متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1376/9/20
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
در آستانه ميلاد با سعادت حضرت مهدي عليه السلام هستيم. بحث ما هم راجع به امام زمان عليه السلام است. معني عبارت «عَجَّلَ اللَّهُ تَعَالَي فَرَجَهُ»، «عَجَّلَ اللَّهُ»: يعني خداوند متعال عجله کند. خداوند جلو بيندازد. خداوند بزرگ ورود آن حضرت را جلو بيندازد؛ در آغاز، دعاي« اللهم کن لوليک. . . » را معني ميکنم: «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَاعِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلاً»، خدايا باش براي وليت که حضرت حجة ابن الحسن(ع) است. «صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ» که صلوات تو بر او و بر پدرانش است. «فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ» همين الان(در همين ساعت) و در همه ساعتها(هميشه)، هم الان و هم براي هميشه براي حضرت مهدي(ع) سرپرست باش. «وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَاعِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلاً» ولي باش براي آن حضرت، حافظ او باش، قائد باش، يعني دستش را بگير و راهنمايياش کن. ناصر باش و او را ياري کن. دليل باش و او را راهنمايي کن. چشم او باش. همه اينها باشد تا کي؟ تا اينکه او را در زمين مستقر کني. ظهورش را جلوه بدهي. و براي مدت طويل و طولاني او را بهره مند کن و براي مدت طولاني، حکومت را به او بدهي. اين دعا در روايت آمده است و به خواندن آن سفارش شده است. اگر اشتباه نکنم گفتهاند در شب قدر بخوانيد.
يک زيارتي است در رابطه با سلام به حضرت مهدي(ع) که در آن ميخوانيم: «سَلَامٌ عَلَى آلِ يَاسِينالسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) مهدي جان سلام بر تو. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ» سلام بر تواي کسي که مردم را به سوي خدا دعوت ميکني. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللَّهِ وَ دَيَّانَ دِينِهِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) درگاه لطف خدا تو هستي مهدي جان. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) جانشين خدا تو هستي مهدي جان. حق خدا را تو نصرت و حمايت ميکني. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر تواي کسي که قرآن تلاوت ميکني يا هم وزن و عدل قرآن هستي. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81)اي پيمان خدا سلام بر تو. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81)اي وعده خدا، که خدا وعده داده حکومت کره زمين دست تو باشد. اي وعده خدا سلام برتو. «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) پرچم خدا سلام بر تو. «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) مهدي جان! سلام بر آن قيامت. «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر نشستنت «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر تو وقتي که قرآن ميخواني. «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُِ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر تو، وقتي که در نمازي. سلام بر تو وقتي که در قنوتي. «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر تو هنگام رکوعت، سلام بر تو هنگام سجودت. اين جملات را ميشود به فارسي هم گفت. اين رابطه با حضرت مهدي عليه السلام چيز ديگري است. مثال ميزنم: اسکناس يک تکه کاغذ است. چيزي که به آن ارزش ميدهد نخي است که در وسط آن است. اين نخ(ارتباط با مهدي(ع)) رابطه ما با خدا است. نگذاريد اين نخ پاره شود. «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُحَمِّدُ وَ تَسْتَغْفِرُ»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر تو وقتي که ميگويي: «لا اله الّا الله»، سلام بر تو وقتي ميگويي: «الحَمْدُلله» وقتي ميگويي: «اسْتَغْفِرُالله». «السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي»(بحارالأنوار، ج99، ص81) سلام بر تو بر شب هنگام تو. به صبح و شب تو سلام؛ خيلي زيارت قشنگي است. مقام معظم رهبري سفارش کردهاند به حاجيهايي که به مکه مشرف ميشوند، چون شب عيد قربان که همه در بيابان عرفات هستند، کفن پوشيده، در بيابان و زير آسمان، و روايت هم داريم که حضرت مهدي(ع) همه ساله در مکه هستند، ايشان فرمودند: در آنجا چون همسايه حضرت مهدي عليه السلام هستيد به آن حضرت سلام کنيد و اين رقمي سلام کنيد. يعني زيارت «آل ياسين» را بخوانيد. خداوند ان شاء الله قسمت همه آرزومندان بکند.
راجع به امام زمان عليه السلام حرف خيلي هست ولي من توجه شما را به چند نکته جلب ميکنم: اصولا شيعه يعني چه؟ ! شيعه کسي است که به همه حکومتها ميگويد: نه! هيچ رژيم و حکومتي را ما قبول نميکنيم. جز حکومتي که خود خدا آنرا تعيين کرده باشد. و دين ما همين است که زير بار هيچ حکومتي نرويم. روايت داريم: قَالَ الصَّادِقُ ع: «لَا دِينَ لِمَنْ دَانَ اللَّهَ بِوَلَايَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ»(كافي، ج1، ص375). کسي که رابطهاش با خدا از طريق يک رهبر ستمگر باشد، دين ندارد. مثلا مردم بخواهند از طريق معاويه مسلمان شوند! ! مردم بخواهند از طريق حکومت بني اميه مسلمان شوند! ! چون معاويه امام است رهبر است منتهي امام و رهبر ستمگر. و لذا يک چيز برايتان بگويم: اگر من و شما دعوا کنيم سر يک ملک يا مثلا فرش، رفتيم کلانتري زمان شاه، و از طريق شاه من حق خودم را گرفتم. با اينکه حق خودم است ولي چون از طريق قانون شاه حقم را گرفتم روايت داريم: بازهم گناه کردهاي! درست است که شما حقتان را گرفتهايد منتهي از طريق شاه، مثل اين است که شما آب بخواهيد و من به شما آب بدهم منتهي در يک سفال کثيف! شما درست که تشنه هستي ولي چون آب آلوده است آنرا نميخوري. کسي که رابطهاش با خدا از طريق شاه ستمگر باشد دين ندارد. به همين خاطر ما شيعهها ميگوييم: رابطه ما فقط بايد از طريق خدا باشد. ولذا در زمان شاه، امت حزب الله وقتي ميرفتند در دستگاه شاه، احتياطا از مرجع تقليد اجازه ميگرفتند. با اجازه مجتهدي که هوي و هوس ندارد وارد کار ميشدند. چون همه اينها يک مشت عياش هستند که شاه شدهاند. با زور و با پول و با قتل عام و اخيرا هم با پرچم آمريکا و با وام و. . . به سلطنت رسيدهاند. اين قدرت، قدرت الهي نيست. يک کسي خودش زيباست و ديگري خودش را به صورت مصنوعي و با ابزار، زيبا ميکند. اين حکومتها با پول و زور و با وساطت شرق و غرب بر سر کار آمدهاند. حديث داريم که: عمل فردي کافي نيست نظام مهم است. خيليها از ما پرسيدهاند: اين آهنگهاي راديو حلال است يا حرام؟ ! يک ماجرايي را من از امام(ره) برايتان نقل ميکنم: عدهاي در منزل حضرت امام خميني(ره) ميهمان بودند. راديو هم يک آهنگي گذاشته بود. (راديو جمهوري اسلامي) امام(ره) وارد اتاق شدند و با ميهمانان سلام و عليک کردند. گفتند: آقا! اين آهنگ را لطفا گوش بدهيد. امام(ره) گوش دادند. گفتند: آقا! اين حلال است يا حرام؟ ! امام(ره) فرمودند: « نظام چون نظام حق است، در نظام حق اين حلال است. اما در فلان کشور حرف حقش هم حرام است. اما در نظام ما اين آهنگ حلال است. » اين حرف امام(ره) ريشهاش اين است: قَالَ الْبَاقِرُ ع: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً»(كافي، ج1، ص376) اگر مردم دانه دانه نماز شب ميخوانند دو ليتر هم گريه ميکنند در نماز از خوف خدا، ولي رييسشان طاغوت است، خداوند ميفرمايد: والله قسم اين مردم را به جهنم ميبرم! گرچه اين مردم در کارهايشان خوب هستند. «وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً» اما مردمي که رهبرشان و امامشان عادل است آنها را ميبخشم گرچه خود مردم دانه دانه ظالم باشند. (گنهکار باشند). چون نظام خوب است. در شب عاشورا در خيمه امام حسين(ع) ياران آن حضرت جک ميگفتند و ميخنديدند و بهشتي بودند. اما در خيمه يزيد برو و دو ليتر گريه کن باز هم جهنمي هستي. يک کسي گفت: شوخي نکن، شب عاشورا است! گفت: چرا شوخي نکنم در حاليکه حسين(ع) رهبر من است؟ ! اگر رهبر حسين(ع) بود جک هم بگويي ارزش دارد. اگر رهبر يزيد بود نماز شب هم در آنجا ارزش ندارد. مثل جاسوسي، جاسوسي براي حفظ نظام حلال و بلکه پسنديده است. ولي جاسوسي براي حفظ طاغوت حرام و قبيح است. جاسوسي نوع اول عبادت است. يک قصه برايتان بگويم: شخصي آمد نزد امام صادق(ع) و گفت: آقا! فلاني آدم خوبي نيست. ولش کن! از خودت او را دور کن! فرمود: پس کي خوب است؟ ! گفت: خوب من يا فلاني. امام(ع) براي اينکه به او بگويد که. . . فرمود: او چه اشکالي دارد؟ گفت: با آدمهاي بد رفيق شده است. خيلي پرت است! امام(ع) براي اينکه به او بفهماند که درست است که او بعضي کارهايش غلط است اما يک چيزي دارد(اسکناس کهنه است اما آن نخ درونش است. «نخ ولايت») امام(ع) نامه نوشت به آن شخصي که آن مرد از او بد ميگفت. و درخواست پول کرد براي کمک به مستمندان. دويد و رفيق هايش را جمع کرد و گفت: آقا پول ميخواهد. از همان آدمهاي به اصطلاح بد کلي پول جمع ميکرد و به امام(ع) فرستاد. امام فرمود: اين نامه را بده به همان شخص به اصطلاح خوب. همگي گفتند: تا ببينيم و. . . ديگري گفت: استخاره کنم بعد. . . يکي گفت: تازه خمس دادهام! هرکدام به نحوي بهانه آوردند. امام(ع) فرمود: اينکه ميگويم خوب است همين جا معلوم ميشود. يک آدمايي نخ در وجودشان است. زهير يکي از 72 تن بود که در کربلا شهيد شد. اين زهير شخصي بود که تا آن آخرها طرفدار بني اميه بود. ولي باز هم امام حسين(ع) او را تحويل ميگرفتند! او را ول نميکرد. بلند شد و رفت در خيمه و سراغش را گرفت و احوالش را پرسيد. ميدانست که يک نخي در وجودش است. گاهي يک کاري عقب ميافتد به خاطر وجود آن نخ! عصر تاسوعا حمله کردند تا جنگ کنند. امام حسين(ع) فرمود: بماند براي فردا(جنگ) من نماز را دوست دارم! اين فرمايش امام حسين(ع) بود. « حر» يک نخ در وجودش بود. نخ ادب، ولذا به حضرت زهرا(س) احترام کرد. امام حسين(ع) نفرين مادر به او کرد. حر گفت: من هم ميخواهم نفرين کنم اما چون مادرت زهراست ادب ميکنم. بعد هم وقتي امام حسين(ع) در نماز بودند، حر آمد و اقتدا کرد. جنگ عقب افتاد تا حر هم برسد! چون اگر شب عاشورا جنگ ميشد حر هم جزء يزيديها بود. يعني گاهي امام حسين(ع) و همه اصحابش معطل ميشوند تا يک نفر که نخ درونش است به آنها برسد. اين نخ را مواظب باشيم و فرزندانمان را با آن نخ آشنا کنيم. « مسجد نخ است. » «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً» آل عمران/103، حضرت مهدي(ع) نخ است. در دعاي ندبه ميخوانيم: «أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ»(إقبالالأعمال، ص297) مهدي جان! آنتن غيب و شهود تو هستي. صندوق نسوز اسرار تو هستي. کد هستي تو هستي. شاعر ميگويد: عبد خدايي اما هستي خداي هستي.
در قرآن کريم آياتي داريم مبني بر اينکه اسلام کره زمين را فرا خواهد گرفت. «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ» اعراف/128، «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى» طه/132 پرچم در دست متقين خواهد بود. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» توبه/33 اسلام بر همه دينها پيروز خواهد شد. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِم» نور/55 خداوند به مؤمنين وعده داده است که حکومت در دستهاي آنها باشد. مگر ميشود؟ بله. وظيفه امام زمان(ع) چيست؟ 1- کنار زدن طاغوت 2- روي کار آوردن مستضعفان 3- اجراي قانون خدا. 4- محو آثار کفر. از کجا ميگويي؟ «أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ»(إقبالالأعمال، ص297) مهدي جان تو اولياءت را عزيز ميکني، و دشمنان را ذليل ميکني. «أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ»(إقبالالأعمال، ص297) حالا خدا وکيلي، اين کارهايي که حضرت مهدي(ع) ميخواهند انجام دهند، امام خميني(ره) انجام دادند يا نه؟ ! ! امام طاغوت را کنار زد، امام(ره) يک طاغوت را کنار زد و امام زمان(ع) همه طاغوتها را کنار ميزند. اين کارها شدني هستند. امام(ره) مستضعفين را روي کار آورد يا نه؟ اين آقاياني که الان تيمسار و سرگرد و. . . شدهاند چه کساني بودند؟ اينها يک آدمهاي معمولي بودند. من طلبه که بودم چون پدرم بازاري بود يک قاليچه به من داده بود. وقتي رفتم مدرسه همه طلبهها گفتند: اتاق قرائتي قالي دارد! ! يک علاءالدين هم خريده بودم. يعني پولدارترين طلبهها من بودم. تازه روزي 2 تومان داشتم. بعضي از آقاياني که الان در هيأت دولت هستند(از وزراء) طلبه بودند زيلو هم نداشتند. آن زمان موکت هم نبود قالي هم نبود روي چادر شب زندگي ميکردند. بعضيها که الان 9 سال است سفير هستند يادم هست وقتي که ميخواستند آبگوشت درست کنند نخودها را ميشمردند. 2 تا سيب زميني. واقعا مستضعفين روي کار آمدهاند يا نه؟ ! بالاخره شوراي نگهبان و قانون اساسي بايد شرعي باشند. محلههاي فاسد، زنهاي فاسد، مردهاي فاسد و بالاخره کابارهها جمع شدند يا نه؟ امام در يک تکه زمين(ايران) اين کار را انجام داد، حضرت مهدي(ع) در کل جهان اين کار را ميکنند. يک مشت نمونه خروار است. ميدانم که هنوز رشوه و دروغ و حق خوري و. . . هست. زمان حکومت امام زمان(ع) هم اينها هست. مردم همان مردمند. حکومت حق است گرچه يک نفر هم دروغ بگويد. يک ماشين که حرکت ميکند هم رانندهاش خوب است و هم خود ماشين خوب است. اما مسافرها آن را کثيف ميکنند. باز هم در عين حال اين ماشين خوب است. اما ممکن است يک ماشين يا خودش خراب باشد يا رانندهاش مست باشد. ولو مسافرانش همه سوپرلوکس باشند. اينکه ميگويند: «ولايت» يعني ببينيد رانندهاش کيست؟
در مورد حضرت مهدي(ع) چند تا سؤال مطرح است که من به آنها پاسخ ميدهم.
1- حضرت مهدي(ع) غايب است يعني واقعا نيست يا اينکه هست و ما او را نميشناسيم؟ در دعا ميخوانيم که: او هست شما هم او را ميبينيد ولي نميشناسيد. ولذا زمان ظهور بعضيها ميگويند: ما حضرت را ديده بوديم! در دعاي ندبه ميخوانيم: «بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا»(إقبالالأعمال، ص298) يعني قربانت بروم غايب هستي اما از ما خالي هم نيستي. غايبي اما از ما دور هم نيستي.
2- قرآن ميفرمايد: بعضي چيزها هستند و شما نميبينيد. «وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً» اسراء/45 در تفسير شيعه، مجمع تفسير سني روح المعاني و درالمنثور گفتهاند. حضرت وقتي قرآن ميخواند ابوسفيان «حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» مسد/4، نضر بن حارث ميآمدند ولي حضرت را نميديدند. پس ميشود انسان باشد ولي ديده نشود. اين براي خودمان هم اتفاق افتاده است ولي توجه نکردهايم. هم شيعه نقل کرده و هم سني نقل کردهاند: شبي که برخي از کفار ريختند تا پيامبر را بکشند و حضرت، امام علي(ع) را جاي خود خواباندند، نقل کردهاند که: حضرت از ميان آنها رفت و آنها او را نديدند. داريم مأموران عبدالملک مروان وارد منزل امام سجاد(ع) شدند تا حضرت را بگيرند اما حضرت را نديدند. علماي شيعه اين را نقل کردهاند. ابن حجر که از علماي سني است هم اين را نقل کرده.
3- گفتهاند امام زمان(ع) با شمشير ظهور ميکنند: آخر در مقابل اين همه سلاحهاي پيشرفته شمشير کاري ميتواند بکند؟ ! «يَخْرُجُ بِالسَّيْف»(كمالالدين، ج2، ص532) امام زمان(ع) در برابر اينهمه سلاح چه ميخواهند بکنند؟ ! جواب: در مورد شمشير: معنايش اين نيست که حضرت ميخواهد با شمشير با کفار بجنگد. در مقابل تمام پادگانها که مملو از سلاح است يک دژبان با سرنيزه ايستاده است. معنايش اين نيست که با سرنيزه ميخواهند بجنگند. اين علامت قدرت دفاعي است. اين يک معنا. معناي دوم: اصلا ممکن است تا زمان امام زمان(ع) مردم و کشورها تصميم بگيرند از اسلحههاي پيشرفته استفاده نکنند. مگر الان شوراي امنيت بازرسي نفرستاده به عراق تا سلاحهاي شيميايي عراق را خنثي کنند. ممکن است در آينده اسلحه را هم کنار بگذارند. معناي سوم: روايت داريم امام زمان، زماني ظهور ميکنند که اينقدر جنگ جهاني توسعه مييابد که 3/1 مردم کشته ميشوند و 3/1 مردم ميميرند. حديث ديگري هم داريم که: زماني که حضرت مهدي(ع) ظهور ميکنند افرادي با همان اسلحهها ميآيند ايمان ميآورند و اسلحه هايشان را در اختيار امام زمان(ع) ميگذارند.
4- مسئله ديگر اينکه: آيا حضرت مهدي(ع) با 313 نفر ميخواهد حکومت چند ميلياردي تشکيل دهد؟ جواب: اين 313 نفر ساعت اول هستند. در مکه که امام ظهور ميکند در ساعات اول 313 نفر به امام ميپيوندند. اينها سردار و. . . هستند. در مکه ميشوند 10000 نفر و بعد از مکه بيرون ميآيند و بر تعدادشان افزوده ميشود. مردم از همه مکتبها خسته ميشوند و مدعيان اصلاح را دروغگو ميدانند، رو به اخلاق ميآورند زيرا ثروت و تمدن گاهي اخلاق را در پي ندارد. از طرف ديگر شخص امام زمان را ميبينند با شجاعتش با زهدش با يارانش و ايمان ميآورند. بعد امام(ع) تمام گنجها را نشان مردم ميدهد باران رحمت سرازير ميشود. استعداد يک نفر به اندازه چهل نفر ميشود. اينها همه زمينه حکومت امام زمان عليه السلام است.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته.