متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1371/12/6
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني تقوي»
بينندگان عزيز، روز اول ماه رمضان 71 بحث را ميبينند. موضوع ما نعمتهاي الهي است. شمردن نعمتها عشق خدا را به انسان زياد ميكند. انسان را از غفلت بيرون ميآورد، وقتي انسان متوجه شد كه خدا چقدر به او نعمت داده است، بعد وقتي گفتند: روزه بگير. ميگويد: چشم! شما اگر بداني كه پدرت چه خدماتي كرده است، به پدرت نه نميگويي. اگر يادي از زحمات مادر بكني، به مادر نه نميگويي. گاهي كه ما نسبت به پدر و مادر گردن كلفتي ميكنيم يادمان ميرود كه اينها چقدر زجر كشيدند. افرادي كه در مقابل خدا معصيت ميكنند، يادشان ميرود كه خدا چقدر خداي خوبي است. حالا ما ميخواهيم در اين ماه رمضان، هرروز نعمتها را بشماريم. موضوع: نگاهي به گوشهاي از نعمتها است. نعمتهاي مادي داريم. معنوي داريم. اين جهاني و آن جهاني داريم. اولين نعمت، نعمت آب است. قرآن ميفرمايد: آفرينش از آب است. «خلق كل دار و كل ما» آفرينش موجودات و هر جنبندهاي از آب است. «وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماء»(نور/45) «دابة» هرجنبندهاي از آب است. حيات از آب است. قرآن ميفرمايد: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ»(انبياء/30) حيات هر چيزي از آب است. باز اين خودش يك سر فصل مهمي براي علوم طبيعي است. حيات و خلقت از آب است. چهرهي زمين از آب است. حيات زمين از آب است. قرآن ميفرمايد: «وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» خداوند آب فرستاد « فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»(نحل/65) زمين با آب زنده ميشود. « لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً(واقعه/65)» اگر بخواهيم درختان را خشك نگه ميداريم. به چه كسي التماس ميكني؟ گياهان از آب است. چون قرآن ميفرمايد: «فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْءٍ»(انعام/99) يعني روزي هر چيزي از آب است. هر جنبندهي از آب است. حيات از آب است. زنده بودن زمين و نباتات از آب است. سبزيها از آب است. « فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً»(حج/63) زمين از آب سرسبز است. مواد غذايي از آب است. « فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ(عبس/24)» انسان به طعامت نگاه كن. قبل از آنكه افطار كني و غذايي بخوري، يك نگاهي به غذا بكن. همه از آب است. «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا(عبس/25)» ما باران را قطره قطره فرستاديم. رودخانهها را جاري كرديم. قرآن ميفرمايد: «وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً»(قمر/12) در زمين چشمههايي را گذاشتيم. رودخانهها را براي شما درست كرديم. چشمهها را براي شما درست كرديم. شما تصفيهي خانه را ديديد؟ اصولاً براي تصفيهي آب عبور از شن، بزرگترين راه تصفيه است. آب زباله در زمين ميرود و آب زلال بيرون ميآيد. آفرينش را مجاني در اختيار گذاشته است. ميوهها و مزهها و رنگها و طعم هاو خاصيتها و ويتامينها و زيباييها را در اختيار گذاشته است. انار، رنگ و آبش، هسته و ميوهاش، پوستش، رابطهاي كه بين ميوه و پوست ميوه هست. هر ميوهاي يك پوستي دارد. اين پوست ميوه چقدر ميتواند نور و انرژي خورشيد را در خودش ذخيره كند. گفتند: ميوهها را بشوييد، اما با پوست بخوريد. گلابي را بشوييد اما با پوست بخوريد. ميوه را بشوييد اما با پوست بخوريد. اين پوست چقدر مواد را در خودش ذخيره كرده است و ما آن را دور ميريزيم. ميوهها و