متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1380/5/11
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
سوره حجرات آيه 6 را تفسير می کرديم آيه اين بود: (إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) حجرات(6) در يک جلسه «خبر» و«فاسق» را معنا کرديم، در يک جلسه اينکه «فاسق» دروغ میگويد، دروغ را معنا کرديم. حالا در اين جلسه «خبر» را می خواهيم معنا کنيم «نبأ»: خبررسانی، خبرگزاری، دين مقدس اسلام تمام کارهايش را محکم کاری کرده است، با سرهم بندی مخالف است. در مسائل، اقتصادی، در مسائل علمی، مسائل اعتقاد، همهاش می گويد: کارتان بايد محکم کاری باشد، سرهم بندی ممنوع.
قرآن بزرگترين سورهاش سوره بقره است و بزرگترين آيه سوره بقره(و قرآن)آيه ای است که مربوط است به حقوق، تنظيم اسناد تجاری است ما هيچ کجای قرآن نداريم که تمام قرآن، تمام آيه توی صفحه باشد، يعنی از اول(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا) تمام اين صفحه يک آيه است. ما آيه ای نداريم توی قرآن به اين بزرگی باشد. آيه که از اينجا شروع می شود و اينجا تمام می شود بزرگترين آيه های قرآن آيه ای است که ميگويد سرهم بندی نکنيد کارهايتان محکم کاری باشد، داد و ستد می کنيد شوخی بردار نيست، گذرا از آن رد می شوم ولی شما نسل نو هستند می خواهم بدانيد که اسلام بعضي فکر می کنند دين فقط نماز و روزه است، باور نمی کنند که اينقدر به مسائل ريز و جزئی هم عنايت دارد.(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ)بقره(282)وام می گيريد چيزی نسيه می کنيد، برای مدتی(فَاكْتُبُوهُ) بنويسيد از هر کس طلب داريد بنويسيد، آقا سواد ندارد، صدر اسلام باسواد کم بود(وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْل) يه کاتب و نويسنده ای پيدا کنيد که عادلانه بنويسيد، خودت هم سواد نداريد ديگری بنويسد، کاتب هم ممکن است ناز کند، می گويد: کاتب هم ناز نکند، اگر بی سواد است آمد گفت من سواد ندارم تو سواد داری ناز نکند. (وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ) بقره(282) نويسنده ناز نکند، خوب نويسنده چی بنويسد؟ هر چی بستانکار می گويد بنويسد و يا آنچه بدهکار می گويد بنويسد.
مثلاً دو نفر از هم پول می خواهند سواد ندارند آمدهاند پهلوی من می گويند، بنويس بنده هم قلم و کاغذ دست گرفتهام می خواهم بنويسم، بنويسم چند می خواهد بستانکار هر چه گفت بنويسم يا بدهکار. به نظر شما چی؟ بدهکار، بستانکار می گويد: بيشتر بده اونی که می خواهد بدهد و مديون است اونکه می خواهد بدهد بايد قبول کند برای دادن و لذا می فرمايد: و ليلل الذی عليهالحق: کسی که بدهکار است املا کند، و الاّ بستانکار می گويد: بنويس بيشتر بنويس، خوب تو بيشتر بنويس من که مردِ دادنش نيستم، هر کس می خواهد بدهد خودش بگويد اين مقدار بنويس چون خودش گفته تعهد می کند بدهد، می گويد بدهکار هم تقوا داشته باشد:(وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئا)بقره(282)حالا که اسلام گفت: هر چه گفت ما می نويسيم، تو هم انصاف را مراعات کن. کی بگويد؟ بدهکار، بدهکار هم حق سوء استفاده ندارد، ممکن است بستانکار بگويد: بيست تومان بنويس ولی بدهکار بگويد من ده تومان بيشتر بدهکار نيستم می گويد: نه هر چه بدهکار می گويد بدهکار را هم می گويد(وَ لْيَتَّقِ) تقوا داشته باش(وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئا)مال مردم را کمش نگذار.
حالا آمد و طرف خُل بود يا ضعيف بود يا لال بود ف ببين اسلام تا کجا رفته، بدهکار يا لال نمی تواند بگويد 15 تومان به ايشان بدهکارم زبان ندارد بگويد يا ديوانه است يا ضعيف است، می گويد: ولياش اگر(سَفيهاً) خل بود(أَوْ ضَعيفا)يا ضعيف بود(أَوْ لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلَّ) يا لال بود(فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ)ولياش بگويد بنويس، وليّش هم عادلانه باشد، حالا نوشتيم که فلانی 15 تومان به فلانی بدهکار است می گويد:(وَ اسْتَشْهِدُوا شَهيدَيْن) دو تا شاهد امضا هم امضا کنند، يعنی هم بنويسيد و هم دوشاهد امضا کنند، شاهد بگيريم که فلانی گفت که من اينقدر به فلانی بدهکارم شاهد کی باشد(مِنْ رِجالِكُمْ)دو تا مرد، حالا اگر مرد نبودند، يک مرد و دو تا زن، کیها باشند از شاهد(وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدا)شاهد را بايد دوستش داشته باشی، چون ممکن است بگويی برو بابا من اصلاً اين شاهد را قبولش ندارم،(تَرْضَوْنَ) راضی باشيد، شاهدی باشيد که ازش راضی باشيد، قبولش داشته باشد، حالا چرا دو تا برای اينکه اگر يکی يادش رفت، اون يکی يادش بياورد، حالا اگر به شاهد گفتيم آقا تشريف بياوريد، بنده 15 تومان به اين آقا بدهکارم اين آقا هم نويسنده نوشته، بيا امضا کن که تو هم شاهدی شاهد هم ناز نکند چند جمله قبل گفتيم کی ناز نکند؟ گفتيم نويسنده ناز نکند، اگر گفتيم بيا بنويس ناز نکنه اينجا می گويد: اگر گفتيم بيا امضا کن ناز نکند(وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا)بگو آقا اگر يه مغازيه ای که همش نسيه، همهاش بايد بنويسيم می گويد: (لا تَسْئَمُوا) خسته نشويد(أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغيراً أَوْ كَبيرا) يه قاشق چای خوری هم می دهيد بنويسيد مال مردم احترام دارد ريز و درشتش رابنويسيد(صَغيراً أَوْ كَبيرا) چه آيه ای، بزرگترين آيات قرآن اين است که جوری بنويسيد که:
با علت بنويسيد، خودتان بنويسيد، سواد نداريد کاتب بنويسد، کاتب را دعوت کرديد ناز نکند، کاتب عادلانه بنويسد. کسی بگويد که کاتب بنويسد بدهکار بگويد بنويسد، بدهکار هم حق مردم را از بين نبرد ف وقتی نوشتيد دو تا شاهد بگيريد، اگر بدهکار لال بود ولياش، تازه وقتی نوشتيد دو تا شاهد بگيريد، دو تا شاهدها مرد باشند، اگر مرد نبود يکی مرد و دو تا زن باشد، اگر به شاهد گفتيم بيا گواه و شاهد باش ناز نکند. اين همه برای چی برای اينکه حق کسی از بين نرود. بزرگترين آيات قرآن مالِ تنظيم اسناد تجاری است، چک و سفته و حق و ناحق، بدو بستانها همه مکتوب باشد.
محکم کاری در تقليد: گفتهاند توی مجتهدها اونکه سواد و تقوايش از همه بيشتر است تقليد اون را بکنيد.
محکم کاری تو مسئله قضاوت: چون قاضی جانِ مردم دستش است اين را بگيريد بکشيد، اين را بگيريد اعدام کنيد، چون جان مردم و مال مردم و آبرو و ناموس مردم در اختيارش است بايد يه حقوقی داشته باشد که شکمش سير باشد و به فکر رشوه نباشد اينها همه به خاطر محکم کاريست.
محکم کاری در بنّايی: شخصی مرده بود جنازهاش را خاک می کردند، خودِ پيامبر صل الله عليه و آله و سلّم، خشتهای قبر را محکم ضربه می زَد، آخر خشت را ممکن است اينطوری بگذارند زود قبر پر می شود اما ممکن است، خيلی بعد هم لایِ اين خشتها را گِل می ماليد، گفت: يا رسول الله اين مرده است خاک بريز رويش خلاص، فرمود: خدا دوست دارد در هر کاری که می کنی محکم کاری کنی. سرهم بندی غلط است گر چه برای دفن مرده، يعنی خونه برای مرده هم می سازی محکم بساز، خونه برای مرده هم می سازی محکم بساز.
نبايد به ما بگويند اگر جنس خارجی است معلوم می شود جنس خوب است، ايرانی است دو، سه روزِ ديگر خراب می شود، اين خيلی زشت است که به ما بگويند، آخه يه جمله دارد اميرالمؤمنين در نهج البلاغه می گويد: نگذاريد ديگران به اسلام عمل کنند و شما به اسلام عمل نکنيد. اسلام می گويد محکم کاری کنيد آنوقت کشورهای خارجی محکم کاری می کنند سرهم بندی می کنيم جوری توليدات ايران بايد باشه محصولات ايران کارخانه های ايران، هر چی می گوئيم محکم کاری. حالا اين حرفهای محکم کاری را برای چی زدم برای اين آيه، که اگر خبری را نقل می کنيد هر جوری پخش می شود حرف محکم باشد، شنيده می شود، مگر هر چی شنيدی، علامت آدم دروغگوست: هر چی شنيد نقل می کند.
شما بايد توی مغزت هر چی شنيدی بفرستی حلاّج خونه، حلاّجی کنند که راست است يا دروغ، اگر راست بود، تازه مگر هر راست را بايد گفت؟ خوب.
قرآن می فرمايد: (لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم)الاسراء(36)چيزی را که علم نداری، پی گيری نکن. قرآن می فرمايد: (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً)الاسراء(36)گوش و چشم و دل همه اينها مورد سؤال هستند.
حديث: از گوش روز قيامت ميپرسند چی شنيدی، به دست می گويند چه کردی، يا به پا می گويند کجا رفتی؟ هر جا را علم نداری دنبالش نرو، حالا برويم ببينيم چی می شود، حالا برويم تا ببينيم، ببينيم، چی، تا يقين نکرديم گاهی برنداريم، حرفی نزنيم، شما يك غذايی که شک داری، بخوريم حالا ببينيم، اگر بد بود مريض می شويم، شما در غذا می گويی از سازمان مربوطه، مهر بزنند به اين گوشت، ببينم اين گوشت سالم است؟ اين شير مهر و آرم دارد؟ در خريد کالاها به ما گفتهاند بواب بشويد، باب يعنی چه؟ در، بواب: يعنی دروازه بان، گفتهاند دروازه بان گوش خود باش نگذار هر چيز وارد شود.
حديث داريم:(الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّه) بحارالأنوارج67ص25 روح شما حرم خداست، شما اگر يه گربه يا سگ رفت توی مسجد چکارش می کنی؟ بيرونش می کنی، می گويی اينجا خانه خداست، سگ است، اگر گربه و سگی بيرون می کنی، اگر مشرک را از مسجدالحرام بيرون می کنی، حديث داريم:(الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّهِ): روح شما حرم خداست نگذاريد غير از خدا در حرم خدا برود. نوار مغز شما امانت است دست شما هر صدايی روی آن ضبط نشود، چشم شما امانت است به هر چيزی نگاه نکن، هر چی خدا به ما داده امانت است، اگر امانتها را در جای خودش مصرف نکنيم، خيانت به امانت کردهايم.
عمر شما امانت است بايد مواظب باشيم عمر ما کجا مصرف می شود، دقّت در مصرف عمر، گاهی وقتها ما 5 ساعت 10 ساعت 1 روز، 2 روز، عمرمان به بطالت می گذرد، آقا تابستان تعطيل است کار را بايد عوضش کرده تعطيلی که نداريم که قرآن ايام فراغت ندارد: (فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ) الشرح(7): وقتی فارغ شدی شروع به کاری ديگر کن. از اين کار خسته شدی کارت را عوض کن بيکار نباش.
حتی ورزشهای ما بايد يه ورزش باشد در راستای هدف باشد، ورزش لغو نباشد، ورزشی باشد که امروز لذّت توش باشد و فردا خدمت، آرم ورزش اسلامی اين است امروز لذّت فردا خدمت، برو شنا، بلم، قايقرانی، امروز شنا و بلم و قايقرانی لذّت است، فردا هم کسی که قايق ران و کشتی ران باشد می تواند به جامعه خدمت کند، لااقل در ورزش شنا می تواند خودش را نجات بدهد يا کسی افتاده توی آب نجاتش را بدهد، تيراندازی سفارش شده، چون امروز تيراندازی يک تفريح سالمی است که انسان، آموزشهای نظامی ببيند، فردا هم اگر کسی بلد باشد از راه تيراندازی می تواند به کشور خودش کمک کند، و اگر دشمن حمله کند بتواند دفاع کند.
اسب سواری، موتورسواری، ماشين سواری، شما امروز آموزش سواری ببينی، سرگرمیِ خوبی است، فردا هم کسی که اينها را بلد باشد می تواند به جامعه خدمت کند، پس ورزش اسلام اين است امروز لذت فردا خدمت ولی بازيها چکار می کنيم يا بوکس امروز چی دماغت را خون کند، فردا هيچی يک نفر را ديدی که بگويد اگر من بوکس نمی زدم وضع کشور بهم خورده بود، بعضی بازيها نه امروز دارد نه فردا، بعضی بازيها امروز دارد مثل فوتبال و واليبال بازی خوبی است تفريح خوبيه شايد بهترين بازيها باشد، اما فردا خدمت توش نيست، می گويد: خوب شد من گل زدم و الاّ وضع مملکت بهم می ريخت، بعضی بازی هم نه امروز دارد نه فردا، بعضی بازیها نه امروز دارد نه فردا.
خودِ ورزشکاران ما، مسئولين ورزش بيايند طراحی کنند، ورزش درست کنيد که امروز سرگرمی باشد فردا هم به جامعه خدمت کند، يه سری مشکلات را خودِ جوانها حل کنند، در اسلام وقتی مسابقه به وجود می آمد حضرت جايزه می داد، امروز چی جايزه می دهند، يک جامی و کاپی می دهند، اين يادبود است برای اينکه اين گروه برنده شدهاند اما اين جام فايده ای هم دارد؟ جز علامت، فقط علامت اين است که ما در يکی از مسابقات برنده شديم اما هيچ خاصيتی ندارد فقط طاقچه است، اما اسلام هر کسی برنده می شد يک وسيله توليد بهش می داد، وسيله توليدی آن زمان يا درخت خرما می دادند يا شترِ حامله. امروز چرخ خياطی، چرخ ماشين بافی، کارخانه، يه چيزی توليدی ميداد چون درخت خرما، شتر حامله توليد می شود پشمش، شيرش، گوشتش، امروز اين آقا برنده شده به افتخار اين آقا، طرفداران اين بازی به اين حساب پول بريزند، يه کارخانه لباس ورزشي توليد کنند، صد جوان بيکار هم مشغول کار شوند، اين آقای فوتباليست صدتا رفيق دارد که هم بيکارند، لااقل رفيقهای بيکارش بروند کار بکنند، مديريتش هم با خودِ اون آقای فوتباليست باشد، يعنی ضمن اينکه جايزه می دهيد يه کارخانه جايزه بدهيد که از اين جايزه، چهارتا آدمِ بيکار، بکار گرفته شود، چهار تا شکم سير شود، چهار تا برهنه پوشيده شوند، ما يک جام می گيريم طاقچه می گذاريم آيا وقت اين نشده که بعد از 22 سال مسئولين ورزش ما بنشينند فکر کنند، لباس ورزشمان را خودمان طرّاحی کنيم.
من يه وقت اين را در تلويزيون گفتم اين آقا که وزنه بلند می کند، صد کيلو، دويست کيلو، کمتر و بيشتر نمی تواند يه خورده لباسش بلندتر باشه، يعنی بايد اينقدر لباسش تنگ باشد، اين يک سرِ هم لباسش اضافه باشه تو که صدکيلو وزنه بلند می کنی يه مقداری هم لباس خودت را بلند کن، آخه اين لباس کوتاه برای دخترهای جوان و پسرهای جوان که نشستهاند مردم را بی حياء می کند، اجازه ندهيد يه کسی وزنه بلند کند و نسل ما مردم هم بی حيا بشوند، ساختمان ما نبايد بی حياساز باشد اين آقای مهندس می نشيند طراحی می کند عينِ خانه های غربی، خانه های غربی مسئله حيا برايشان مهم نيست، ما ناموس داريم حيا داريم نبايد اين رقم اِشراف باشد که زندگیِ همديگر را ببينند، پنجرهها جوری ترتيب داده شود. ما مسلمان هستيم معماريمان بايد بر اساس اين باشد که هم ساختمان خوب داشته باشيم و هم حيا، هم وزنه بلند کنيم و هم حيا، هم گُل بزنيم و هم شکممان را سير کنيم. ما نشستهايم فکر کنيم همچين قشنگ فتوکپی هستيم.
من نشد در اين جلسه چيزی بنويسم ببخشيد ما بايد بنشينيم جلسه هايمان، ورزشمان را طراحی کنيم، ورزشی باشد که همه خوبيهای ورزشهای غربی را داشته باشد، دو، سه تا هم ابتکار داشته باشيم، که اونها از ما ياد بگيرند، فوتباليستهای دنيا بگويند ايران عين همين گُل را می زنند توی مسابقات هم شرکت می کنند گاهی هم نفرات برتر می شوند، اما وحشی گری تويشان نيست، حرف زشت تويشان نيست، جايزه هايشان توليدی است، کارهايشان خدماتی است، اما يک نوع آوریِ مکتبی در ورزشمان داشته باشيم. والاّ اونها از ما سر می باشند که بلد است. قرآن می فرمايد: (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً)فرقان(74) قرار بده ما را(لِلْمُتَّقينَ إِماماً) خدايا ما امام ديگران باشيم، چرا ديگران امام من باشند من امام آنها باشم، چرا آنها يک لباسی بپوشند و من مد آنها را بگيرم من يه لباسی می پوشم که اونها از من ياد بگيرند، (وَ اجْعَلْنا)يعنی مسلمان بايد امام ديگران باشيم بيائيد امام، رحمه الله عليه، رضوان الله عليه حضرت امام خمينی(ره) يک جمهوری اسلامی درست کرد تمام کشورهای اسلامی از ما ياد می گيرند.
وقتی رؤسای مجلسی می آيند مقام معظم رهبری صحبت می کند در حمايت از فلسطين، انتفاضه همه اونها ياد می گيرند که اين را می گويند.
ما بايد به ديگران جرئت بدهيم ما بايد به ديگران شجاعت بدهيم. آمريکا در همه جا پز داشت در ايران گفتند: مرگ بر آمريکا جاهای ديگر هم آمريکا را تحقير کردند همينطور که امامِ ما امام بود، بچه های ما هم يکی در هر کاری هست بايد امام ديگران باشد. شما در خانهات امام باش. يه حرکتی انجام بده که چنان نماز را اول وقت بخوان که خانواده شما از شما ياد بگيرد، ببين اين بچه من و دختر من چطور نمازش را اول وقت می خواند، از شما ياد بگيرد، نگو حالا که او پای فيلم نشسته من هم بنشينم شما راهی را برو که اون راه را برود.
خبر بايد درست باشه، چيزی را که علم نداريد پی گيری نکن عرض کنم به حضور جنابعالی که:
حديث: امام صادق عليه السلام به شخصی که دروغهايی را به پدرش نسبت می داد گفت: خدای لعنت کند فلانی دروغ می بندند برای پدرِ من، يعنی بعضی حديثها هم ممکن است دروغ باشه، هر حديثی را نبايد گوش بدهيم.
حديث: امام رضا عليه السلام فرمود: هر چه من می گويم ريشهاش قرآن است، تمام حديثهای من از قرآن است.
يعنی حرفها محکم است، قرآن در سوره نساء آيه 83 می گويد: بعضی از مردم بد مردمی هستند هر چه شنيدند نقل می کنند هر خبری شنيدند بدهند به کارشناس، کارشناسی شود اگر درست است نقل کنند و اگر درست نيست نقل نکنند. هدهد وقتی خبر آورد پهلوی سليمان، گفت: سليمان خبر آوردهام: (بِنَبَإٍ يَقينٍ)نمل(22) خبر يقين است شنيده شدهها نيست.
خلاصه حرف ما اين است که اسلام طرفدار محکم کاری است، قبر می خواهی بسازی محکم کاری، توليد کارخانه محکم، قاضی می خواهد حرف بزند حرفش محکم باشد، حديث نقل می کنيم محکم، امام رضا عليه السلام حديث است بايد ريشهاش قرآنی و محکم باشد، اگر حديثی بود ضد قرآن بزن به ديوار، تقليد می خواهی بکن از هر کس که علم و تقوايش بيشتر است هميشه در هر کاری، در خياطی، در توليد، در تقليد، در گفتن، در خبر دادن سرهم بندی نکنيد حرفها پايگاه اساسی داشته باشد روی موج حرکت نکنيد.
خدايا به حق محمد و آل محمد نظام ما را روز به روز محکمتر، عقائد ما را محکمتر، ايمان ما را محکمتر، روابط مار ا محکمتر، مقاومت ما را محکمتر، قرار بده.
خدايا: و ما را ازسرهم بندی، در مسائل اقتصادی، فکری، خبری، ما را از ولنگاری، سهل انگاری ، موج گرايی ما را از اين سهل انگاريها نجات بده.
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.