به نام خدا
پرسش: گرايش انجمن حجتيه چيست ؟ آيا مشروعيت دارند ؟ برنامه آنها چيست ؟
پاسخ: مطالب ذيل پيرامون انجمن حجتيه از كتاب جريانها و سازمانهاي مذهبي و سياسي نوشته رسول جعفريان ص368 تا 378 چاپ انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، پاييز 83، استفاده شده است كه با دقت در مطالب زير پاسخ سؤال به طور مشروح روشن ميشود.
نام كامل: انجمن خيريه حجتيه مهدويه
در گذشته (زمان رژيم پهلوي) دو خطر عمده دين را تهديد ميكرد:
1. حزب توده كه مرام ماركسيسم را ميان جوانان نشر ميداد. كه متدينين و مليها و حتي رژيم پهلوي، همه با آن درگير بودند.
2. خطر بهائيت بود كه فقط متدينين روي آن حساسيت داشته كه پس از شهريور 1320 متوجه شدند؛ آنها در دستگاه پهلوي هم نفوذ كردند كه به مبارزه با آن پرداختند مع ذلك به لحاظ حمايت رژيم پهلوي، بهائيت در سطح بالاي كشور(نخست وزيرو برخي از وزراء و…) نفوذ كردند.
انگيزه تشكيل:
در اين اثنا تشكلي مذهبي از اواسط دهه 30 به هدف مبارزه با بهائيت تهران و ساير شهرستانها پديد آمد. رهبري اين تشكل از سال 1332 در اختيار يك روحاني قرار گرفت كه بجز سوابق حوزوي، در نهضت ملي شدن نفت نيز فعال بود.
اين تشكل كه «انجمن خيريه حجتيه» ناميده شد نه تنها در حوزه مبارزه با بهاييت بلكه در محدوده وسيعتر و حتي بيش از دو دهه در تعميق بسياري از آموزشهاي ديني ولي با برداشتي خاص در سطح جامعه مذهبي ايران مؤثر بود.
معرفي مؤسس: انجمن خيريه حجتيه مهدويه به سال 1332 با تلاش حاج شيخ محمود تولايي (مشهور به حلبي) فعاليت خود را آغاز كرد، وي در سال 1280 در شهر مشهد به دنيا آمد….
وي دروس حوزوي خود را نزد اساتيد به نام مشهد خوانده وي افزون بر حضور در دروس خارج اصول فقه به تحصيل دروس معارف الهيه پرداخت كه آثاري از او بجاي مانده است.
كار عمده آقاي حلبي پس از شهريور 1320 تبليغ در قالب منبر بود و در اين كار مهارت و شهرت خاصي بدست آورد تا آنجا كه چندين سخنراني وي از راديو مشهد پخش و بعداً به صورت مجموعهاي به چاپ رسيد.
در اوآخر سال 1328 حلبي به همراه جمعي از فعالان مذهبي مشهد و نيز انجمنها و هيئات مذهبي به طور منظم با بهائيان درگير بودند….
مرحوم حلبي در آستانه ملي شدن صنعت نفت به فعاليتهاي تبليغي ـ سياسي خود افزود، و پس از آن، در جريان شكستي كه در انتخابات مجلس هجدهم خورد از فعاليت سياسي كناره گرفت و دو سال بعد به تهران آمد و به همان كار خطابه و منبر مشغول شد. وي بخشي از فعاليت خود را به مبارزه با بهائيت اختصاص داد و تا پايان عمر همين مشي را ادامه داد. ايشان در روز جمعه 26/دي ماه/1376 درگذشت و در كنار مزار شيخ صدوق(ابن بابويه) در شهر ري به خاك سپرده شد.
مرحوم حلبي با همكاري جمعي از متدينين ـ كه تحت عنوان هيئت مديره امور انجمن را اداره ميكردند ـ تا آغاز پيروزي انقلاب اسلامي به فعاليت فرهنگي برضد فرقه بهائيت اشتغال داشت و به تربيت نيرو براي مقابله با بهائيان و تبليغات آنان اهتمام داشت. انجمن طي 25 سال فعاليت ضمن مبارزه با بهائيت توانست جمع زيادي از نيروهاي جوان را در بسياري از شهرها به خود جذب كند .
انجمن اساسنامهاي داشت؛ از جمله مواد اين اساسنامه اين بود كه «انجمن به هيچ وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسئوليت هر نوع دخالتي را كه در زمينههاي سياسي از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد به عهده نخواهد داشت».(قابل ذكر است بعدها از اين شعار دست برداشته و خلاف آن عمل كردند).
اين همان بندي بود كه انقلابيون پيش و پس از انقلاب از آن ناراحت بودند.
زمينههاي فعاليت: انجمن در هر شهر دفتري داشت كه تحت عنوان بيت(بيت امام زمان) شناخته ميشد. اين بيت مسئولي داشت و زير نظر وي سه گروه : تدريس، تحقيق و ارشاد فعاليت ميكردند:
ـ گروه نخست: آموزش نيروها در سه مرحله ابتدايي، متوسطه و عالي ميپرداختند.
ـ گروه دوم: به دنبال افرادي از مسلمانان بودند كه تحت تأثير بهائيها به آئين آنها گرويده بودند.
ـ گروه سوم: كار ارشاد اين افراد را با شيوههاي خاص خود دنبال ميكردند.
سخنرانيهاي عمومي در محافلي كه بيشتر منازل بود، برگزار ميشده و به طور معمول در سالروز تولد امام عصر(ع) نيز جشنهاي بزرگي برگزار ميشد. بيشتر افرادي كه از بهائيت برميگشتند، توبه نامه و تبرا نامهاي مينوشتند كه متن بسياري از آنها در يك مجموعه در كتابخانه آستان قدس نگهداري ميشود.
وضعيت بعد از انقلاب اسلامي: به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي كه به نوعي پيروزي مذهبيهاي سياسي بود، انجمن به موضع انفعال افتاد و نيروهاي تربيت شده در انجمن در سطوح مختلف پس از انقلاب به سه دسته تقسيم شدند:
1. برخي به انقلاب اسلامي پيوستند؛
2. برخي در برابر انقلاب بي تفاوت ماندند؛
3. برخي به انتقاد از انقلاب پرداخته و به صف مخالفان ـ از نوع ديندار ـ پيوستند. ..
انجمن چندي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، يعني در شهريور 1357 مواضع خود را در ارتباط با سياست تغيير داده شروع به همراهي انقلاب كرد. (از جمله مواضع قبل از انقلاب اين گروه: انقلاب امر ناممكن است مگر آنكه وابسته به يك قدرت خارجي باشد … همچنين ميگفتند چه كسي مسئول خونهاي ريخته شده در جريان 15 خرداد 1342 و بعد از آن ميباشد؟)
پس از انقلاب از سوي برخي از رهبران انقلاب، انجمن به عنوان يك عنصر خطرناك معرفي شده و براي جلوگيري از نفوذ آن در مراكز، تبليغات وسيعي بر ضد آنان شد،و به مرور به حذف شمار زيادي از چهرههاي مذهبي با سابقه منجر شد. طبعا برخي از سوابق برخوردهاي منفي رهبران انجمن با جريان انقلاب به عنوان يك تجربه براي موضع گيري عليه آنان مورد استفاده قرار گرفت. براي نمونه، امام خميني رحمت الله عليه كه در روزگاري آقاي حلبي را تاييد ميكرد در سالهاي پيش از انقلاب به تدريج نسبت به حركت انجمن بدبين شده و حمايت خود را قطع كرد.
آقاي گرامي ـ فردي كه اخبار داخلي ايران را براي نجف مينوشته است ـ نامهاي در اين باره به امام نوشته كه پاسخ امام (ره) اين بوده است: «از وقتي كه مطلع شدم، ديگر تأييدي نكردم».
واين جهتگيريها ادامه پيدا كرد تا سر انجام در اثر بروز انحرافاتي(از قبيل كج انديشي نسبت به خون شهيدان و شهيد ندانستن كشتههاي جنگ تحميلي و اينكه بايد بگذاريم گناه زياد شود تا آقا امام عصر(ع) ظهور كند و …) در ميان برخي از افراد انجمن، امام خميني(ره) در سخنراني عيد فطر سال 1362 بدون تصريح به نام انجمن، هشدارهاي تكاندهنده دادند و در ضمن از ايشان خواسته شده كه انحرافات خود را كنار بگذارند.
انجمن در سال 1362 رسما تعطيلي خود را اعلام كرد و ضمن آن توضيح داد كه چون خود را مصداق سخنان رهبر انقلاب نميداند انجمن را تعطيل ميكند و بدين ترتيب انجمن منحل شد. (روزنامه اطلاعات چهارشنبه 22 تيرماه 1362 ش).
براي اطلاع بيشتر از وضعيت انجمن ميتوانيد كتاب «جريانها و سازمانهاي مذهبي سياسي، نوشته رسول جعفريان، ص368 تا 378 چاپ انشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، پاييز 83) مراجعه شود.
از مطالب گذشته پاسخ سؤال خواننده محترم روشن ميشود كه : انجمن در ابتدا با گرايش مذهبي و مبارزه با بهائيت تاسيس و شروع به فعاليت نموده ولكن در سير كار گرفتار انحرافاتي شدند كه با موضع گيري سران انقلاب به ويژه رهبر كبير انقلاب به انحلال انجمن منتهي شد و از اينجا پي به عدم مشروعيت آنان ميبريم.
و از لابلاي مطالب و موضعگيريهاي امام خميني نيز پي ميبريم نه تنها اين گروه با امام زمان ارتباطي نداشته بلكه برخي مواضع ايشان مخالف با ايده و هدف ظهور انقلاب جهاني حضرت بقية الله ميباشد.
یک دیدگاه
نگاه منصفانه
سلام
بعضی از موارد کاملا” نادرست است .
اگر همین نوشته ی شما، بعضی از قسمت ها حذف و مطالبی به آن اضافه شود کاملا” صحیح خواهدشد.