رنگش و طعمش و زيبايياش «فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها»(فاطر/27) كسي اگر دو كيلو انگور به ما بده، ما دو دقيقه تشكر ميكنيم. اين همه انگور خورديم، يك الحمدلله به زور ميگوييم. پاكي از آب است. پاكي و بهداشت، بهداشت طبيعت، هواي آلوده چهار بار تصفيه ميشود. نور خورشيد كه به درياها ميتابد، خود نور ميكروب كشي ميكند. بخار اقيانوسها كه بالا ميرود، باز هوا صاف ميشود. يعني فضاي محيط زيست را سالم ميكند. اين بخارها به صورت باران ميايد و باز نزول باران يك تصفيه كننده است. با نزول باران برگها سبز ميشود و باز برگها تصفيه كنندهي چهارم است. چهار تصفيهي ساده است. نور يك تصفيه است. بخار يك تصفيه است. باران يك تصفيه است. گياهان يك تصفيه است. «ماء طهورا» آب پاك ميكند. «ليطهركم» ما باران فرستاديم كه شما را پاك كند. آب گوارا است. ممكن است شيرين نباشد و بي مزه باشد. ممكن است هر جنبندهاي از آب باشد. حيات از آب است. گياهان از آب است. مواد غذايي از آب است. رودخانهها از آب است. چشمهها از آب است. ميوهها از آب است. ممكن است همه اينها بي مزه باشد، آدم از خوردنش لذت ميبرد. اما قرآن ميگويد: «ماءً فُراتاً(مرسلات/27)» اينها گوارا است. «ما ان قدقا» در جاي ديگر ميگويد: «ما ان فراتا» يعني با همهي آثارش قابل خوردن هم هست. حالا اگر اينها را جا به جا كنيم، اگر خورشيد نميتابيد، اگر بخار نبود، اگر ابر نبود، اگر باد ابرها را جا به جا نميكرد، وقتي انسان ميتواند نعمتي را بفهمد كه خدا آن نعمت را از شما بگيرد. حالا مسئوليت ما راجع به آب چيست، ديگر نميگويم. اين آب بهداشت دارد. نبايد ما سطل آشغال را در جوي آب بريزيم. نبايد در آب عمومي كهنه و لباس بشوييم. نبايد آب استخر را آلوده كنيم. داريم اگر كسي در آب استخر ادرار كند، روز قيامت خدا او را عقوبت ميكند. چاهي بود كه عمق زيادي نداشت. كسي ميخواست در آن چاه غسل كند. لخت شد كه در چاه غسل كند. امام فرمود: چرا چنين كاري ميكني؟ فرمود: ميخواهم غسل كنم. فرمود: «لا تعفذ علي الناس ماءهم» حق نداري در آب آشاميدني مردم غسل كني. به خانمها سفارش شده است كه حتماً در ظرف آب را ببنديد. از ظرفي كه ترك برداشته است، آب نخوريد. چرك در اين ظزف نفوذ ميكند و آب آلوده ميشود. آب رساني به لب تشنه بزرگ ترين عبادت است. منع آب حتي به دشمن جايز نيست. اگر احتمال ميدهي كه حيوان تشنه است، شما بايد تيمم كني. نگذاري كه حيوان تشنه بماند. تا چه برسد به انسان. آب دادن به حجاج كعبه افتخاري بوده است. در تاريخ قبل افتخار ميكردند و ميگفتند: من مسئول آبرساني به حجاج هستم. حتي اگر كسي كنار ظرف آب ايستاده است، شما ليوان را آب كردي و به او دادي خيلي اجر دارد. فوت كردن در آب درست نيست. خوردن آب داغ درست نيست. اي كاش ما يك مقداري مسائل بهداشتي را رعايت كنيم. چقدر ميكروب از ناحيه آب به انسانها منتقل ميشود. اصلاً بعضي از مرضها فقط از راه آب است. امام زين العابدين(ع) در صحيفهي سجاديه وقتي نفرين ميكند، ميگويد: خدايا آب آن گروه را فاسد كن. آب وسيلهي انتقال ميكروب و مرض، آبي كه مايهي حيات است ممكن است مايهي مرگ شود. آبي كه ممكن است نجات بدهد، ممكن است غرق كند. آب همينطور كه وسيلهي لطف خداست، ميتواند وسيلهي قهر خدا هم باشد. فرعون در آب غرق شد. آب وسيلهي رزق است. آب وسيلهي قهر است. به هر حال يكي از نعمتها آب است. كسي آب را خورد و مقدار زيادي از آب را روي زمين ريخت. امام فرمود: اسراف كردي. گفت: چه كار كنم؟ فرمود: حق نداري دور بريزي. در حوض آب بريز. در رودخانه بريز. به يكي از كشورهاي غربي رفته بودم. من را يك جايي بردند. گفتند: زبالههاي شهر را اينجا ميآورند و ميسوزانند و از حرارت زبالهها در همهي خانههاي اين شهر لوله كشي آب داغ است. سراسر شهر آب داغ داشت كه به مركز زبالهها وصل بود. دور ريختن نصف ليوان آب اسراف است. اسراف گناه كبيره است. اگر كسي در غسل و وضو زياد آب بريزد پيغمبر فرمود: از من نيست. كسي كه وسواسي باشد از امت من نيست. راحت ميشود با ده سير آب وضو گرفت. با سه كيلو آب راحت ميشود غسل كرد. اگر كسي بگويد: اين كم است و آب زيادي بريزد، حديث داريم پيغمبر فرمود: از ما نيست كسي كه در آب اسراف كند. راجع به خورشيد آياتي داريم. «سراجاً وهاجا» چراغ پرنور. ما وقتي قدر خورشيد را داريم كه خواسته باشيم لامپ خانهمان را با نور دولت روشن كنيم. وقتي از سازمان برق يك رشته لامپ ميگيريم، سر ماه بايد حقوقمان را پول بدهيم. اگر يك بار نخواسته باشيم از خورشيد استفاده كنيم، خواسته باشيم از لامپ استفاده كنيم، آن مقدار كه خورشيد به درنختان نور ميدهدف ما خواسته باشيم نور خورشيد را از طريق لامپ به اين درختان برسانيم، اگر تمام ميوهها را بفروشيم شايد نتوانيم پول برق را تامين كنيم. حساب شده است. « الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ(الرحمن/5)» حساب شده است. اين فرمول است. شما ميگويي: چه موقع سال تحويل ميشود. در سال تحويل ميگويي: حركت زمين به دور خورشيد تمام ميشود. از اين معلوم ميشود كه دقيق است. حتي ثانيه را هم تعيين ميكند. يعني چه كه در فلان ثانيه سال تحويل ميشود؟ يعني كرهي بزرگ در مسافت بزرگ حتي يك ثانيه تاخير ندارد. «الشمس و القمر بحسبان» خورشيد نوراني است. «وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً(نبأ/13)» «الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً»(يوسف/5) حساب شده است. خورشيد و ماه روي حساب است. عمر مشخص دارند. قرآن ميفرمايد: «كُلٌّ يَجْري إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»(لقمان/29) اينطور نيست كه خورشيد تا ابد خورشيد است. يك زماني ميشود كه «اذا شمس كورت» يعني نور تمام ميشود. هم دقيق است. هم زمان دارد. كل اينها به سوي مقصدي در حركت هستند. «وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها»(يس/38) هر كرهاي در مدار خودش ميچرخد. با هم تصادف ندارند. «الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ(انبياء/33)» ستارهها و خورشيد هركدام در مدار خودشان ميگردند. چهار نفر در يك زمين فوتبال كه ميدويم گاهي به هم ميخوريم. در خيابانهاي 45 متري ماشينها به هم ميخورند. اين فضاي وسيع و اين همه كرات، هيچ برخوردي نيست. از نعمتهاي مادي زمين است. شما تا به حال دربارهي زمين فكر كرديد. آيه زياد است. 460 بار نام زمين در قرآن است، زمين چيست؟ يك خرده به خاك فكر كنيم. خاك چيست؟ واقعاً اين زمين كلاس درسي است. «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ(ذاريات/20)» زمين كلاس درس است. در زمين آياتي است. من در يكي از كشورهاي غربي در يك موزه رفتم بيست هزار نوع سنگ در اين موزه بود. موزهي سنگها بود. گروهي بوديم، ساعتها در اين موزه تمام ما مشغول شمارش بوديم. بعد به ما گفتند كه تعداد از اين بيشتر است. الآن اگر به شما بگويند: ما چند نوع سنگ داريم شما اسم چند سنگ را بيشتر نميبري. شايد بتوانيم ده تا را بگوييم. ما بيش از سي هزار نوع سنگ داريم. ما بيش از اينها سنگ داريم. «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ» زمين كلاس درس است. دل و فكري نيست كه از مستي و غفلت بيرون بيايد. زمين آرام است. با اينكه درونش التهاب است ولي خودش آرام است. شما در كوپهي قطار وقتي از اين كوپه ميخواهي به كوپهي ديگري بروي تكان ميخورد. در درون زمين با همهي داغي و التهابي كه دارد اما آرام است. «هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولا»(ملك/15) ارض براي شما آرام است. زمين براي شما مقر است. خودش را آرايش ميكند. قرآن ميگويد: «وزينه» زينت كرده است. زمين عروس خوبي است. تمام اين چشمهها و گياهها و جنگلها و گلها اينها درون زمين است. قرآن ميگويد: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها»(كهف/7) آنچه كه در زمين است، زينت زمين است. خودش را آرايش ميكند. تمام مردهها را بايگاني ميكند. خزائن است. گنجها و معدن را براي ما حفظ ميكند. معادن در زمين است. همين زمين است كه آب را ميگيرد و براي ما تصفيه خانه است. پس بايگاني مردههاي ما است. تصفيهي آب است. قله هايش برفها را براي زمستان نگه ميدارد. شما ميدانيد اگر سطح زمين صاف بود، امروز كه برف ميآمد بعد از دو روز آب ميشد. ولي اين كوهها باعث ميشود كه برفها را تا وسط تابستان نگه دارد. زمين خيلي سخاوت دارد. يك دانه ميدهيم. يك خوشه ميدهد. قرآن ميگويد افراد كافر ميگويند: «يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً(نبأ/40)» كاش من خاك بودم. خاك از من بهتر است. خاك يك دانه بگيرد، يك خوشه ميدهد. آدمهايي هم هستند كه هرچه نعمت ميگيرند، يك «سبحان الله اعلي و بحمده» نميگويند. انسانها نعمت را ميگيرند اما چيزي را پس نميدهند. زمين خيلي بر گردن ما حق دارد. چند نوع حركت دارد. يك زلزله كه ميشود تا مدتي مردم منطقه خواب ندارند. اگر فاصلهي زمين با خورشيد نزديك بود، ميسوختيم. اگر كم بود، يخ ميزديم. رنگ خاك چشم را اذيت نميكند. اگر زمين سفيد بود چشم ما را اذيت ميكرد. در ساختمانها كه پلهها سفيد است. اگر بيش از 5 پله باشد سر آدم گيج ميرود. خانمهايي كه قند ميشكنند اگر بيش از 40 دقيقه قند بشكنند چشمشان سياه ميشود. گياهان سبز است. چون سبزي براي چشم مفيد است. كوهها مركز گياهان دارويي است. خوبي كه كوهها دارند اين است كه جلوي فشار هوا را ميگيرد. بادهاي بسيار تندي كه ميآيد، كوه جلوي بادها را ميگيرد. تنظيم ميكند. ريشهي كوهها در زمين است و جلوي اضطراب زمين را ميگيرد. قله هايش هم براي كنترل زمين است. اين براي اين است كه تعادل كرهي زمين را حفظ كند. بايگاني برف، بايگاني مردهها، تصفيه خانهي آبها، سخاوت مند، آرام، زيبا، حالا وظيفهي ما چيست؟ وظيفهي ما اين است كه زمين را آباد كنيم. قرآن ميگويد: «وستعمر كم فيها» من از شما كه زمين را آباد كنيد. وظيفهي ما اين است كه زمين را آباد كنيم. براي تشويق گفتند: هركس زميني را آباد كرد، آن زمين براي خودش است. ما بايد در اين زمين بندگي كنيم. بايد در اين زمين هجرت كنيم. «إِنَّ أَرْضي واسِعَةٌ»(عنكبوت/6) اينها را نميشود شمرد. ماه رمضان 71 ميخواهيم قبل از افطار نگاهي به نعمتها كنيم. قرآن ميگويد: «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ(الرحمن/13)» اين همه نعمت را براي چه تكذيب ميكني؟ براي چه گردن كلفتي ميكني؟ زمين به ما نياز ندارد. ما به زمين نياز داريم. باران، آب، زمين، چشم بصيرت ميخواهد. كه آدم با دقت نگاه كند و از اينها استفاده كند. اين زميني كه ميشود با هجرت رشد كرد. ميشود با مسافرت گناه كرد.
خدايا به ما توفيق شناخت خودت و نعمت هايت و استفادهي بهينه از نعمت هايت را به همهي ما مرحمت بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»