، قبل از سخنرانياش هم گفت(واعلموا اني فاطمه) بدانيد من فاطمه هستم، حرفهايي كه ميشنويد از زهرا ميشنويد بعد از(واعلموا اني فاطمه) يك سخنراني كرد كه سخنراني نبود نارنجك بود مسجد رفت روي هوا، اين سخنراني و خطبه را برداشتند شرح دادند ده دوازده جلد شده من هم تا آن زمان اين كتابها را نديده بودم دست بردم يكي از اين كتابها را همينطور برداشتم مثل استخاره همينطور لاي كتاب را باز كردم اتفاقاً تا نگاه كردم يك سطر بود راجع به حجر بن عدي، و من فهميدم كه حجر بن عدي ميخواهد بگويد قرائتي اگر دخترت از تو توي ماشين پرسيد كه كي هستم من اينم، نوشته بود كه) به او گفتند از علي بن ابي طالب تبري پيدا كن(قال) گفت(اقطعوا رأسي) گردنم را قطع كنيد(فولله لا أتبرا من علي بن ابي طالب) ولله قسم، دست از امام علي بر نميدارم(خيلي لذت بردم از جاهايي كه من در عمرم خيلي لذت بردم. . . يعني فهميدم كه اين پيام است از خود اين شهيد پيام است كه تو اگر معرفت نداري و نميتواني معرفت را به نسل آينده منتقل كني تاريخ بخوان(واعلموا اني فاطمه) هم كتاب مهم بود هم توي اين همه كتاب من اينرا بيرون كشيدم لاي آنرا باز كردم اين آمد خيلي برايم جالب بود. شبيه اين كار راجع به حضرت امام(رحمه الله عليه) هم بود امام دستور داد سلمان رشدي را اعدام كنيد هر كس او را ديد او را بكشد تلويزيون گفت سريع بيا توي تلويزيون فتواي امام را توضيح بده، من هم از نظر فقهي مجتهد كه نيستم، آمدم خانه به مجتهدي زنگ زدم كه آقا مبناي اين فتواي چيه؟ يعني فتواي بند به كدام آيه و كدام حديث است؟ گفتند حضور ذهن نداريم من رفتم توي كتابخانه گفتم خدايا يك نامردي مثل سلمان رشدي به ولي تو جسارت كرده يك مرد خدايي مثل حضرت امام فتواي قتل او را داده حالا تلويزيون به من گفته بگو من هم خودم سواد ندارم هم به هر باسوادي زنگ زدم توي ذهنش حضور ذهن نداشتاي خدا كمكم كن، يك توسلي پيدا كردم همينطور دست ميانداختم به كتابها لاي آنرا باز ميكردم روايت آمد اگر كسي به پيغمبر جسارت كند، من در عمرم دو سه بار اين صحنهها برايم پيش آمده كه يقين كردهام كه خودِ خودِ خودِ خدا كمك ميكند يعني هيچ واسطهاي هم ندارد وقتي كه من مضطر ميشوم ميخواهم بروم پشت دوربين براي چند ميليون حرف بزنم چيزي هم ندارم خودِ خدا كمك ميكند.)
شنيد كه معاويه جسارت ميكند فرمود چرا به من جسارت ميكني؟ (انا ذالك الصادق) مگر خدا نگفته «وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» التوبة/119 صادق من هستم، مگر قرآن نميگويد «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ» الأعراف/44 مؤذن من هستم، مگر قرآن نميگويد «وَأَذَانٌ مِنْ اللَّهِ» التوبة/3 اذان من هستم، مگر خدا نميگويد كه با محسنين است محسن من هستم، مگر قرآن نميگويد«لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ» ق/37 ذوالقلب من هستم، يعني تمام كمالاتي كه توي قرآن است فرد اول آن من هستم با وجود اين چرا دارد به من جسارت ميكند؟ بس است.
خدايا كساني كه به انبياء و اوصياء ظلم كردند آن به آن بر عذابشان بيفزا(الهي آمين). كساني كه در خط انبياء و اولياء بودند نيستند با انبياء و اولياء محشور و درجاتشان را بالا و برتر بفرما(الهي آمين). ما و نسل ما را با قرآن و محمد و اهل بيت با قرآن و اوليائت با آنهايي كه توي قرآن از آنها تعريف كردهاي روز به روز آشناتر بفرما(الهي آمين). آن وليات كه الان حيّ است، امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ما را از بهترين مريدان و مخلصين و منتظرين و زمينه سازان حكومتش قرار بده. تمام بركات ايام مبارك را نصيب همه ما بفرما(الهي آمين).
والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته