متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1380/5/18
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
ببنندگان عزيز بحث را در ايام فاطميه گوش ميدهند ما هم ميخواهيم در رابطه با حضرت زهرا سلام الله عليها صحبت كنيم. حضرت زهرا سلام الله عليها چند جاي قرآن مطرح است:
يك در سورهي(هَلْ أَتى)الانسان دو ماجراي اهلبيت عليهم السلام سه ماجراي مباهله.
درچند مورد حضرت زهرا سلام الله عليها مطرح است، بنابراين بحثمان اين باشد. حضرت زهرا سلام الله عليها در قرآن.
در ماجراي مباهله، قصهي مباهله اين است كه:
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم، وقتي ميآيد اول بيان ميآورد كه حرف من اين است، براي بيانش دليل هم ميآورد و غير از دليل معجزه هم ميآورد، بعد از معجزه اگر مخالفين دست به شمشير بردند، جنگ هم دارد.
پس دليل يك، معجزه دو، جنگ سه. يك طرحي هم پيدا شد، طرح نفرين، هر نفريني مستجاب شد معلوم ميشود صاحب نفرين كننده حق است، و كسي كه از بين رفته باطل، گفتند: باشد.
(نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا)آل عمران(61) خودمان، زنمان، بچه هايمان را دعوت ميكنيم ما به آنها نفرين ميكنيم و آنها هم به ما نفرين ميكنند نباشد كه اين را به شور بگذارند، مسيحيها بارئيسشان تماس گرفتند. پيشنهاد نفرين شد، قبول شد، رئيسشان گفت ببنيد مسلمانها با چه كساني ميآيند اگر با تانك و توپ و طبل و دهل و اگر با راهپيمايي و سر و صدا آمدند، شما هم خيلي نترسيد برويد جلو نفرين كنيد اما اگر ديد دو، سه نفري آمدند بترسيد.
مسيحيها آمدند و آماده شدند براي نفرين كردن، ديدند پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم با چهار، پنج نفر آمد، علي بن ابيطالب عليه السلام، آمد، حضرت علي را آورد، امام حسن و حسين عليهما السلام را آورد دو تا كوچولو بودند، حضرت زهرا سلام الله عليها را هم آورد.
كه از اين معلوم ميشود كه علي بن ابيطالب جان پيامبر است، چون در قرآن ميگويد: بياييد جانمان را دعوت كنيم، «انفس»، «نفس» يعني خودمان، بياييد خودمان را دعوت كنيم، خودمان، بچه هامان، خانممان، علي بن ابيطالب كه آمد معلوم ميشود جان پيغمبر صلي الله و عليه و آله است. «نساء» فاطمه، بچهها «ابن»، «ابناء»، حسن و حسين عليهما السلام.
رئيس مسيحيها گفت: اين قيافهها كه من ميبينم اينها هر نفريني كه بكنند گيرا ميشود و به هر حال ترسيدند و نفرين نكردند.
و از اين معلوم ميشود كه پيغمبر چقدر به هدفش ايمان دارد، چون گفت: اين دختر من است و اين نوههاي مناند و اين داماد من است و اين خود من هستم. كسي كه حاضر شود خودش را در معرض نفرين مسيحيها قرار بدهد، پيداست خيلي به هدف خودش ايمان دارد، يعني نفرين كن خودم و بچه هايم از بين بروم. شما كجا ميگويي جون بچهام، بچهام بميرد اگر دروغ بگويم، آن جا كه خيلي صد در صد مطمئن باشيد كه انسان كسي زود به زود خوش را مطرح نميكند، و زود به زود بچه هايش را به ميدان نميفرستد.
اين كه پيامبر حاضر شد اينها را، پيداست كه چقدر ايمان به هدف داشته، يكي از ماجراها اين است، اين را بهش ميگويند مباهله، در قرآن ميگويد:
(نَبْتَهِل)يعني نفرين كنيم آيهي مباهله است، جاي مباهله هم در كنار مدينه است كه حالا جزء شهر شده و هنوز هم يك مسجدي هست به نام مسجد «مباهله»، مسجد «اجابه و استجابه» يكي از جاهايي كه نام حضرت زهرا سلام الله عليها مطرح شده آن جايي است كه اسلام در مقابل مسيحيت قرار گرفت و بعد از اين كه استدلال فايدهاي نكرد معجزه فايده اي نكرد، نباشد از راه نفرين به هم معلوم شود حق با كيست؟ كه اين جا پنج نفري كه آمدند يكي از آنها حضرت زهرا سلام الله عليها بود، اين كلمه(أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا) آيه قرآن است كه مراد از(نِساءَنا)هم شيعه و هم سني گفتهاند كه مراد حضرت زهرا سلام الله عليهاست و پيامبر اسلام هيچ زني را براي نفرين همراه خودش نبرد. اين يكي از موارد.
يكي ديگر از مواردي نام حضرت زهرا سلام الله عليها در قرآن مطرح است يعني نه نام زهرا به نام فاطمه يعني كمالاتي آمد كه فقط مربوط به حضرت زهرا سلام الله عليها است. مسئله كوثر است. پيامبر ما چون پسر نداشت متلك بهش ميگفتند، ميگفتند: پيغمبر ابتر است بميرد چراغش خاموش ميشود پسري ندارد كه دنبال كارش را بگيرد. سر و صدايش همه خاموش ميشود. تنها اميد كفار هم همين بود چون پيغمبر را پنج، شش رقم برخورد كردند در همه شكست خوردند. اول آمدند گفتند بگوييد، با زبان او را بشكنيد، شاعر است، كاهن است، ساحر است، مجنون است يه عده چيزي يادش ميدهند، (أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ)فرقان(4)(يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ)نحل(103) دوره ديده، آموزش ديده رفته شام يه چيزهايي ياد گرفته، ديدند نشد. صدايش زدند گفتند: اگر پول ميخواهي، همسر ميخواهي، خانه ميخواهي، سرمايه ميخواهي، هر چه ميخواهي بهت ميدهيم نشد. جنگها كردند در بسياري از جنگها شكست خوردند، و مسلمانها پيروز شدند. پس با تهمت و فحش پيغمبر اسلام شكسته نشد، با جنگ پيغمبر اسلام شكسته نشد، با وعده و پول و همسر و خانه و سرمايه پيغمبر شكسته نشد، هر كاري ميكردند پيغمبر را بشكنند شكسته نشد.
گفتند: خيلي خوب پيغمبر پسر كه ندارد ديگه سنش هم از شصت رد شده ديگه خيلي يه دو، سه سالي ميميرد پسر هم ندارد، خلاص ديگه نميخواهد اين قدر دعوا كنيم، منتظر مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله بودند، چون ميگفتند: پيغمبر ابتر است ابتر يعني عقبه ندارد بعد خداوند وقتي اين متلك را از آنها شنيد اين سوره نازل شد.(إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ)كوثر(1) پيغمبر نه به تو يه فرزند داديم و كثير داديم «كوثر» داديم، چون «كوثر» غير از «كثير» است «كثير» يعني زياد، «كوثر» يعني خيلي مبارك، خيلي زياد، ما به تو يه چيز خيلي زيادي داديم، يه دختر است اما خيلي زياد است، خيلي زياد است، از يك دختر ببين ما چه ميكنيم، چقدر نسل اين دختر را مبارك خواهيم كرد. به پيغمبر گفتي «ابتر»؟ پيغمبر پسر ندارد عقبه ندارد،(إِنَّ شانِئَكَ)يعني دشمن تو(هُوَ الْأَبْتَرُ)كوثر(3) خودش ابتر است او با داشتن پسران زياد اسمي ازش نيست و پيغمبر با نداشن پسر اسمش هست. پس يكي از موارد سورهي مباهله است آيه مباهله و يكي از موارد «كوثر» است.
يكي از موارد مسئله اهلبيت عليهما السلام است:
يه روز پيغمبر اسلام آمد پارچهي عباي مشكي داشت كشيد روي سر خودش زهرا و اميرالمومنين عليهما السلام آمد حسن و حسين عليهما السلام هم آمدند همه را كرد زير عبا به مردم گفت: اهلبيت من همينهايي هستند كه زير عبا هستند. فردا كسي نگويد من هم زن پيغمبرم سوار شتر شود و بگويد جزء اهلبيت هستم جنگ جمل راه بياندازد فردا كسي نگويد: من عمهام، عموام، من خالهام، همه جزء اهلبيت هستيم، اهلبيت همينها هستند كه زير عبا همينها اهل بيتاند، با اين عبا كه كشيد سر اينها و به مردم هم گفت اهل بيت اينها هستند و حتي عايشه خواست بيايد زير عبا گفت: نه تو نيا، ام السلمه خواست بيايد گفت نه تو نيا، گفت اهلبيت همينها هستند با كشيدن عبا رو سر اينها گفت: همينها هستند، يعني اگر كسي گفت حديث از اهلبيت خيلي معتبر است، اهلبيت معصوماند مراد همهي فاميلها نيستند اينها هستند. كلمهي اهلبيت توي قرآن آمده با اين لقب(وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً)الاحزاب(33)اهلبيت را خدا اراده كرده معصوم باشند و فاطمه معصوم است و فاطمه جزء اهلبيت است و با عباي سر كشيدن روي سر فاطمه انگشت نشان دادند گفتند فاطمه همين است، اهلبيت هم همين است و اينها هستند كه(وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً) اين هم يك مورد.
يكي از مواردي كه نقش حضرت زهرا سلام الله عليها مطرح است سورهي هل اتي است. ماجراي سوره ي(هَلْ أَتى) را هر كس نشنيده است بشنود.
دو تا كوچولوها مريض شدند امام حسن و امام حسين عليهما السلام، كوچولو بوند پيامبر اسلام با جمعيت آمدند عيادت كه اين خود يك درسي است كه بزرگها عيادت كوچولوها ميروند، وقتي ميخواستند بيايند بيرون، مردم پيشنهاد كردند به حضرت علي عليه السلام كه شما نذر كني كه اگر بچهها خوب شدند روزه بگيري، نذر كني، پيشنهاد روزه هم دادند يا نه، پيشنهاد نذر را دادند، نذر كن براي سلامتي بچهها، گفت: باشه، اين خودش يك درس است كه علي بن ابيطالب عليه السلام پيشنهاد مردم را پذيرفت. نذر كرد دو تا كوچولوها هم خوب شدند، نذر چي بود؟ روزه، روزه گرفتند غذا توي خانه نبود، اميرالمومنين با يه مشكلاتي غذا تهيه كرد فاطمه زهرا سلام الله عليها اين را آرد كرد، خمير كرد و نان كرد و دم افطار كه رفتند بخورند، نماز مغرب را خواندند و رفتند بخورند در خانه را زدند كيه؟ يتيم است، گرسنه هسيتم غذا دادند به يتيم آب خوردند، نان نخوردند، شب دوم همين قصه مطرح شد، اسير آمد، شب بعد همين مطرح شد، (و يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً)الانسان(8) مسكين، يتيم، اسير، سه شب سه رقم محتاج آمدند، يك شب يتيم آمد و يه شب اسير آمد، يه شب مسكين آمد و سه شبه اينها غذا نخوردند، رنگها پريده ضعف گرفته تا بالاخره اين آيه نازل شد: (و يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً) در چند مورد نام حضرت زهرا در قرآن و صفات زهرا در قرآن و كارهايي كه حضرت زهرا كرده مطرح است. فاطمهي زهرا داريم: (قُرَّةِ عَيْنِ الرَّسُول) بحارالأنوارج30ص347 نور چشم پيغمبر است.
اميرالمومنين عليه السلام گفت: وقتي ميآمدم توي خانه همهي غصه هايم برطرف ميشد. در جنگ احد فاطمهي زهرا سلام الله عليها رفت ديد خون از صورت بابايش ميآيد هر چه شست ديد خون بند نميآيد يك حصيري پيدا كرد. حصير را آتش زد، خاكستر را به عنوان يه پمادي روي زخم گذاشت، خون ايستاد گاهي باباييش ميگفت: فداي تو بشود باباي تو(فِدَاهَا أَبُوهَا) بحارالأنوارج43ص20بابايت فداي تو بشود. روي حساب دختري نبوده كه آدم به دخترش ميگويد قربانت بروم، پيغمبر ما وقتي تعريف ميكند توي قرآن ما اين حرفها نيست.
قرآن به پسر نوح هم ميگويد: پسر نوح نااهل است، پسر پيغمبر هم كه باشد برو گم شود نااهل است، زن پيغمبر فاسد است برو كنار، زن نوح، زن لوط، بد بودند، عموي پيغمبر ابولهب است، مرگب بر ابولهب(تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ)المسد(1) قرآن مي گويد يه كسي خوب است نه به خاطر خويش و قومي است، در قرآن به خويش قومهاي انبياء نفرين شده به خويش و قومهاي پيامبر نفرين شده(تَبَّتْ يَدا) به خويش و قوم نوح نفرين شده، به خويش و قوم لوط نفرين شد، از پسر نوح انتقاد شده(إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِك)هود(46) نه خير پسر تو نيست. وقتي پيغمبر ميگويد فداي تو بشود پدرت: نه به خاطر دختر و پدري است به خاطر كمالاتي كه دارد، ميگويد: «ام ابيها» يعني مادر پدرش است. دختر است اما كار مادري ميكند، پرستاري ميكند، تسكين ميدهد شوهرش را تشويق ميكند.
ماه عسل حضرت علي عليه السلام در جبهه، تولد امام حسن عليه السلام حضرت علي توي جبهه، فاطمهي زهرا سلام الله عليها با رنگ پريده داشت كار ميكرد، بهش گفتند، فاطمه جان آخه فضه كنيز توست بگو بيايد كمك كند شما توان نداريد، فرمود: بابام گفته عادل باش، كارهايتان را يك جور تقسيم كنيد، من و كلفتم يك جور كارها را تقسيم كردهايم يك روز من بايد كار فضه استراحت كند و يك روز او كار كند من استراحت كنم و چون امروز نوبت من است ولو فضه بيكار است من صدايش نميزنم، نوبت من است، آدم كه نوبت من است بايد نوبت خودم باشد، با هر زجري باشد كار ميكنم و صداي او نميزنم ولو كلفت من است، كنيز من است اما من و كنيزم مثل هم هستيم.
سراغ داري زني را كه شب تا به صبح همهي همسايهها را دعا كند بعد پسرش بهش بگويد: مادرجون، دعايي هم به خودت كن، فرمود: اول همسايه بعد خودمون.
سراغ داريد در تاريخ عروس ببرند خونهي داماد، تو راه عروس ببيند فقير هست به زنها بگويد دور من جمع شويد بدن من پيدا نباشد كنار كوچولو پيراهن عروسيش را رها كند، پيراهن ساده بپوشد، پيراهن عروسياش را بدهد به فقير. سراغ داريد ماه عسل شوهر جبهه باشد. تولد اولين بچه شوهر جبهه باشد.
سراغ داريد زن كتابي بنويسد كه امام صادق عليه السلام از آن استفاده كند. سراغ داريد شب تا صبح به همسايهها دعا كند و دعا به خودش نكند. سراغ داريد در مسجد مدينه همچين سخنراني كند كه حكومت اون زمان و شخص اول زمان را در ماجراي فدك استيضاح كند. سراغ داريد يه كسي سني داشته باشد هيجده سال اين همه بركات. سراغ داريد يه كسي مثل زهرا سلام الله عليها نسلش آن قدر پربركت باشد.
فاطمه استثنايي است خداوند به هيچ چيز در قرآن كوثر نگفته، آسمانها نگفته كوثر است، خير زياد، خورشيد با همه انرژي و نور و حرارت نگفته كوثر است باران با همهي بركاتش كوثر است، گنجهاي طلا، نقره نميگويد كوثر است. تعداد نسل بشر، تعداد رنگها، آبها، معدنها، درآمدها خداوند به هيچ چيز كوثر نگفته به يه دونه دختر گفته كوثر. فاطمه كيست؟
السلام عليك يا فاطمه الزهرا و رحمة الله و بركاته