متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1378/9/4
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي
عزيزان بحث را در آستانه ماه رمضان، يعني بعد از نيمة شعبان و قبل از رمضان ميبينند ايامي است كه هم مناسبت نيروي دريايي و هم بسيج را داريم. اصولاً اين روزها جايگاهي دارد يا نه؟ در قرآن آياتي داريم كه: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهيمَ» مريم/41.
«وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ» مريم/16.
«وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى» مريم/51.
«وَ اذْكُرْ» يعني يادت نرود، يعني هميشه بايد شخصيتها، الگوها، خاطراتشان، زنده بماند يكي از راههايي كه مردم را به خوبي دعوت كنيم اين است كه از خوبان تعريف كنيم، نام آنها را گرامي، و اسمشان را با عظمت ببريم و از آنها تجليل، و خاطراتشان را فراموش نكنيم و اين يك دعوت عملي است از مردم به طرف خوبيها. اگر در هر شهري يك خيابان به نام امام(خميني ره) و به نام ابوعلي سينا و فلان شخصيت جامعه به آن سوكشيده ميشود.
ما بايد بسيج را پاس بداريم كه در حقيقت بدنه عظيم جامعه است، شهداي نيروي دريايي را فراموش نكنيم
و مهمتر از همه صاحب و آقاي خود امام زمان(عليه السلام) و نيمه شعبان را فراموش نكنيم او ما را فراموش نميكند.
حديث: امام زمان(عجل الله تعالي فرجه) فرمود: من به شما دعا ميكنم و اگر دعاي من نبود دشمنان شما را ميبلعيدند. ياد خدا، ياد نعمتها، ياد اولياء، ياد ضعفها، ياد نقاط قوت، اينها ارزش دارد و آن چيزي كه خيلي مهم است غفلت است. قرآن يك آيه دارد كه ميشود گفت تندترين تعبيرات را دارد كه ميفرمايد:
«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» اعراف/179 آنها مثل چهارپايان و حيوانات بلكه بدتر هستند.از حيوان بدتر چرا؟ ميفرمايد: «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»: آنها غافل هستند.
فكر اين نيست كه پول و جواني و استعدادش كجا ميرود، غفلت از جواني، منابع طبيعي و استعدادها از مسئوليت و مستضعفين، و اين بدترين خطر است، و لذا مكرر به ما گفتهاند غافل نباشيد يادتان نرود كشور آسان بدست نيامده و يادتان نرود دشمن داريد، يادتان نرود فقرا گرسنهاند يادتان نرود جواني تمام ميشود و به پيري نزديك ميشوي يادتان نرود سرمايه از خودتان نيست، خيلي مهم است و براي همين خاطر «قرآن» «ذكر» است. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» حجر/9. يكي از نامهاي قرآن «ذكر» است و «رسول خدا» هم ذكر است، تذكر، ميفرمايد: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري» طه/14.
ما بايد روز بسيج و ارتش و نيروي دريايي را يادمان نرود، و امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه هر هفته كارهاي ما را ميبيند، ما گاهي براي يك چيزي غصه ميخوريم، امام زمان عليه السلام همه مطالب و كارهاي ما را ميداند و ناراحت است و غيرتش هم خيلي از ما بيشتر است، بياد غصههاي او چقدر منتظر است تا خداوند به او اجازة ظهور بدهد پس چقدر غفلت بد است كه خداوند ميفرمايد:
«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
سلسله حرفي كه ما داريم دنبال ميكنيم و جلسة قبل هم گفتم خودمان را آماده كنيم براي ماه مبارك رمضان، كه به جاي تلاوت قرآن به سمت تفسير و تدبر برويم، مدتي است سورة نحل را ميگوييم آيه 80 اين برادر عزيز بسيجي هم با صداي خوبش بخواند:
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حينٍ» نحل/80.
خداوند از خانه هايتان مسكن آفريد، اين گفتن دارد. كه خانهها را مسكن شما قرار داد؟ بله، حال اگر زمين سفت بود چكار ميكرديم، و اگر زمين شل بود بنايي در آن مشكل بود. حال نگاه نكنيد كه در كنار دريا با اسكلت و بتون آرمه ساختمان ميسازند ولي اين براي اين زمان است قبلاً كه نبوده، و اگر سفت بود آبهاي زباله كجامي رفت، و دفن مردهها چه ميشد. و اگر به خورشيد نزديكتر يا دورتر بود، صدها ميليون نعمت و عامل بايد پيوسته شود تا زمين قابل استفاده و سكونت شود.
دكتري به من گفت مريضي داريم كه استخوانهايش بزرگ ميشود ولي رشتههاي عصبش بزرگ نميشود و هماهنگ با رشد استخوان نيست، مرتب احساس ناراحتي دارد اينكه عصب با رشد استخوان هماهنگ باشد نعمتي است، ساق پا با هيكل با هم رشد كند، تناسبات هستي، ميليونها تناسب بايد باشد تا انسان خانه بسازد. «مسكن»: يعني محل سكينه و آرامش، پس انسان بايد در مسكن آرامش داشته باشد.
(نزديك ماه رمضان است، خيلي گفتهام باز هم ميگويم و كسي گوش نخواهد داد، جز اذان كسي حق بلند كردن صدا ندارد نه براي نماز و نه زيارت عاشورا، و نه مناجات و براي يك يا الله و نه امام زمان(عليه السلام) و نه دعاي كميل، براي هيچ عملي جز اذان، خلاص، شب براي خوابيدن است. ما ميخواهيم بنشينيم، حق با اوست كه ميخواهد استراحت كند، گرچه يك نفر باشد و آنها كه نميخوابند ده نفر، يك نفر ميخواهد سيگار نكشد و ده نفر ميخواهند بكشند، اينجا اكثريتي نيست، حق با يك نفر است، چون حرف و كار غلط است. هميشه اكثريت ارزش نيست، پس آن ده نفر بيرون يا آرام صحبت كنند، ما خفقون براي يك نفر «بسمه تعالي»: بله به دليل اينكه قرآن ميفرمايد: «سَكَناً» خانه براي مسكن، سكونت و آرامش است.
خانههاي آپارتماني و مردم آزاري، حال ندارد از ماشين پياده شود، بوق ميزند، همه اذيت ميشوند و حال آنكه او كار به يك نفر دارد، به خاطر تن پروري آرامش را از مردم ميگيرد هر چه آرامش را بگيرد و گرچه مناجات و سخنراني گناه است، تمام بلندگوها بايد داخل مسجد باشد.
بابا عمة فلاني مرد، من چه خاكي به سر كنم، كه بايد چهار بار براي ختم و هفت و چهلم و سال زجر بكشد و بسوزد، خانههايي كه نزديك قبرستان و حسينيه است مواظب باشند، آرامش را گرفتن حتي به قيمت زيارت عاشورا حرام است.
بعد ميفرمايد: از پوست چهارپايان براي شما خانه قرار داد، خيمه، متحرك، خانة سنگي براي شهرنشيني، خيمه براي صحرانشيني، و غار براي كوه نشيني كه آيه بعد به آن اشاره دارد، اين هم يك نعمت الهي است.
يكي از مشكلات همه مردم در همه دنيا براي دولتها، اشتغال است كه جوانها شغل ندارند، «الْأَنْعامِ»: چهارپايان چقدر موجب و باعث اشتغال هستند تمام كارخانههاي لبنياتي، و چرم سازي، پشم پاك كني، پشم بافي، بافندگي، مراحل دامداري كه خود چند شاخه ميشود لبنيات و گوشت و كفش و كلاه همه را ميدهد خيمهها هم از پوست ميشود.
«أَصْوافِها»: «صُوف»: پشم، «أَوْبارِها» «وَبَر»، كرك، «أَشْعارِها»: «شَعْر»: مو…
«مَتاعاً»: وسيله زندگي، از همه آنها درست ميكنيد و بهره ميبريد، ساده ننگريد، گاو و گوسفند، هيچ از آن دور ريخته نميشود، تا قبل از نفت و گاز مردم از پهن گاو استفاده و از خون آن براي كود، و از شاخ براي ميخ، نخ بخيه دكترها از رودة گاو است. او به ما نياز ندارد و ما به همه چيز او نياز داريم، گردن كلفتي نكنيم دوركعت نمازبخوانيم، انساني كه گاو به گردن او حق دارد، گاو با چريدن علف بدست ميآورد ولي ما اگر سايه گاو بالاي سرمان نباشد شير چكار كنيم، بشر خيلي گردن كلفتي نكنيد بيائيد بنده خدا شويد.
آنهم از خانههايي كه قابل حمل و نقل است(خيمه، تَسْتَخِفُّونَها) عشايري، چه روز ماندن، و چه روز رفتن، يكي از امتيازات اين مسكن آن است كه قابل حمل و جابجايي است خانة سبك، زمين نرم، چهارپايان، تغذيه، لباس و كفش و اشتغال و سرگرمي و زيبايي، همه را تامين ميكند، ساده از كنار آن نگذريد.
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابيلَ تَقيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابيلَ تَقيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ» نحل/81.
خداوند قرار داد براي شما از آنچه آفريده سايه، بعضي چيزها سايه دارد، سايه هم نعمت است كه ما هيچ وقت نگفتهايم الحمدالله ما سايه داريم و در عمر نگفتهايم اگر بگيرد معلوم ميشود چه نعمتي است حديثي از اميرالمومنين عليه السلام: دندانش درد گرفت فرمود:
خدايا يك دندان به اندازة يك حبه انار است، يك استخوان به اين كوچكي درد گرفته علي را كلافه كرده حال اگر تمام استخوانهاي بدنم درد بگيرد چكار كنم.
و اين حديث معناي اين جمله از دعاي كميل است كه ميفرمايد: «يا كريم يا رب و أنت تعلم ضعفي عن قليل من بلاء الدنيا و عقوباتها »(مصباحالمتهجد، ص847)
خداوند براي شما نعمت سايه و از كوهها غارها قرار دارد، اين غارها چه حيواناتي را حفاظت كرده كه اگر نبود نسل آنها از بين ميرفت.
و نعمت لباس كه ما را حفظ ميكند، نرم كردن آهن و لباس درست كردن(زره) اينها نعمت مادي بود، بعد ميفرمايد: «كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ»
يعني ما براي نعمت غار تسليم شويم؟ بلكه روايت داريم: اتمام نعمت يعني ولايت، يعني رهبري و هدايت خوب، نكتهاي است لطيف مخصوصا كه روز بعد از تولد امام زمان عليه السلام بحث را گوش ميدهيد.
فرق بين كلمه «يُتِمُّ» و «اَتْمَمْتُ» چيست؟ «يُتِمُّ» فعل مضارع است يعني درآينده ميخواهم كار را تمام كنم ولي «اَتْمَمْتُ» ماضي است يعني كار تمام شد.
پيامبر صل الله عليه واله وسلم چهل سالگي به پيامبري رسيد و 13 سال هم مكه بود شد 53 سال در سن 53 سالگي وارد مدينه شد، و شد سال هجري، سال دوم هجري قبله عوض شد قبلة اول ما بيت المقدس بود بعد شد مكه، چون يهوديها با طعنه ميگفتند: مسلمانها رو به قبله ما ميايستند. آيه نازل شد كه قبله عوض شد چرا كه يهوديها نيش و طعنه نزنند.
«لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ» بقره/150.
بعد از اينكه ميفرمايد قبله عوض شد ميفرمايد «يُتِمُّ» ميخواهم نعمت را تمام كنم. بعد سال هشتم هجري مسلمانها رفتند مكه را فتح كردند. باز ميفرمايد. «يُتِمُّ» در آينده ولي در غدير كه پيامبر صل الله عليه واله وسلم دست علي عليه السلام را گرفت و معرفي كرد فرمود «اَتْمَمْتُ» نفرمود «يُتِمُّ» يعني آنچه منتظر آن بوديم همين است.
رابطه بين غدير و حضرت مهدي عليه السلام چيست؟
نكتهاي فني و قرآني است توجه بفرمائيد. كشاورزها گاهي دو تكه درخت را بهم جوش داده ميوه جديد درست ميشود من هم دو تكه از آيات الهي را كنار هم گذاشته يك مطلب جديد فهميده ميشود.
در غديرخم فرمود: «وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» مائده/3 امروز راضي هستم كه اسلام دين شما باشد كه در غديرخم نعمت تمام و علي عليه السلام به رهبري منصوب شد.
و اما درباره امام زمان عليه السلام كه در نيمة شعبان هستيم خداوند ميفرمايد:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» نور/55.
خداوند به آنان كه ايمان آورده و عمل شايسته انجام داده وعده داده كه آنها را خليفة زمين كند و حكومت زمين را به دست آنان دهد و خداوند ميخواهد ديني را كه از او راضي است جايگزين اديان ديگر كند.
يك جا ميفرمايد: «وَ رَضيتُ»(در غدير) و يك جا ميفرمايد: «ارْتَضى» دربارة امام زمان عليه السلام و اين دو كلمه ريشه لغوي آن يكي است يعني دين غدير و دين زمان حكومت حضرت مهدي عليه السلام مورد رضايت خداوند است. يك مقداري سنگين شد آخه بحث تلويزيوني بايد مثل آب جوش باشد كه با همه معدهها سازگار باشد يك مقداري چربي و ترشي داشته باشد عطسه ميكند من آب جوش به آن اضافه كرده كه كم رنگ شود. و يا به تعبيري اگر كسي رفت بيرون گفت من ميروم بلال بخورم فردا هم كه ميگويد من ميروم بيرون ميگوئيم ميروي بلال بخوري؟
يا هر وقت ميرود ميپرسيم ميگويد ميروم كتابخانه بعد هم اگر او را ديديم ميگوئيم ميروي كتابخانه؟
چند بار تلفن ميزند باز كه تلفن زنگ ميزند ميگوئيم فلاني است. هميشه كلمات مشتبه همديگر را قلاب ميكنند.
در غدير خم كه سال دهم هجري بود و پيامبرصل الله عليه واله وسلم هم در همان سال از دنيا رفت و دوم هجري قبله عوض شد تا يهوديها طعنه نزنند و هشتم هجري مكه فتح بتها شكسته شد باز ميفرمايد ميخواهم در آينده نعمت را تمام كنم.
در غدير ميفرمايد حال نعمت تمام شد يعني رهبري معصوم كار آخر خداست(تكرار) ما گاهي داريم كه بايد ديد تا خواند گاهي هم داريم كه ميشود خط نخوانده را خواند) قبلاً در تلويزيون گفتهام ولي باز چون نيمه شعبان هست تكرار كنم با صلوات آقا امام زمان عليه السلام خيلي به گردن ما حق دارد ميارزد كه ما كمي دربارة او صحبت كنيم.
بارها و بارها، دهها بار از شيعه و سني نقل شده كه پيامبر صل الله عليه واله وسلم فرمود: من دو چيز گرانبها را در ميان شما ميگذارم اگر به آن دو تمسك كنيد «لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»(إرشادمفيد، ج1، ص176) سنيها اين حديث را از صد راه و شيعهها الي ماشاء الله نقل كرده اند.اگر اين دو را محكم گرفتيد هرگز گمراه نميشويد.
حال دقيقههاي آخر عمر پيامبر صل الله عليه واله وسلم است فرمود قلم و كاغذ بياوريد يك چيزي يادداشت كنم كه اگر توجه و عمل كنيد: «لَنْ تَضِلُّوا» قلم و كاغذ نياوردند و گفتند پيامبر «العياذ بالله» بيهوده ميگويد ولي اينجا خط نخوانده را ميشود خواند كه ما از اين «لَنْ تَضِلُّوا»ي آخر همان معناي «لَنْ تَضِلُّوا» را ميفهميم كه حضرت در طول عمر دهها بار فرمودند كه: اگر قرآن و اهل بيت عليهم السلام را محكم بگيريد «لَنْ تَضِلُّوا» گمراه نميشويد. اينها كار فني و آخوندي است كه از يك كلمه ميروند سراغ يك كلمه ديگر نه آخوندي نيست شما هم. كسي كه هر روز ساعت 7 ميرود مدرسه اگر روز ديگري او را همان ساعت ديدم ميگوئيم لابد ميرود مدرسه.
هر روز گفته «لَنْ تَضِلُّوا» يعني اهل بيت، پس آن روز هم كه فرمود «لَنْ تَضِلُّوا» ولي قلم و كاغذ نياوردند ما همان معني را ميفهميم. نعمت مهم نعمت رهبري است.«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبينُ» نحل/82.
مردم آزادند، ممكن است يكي هزار دليل هم داشته ولي عدهاي گوش ندهند ما در انقلاب امام(خميني ره) كه هر كمالي كه يك انسان(غيرمعصوم) ميتواند داشته باشد مثل سن، سابقه، سيدي، تقوا، شجاعت، ايثار، اخلاص، عرفان، فقه، اصول، تفسير، فلسفه، قلم، بيان، را دارا بود در عين حال عدهاي او را رها كرده و سراغ ديگران رفتند به پيامبر ميفرمايد تو رهبر حق را بگو(معرفي كن) يك عده گوش نميدهند، وظيفة تو ابلاغ است مثلاً الان حجتي براي كسي هست كه نماز نخواند، در اين چند سال حدود ده ميليون كتاب به 8 زبان ترجمه شد اينهمه كتاب آموزش و پرورش و تلويزيون و دعوت «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ »، «حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ» مسجد نميرود، اگر گوش ندادند تو وظيفهاي ندارد.
«يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ» نحل/83. عدهاي نعمت خداوند را ميشناسند و ميفهمند كه حق است يك نفر كه در اين آشوبهاي تهران شناخته شد و رفت خارج سخنراني كرده و در جمعيت روي دوش عدهاي گفت رهبر من فلاني است، چه شناختي از او دارد كه ميگويد رهبر من اوست و چه كمالي او دارد، خود را بدبخت كرد، بعضيها بناي لجاجت دارند دليل عقلي ندارند.
خداوند درباره كساني كه معاد و قيامت را منكر ميشوند ميفرمايد: هيچ كدام از آنها كه منكر هستند دليل عقلي ندارند. بلكه: «بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ» قيامت/5. مي خواهد غيبت كند براي باز كردن راه ميگويد اين غيبت ندارد، تا بتواند هر چه ميخواهد غيبت كند، مي گويد اين آقا از كجا آورده تا بتواند راحت زمين را تصرف كند قيامت را انكار ميكند تا راه خود را براي گناه و عصيان) باز كند.
آياتي در قرآن داريم كه بعضيها خوب ميفهمند ولي لج ميكنند مثلاً: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا» نمل/14.
در دل قبول دارد با زبان نفي ميكنند مثلاً وگرنه دخترهاي بد حجاب نميدانند، حجاب براي زن كمال است، نميدانند خودنمايي براي كسي كه ندارد اين لباس را بپوشد ناراحت ميشود، و جواني كه نميتواند فعلاً همسري انتخاب كند، و حواس محصلي كه درس ميخواند پرت ميشود، و در تجمل گرايي فشار به پدر و مادر نميآورد و در تحصيل فرزندان اثر نميگدارد؟ و فقرا و خانوادههاي فقرا را ناراحت نميكند؟
و كمك به فرهنگ غرب نيست؟
ممكن است ندانند، ولي با اين بيان من بدانند، كسي نميداند كه رفيق خوب در مسجد است.
(جناب حجه الاسلام والمسلمين) آقاي رحيميان(رياست محترم بنياد شهيد): آمار گرفتهايم 90% از آنها كه جبهه رفته و جانفشاني كردهاند تربيت يافتگان مسجد هستند.
از فرهنگسرا و پارك كم جبهه ميروند، نميگوئيم نيست ولي آمار مسجد بيشتر است، همه نيروها صرف مسجد شود، اگر پاركي ميخواهيم احداث كنيم كنار مسجد، ميتوانيم همه كارها را رنگ الهي بدهيم، شيرجه ميروي قصد غسل جمعه و آبي كه به صورت ميريزي قصد وضو، و چادر براي خانم روز تولد حضرت زهرا(سلام الله عليها) افطاري بده هو ثواب افطاري و هم مهماني كرده باشي.
امام صادق عليه السلام فرمود: والله رهبران حق و نعمت خدا ما هستيم «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها» نحل/83 ما را ميشناسند ولي انكار ميكنند اينها ما را ميشناسند، يعني معاويه علي را نميشناخت، و يزيد امام حسين عليه السلام و هارون موسي بن جعفر عليها السلام و مامون امام رضا عليه السلام را، ميشناسند ولي انكار ميكنند «وَ هُمْ كارِهُونَ» توبه/48 روزي يك سلام به حضرت مهدي(عليه السلام) بدهيد، گرچه فارسي «السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَهْدِي» صدقه براي سلامتي امام زمان عليه السلام، چون همانطور كه: خداوند ميفرمايد «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ» بقره/152 ياد من باشيد تا ياد شما باشم.
اولياء خدا هم اينچنين هستند ياد حضرت مهدي(عليه السلام) باشيم او هم ياد ما هست، چراغانيها و توسلات اثر دارد، دعاي «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ» بسيار دعاي خوبي است كه الحمدالله در سايه انقلاب اسلامي حل شد ما نيمه شعبان و روز بسيج و نيروي دريايي را تبريك ميگوييم.
آخر صحبت اين برادر عزيز هم ما را به فيض برساند:
گل نرجس فداري رنگ و بويت نصيبم كي شود ديدار رويت
گل نرجس تو كه زيباتريني ميان هر دو عالم بهتريني
گل نرجس تو كه مهد وفايي نگار دلبر و با صفايي
به دل دارم اميد تا زنده هستم رسد بر دامن مهر تو دستم
بيااي صاحب دلهاي خسته كه قلب عالم از هجرت شكسته
ميلاد مهدي آمد صل علي محمد(2)
از گلشن امامت زيبا گلي دميده عالم شده مزين يكسر از اين پديده
غمخوار امت آمد صل علي محمد ميلاد مهدي آمد صل علي محمد
از حق بشارت آمد صل علي محمد ميلاد مهدي آمد صل علي محمد
چون روي ماه مهدي شد جلوه گر به دنيا
تكبير و گفت و جبرئيل بر بام عرش اعلي
از حق بشارت آمد …..
يابن الحسن خوش آمد صل علي محمد
ميلاد مهدي آمد صل علي محمد
فوج ملك زهر سو استاده دسته، دسته
بهر نثار رويش گل دسته، دسته، دسته
خداوند به آبروي مهدي و اجدادش و جدهاش و مادرش و پيغمبر و اهل بيت معصومين(عليهم السلام) ما را از بهترين يارانش قرار بده.
دين ما، دنيا، كشور، رهبر، دولت، نسل، ناموس، آب و خاك، عقائد و افكار ما در پناه حضرت مهدي(عليه السلام) حفظ و ما را مشمول دعاهاي آن حضرت قرار بده.
يارانش را ياري و دشمنانش را خوار فرما و ما را از زمينه سازان حكومتش قرار بده.
روح انبياء و اوصياء، شهدا، مراجع، امام(خميني ره) مربيان، پدران و مادران، اساتيد و همه آنها كه در مسلماني و آشنايي ما با قرآن و اهل بيت…
«والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته»