متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1371/10/17
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بينندگان عزيز بحث را در شب تولد امام علي(عليه السلام) مي‌بينند و در خدمت عزيزان زحمت كشي هستيم كه در مسئوليت حمل نقل كار مي‌كنند گروه زحمت كشي كه اگر قدر شغل‌شان داشته باشند كه دارند اصولاً كارها را ما ساده نگاه نكنيم من اگر افتاد زمين و مريض شدم پزشك من را معالجه كرد تمام خيرات و بركاتي كه از من سر بزند پزشك هم ثواب مي‌برد كسي كه مسافري را از نقطه‌اي به نقطه‌اي مي‌رساند در كارهاي خير آن آقا هم شريك است.
اگر شركت واحد روز جمعه پانصد نفر را براي نماز جمعه آورد شريك در ثواب آنهاست يك پرستار و ماما و پليس اينها سرمايه گذاري در كار ثواب است كار ساده‌اي نيست. معلمي كه كلاس اول الفبا درس مي‌دهد اين بچه را از جهل نجات مي‌دهد و خواندن و نوشتن ياد مي‌گيرد بعداً اين بچه در اثر ثواب هر خيري انجام بدهد معلم كلاس اول شريك است شغل انسان اين نيست كه من پولي مي‌گيرم و زندگي‌ام را اداره مي‌كنم اين كانال يك است كانال دو اين است كه مشكل مردم را حل مي‌كنم و مشكل مردم حل شد خدا راضي مي‌شود قيامت من تامين مي‌شود.
هر كاري يك ظاهري دارد و يك باطني ظاهر كار شما اين است كه توي بيابانها و توي دفترها يك كار ظاهري مي‌كنيد اما واقعش اين است كه اگر شما اين كارها را نكنيد مردم دچار چه فاجعه‌اي مي‌شوند ماشيني كه استاد دانشگاه را مي‌برد نبايد بگويد من راننده هستم بايد بگويد در رشد دانشجوها شريك هستم راننده‌اي كه من را رسانده اينجا در حديث خواندن من شريك است خلبان هم همينطور است كارهايتان ريشه دار است. شماها مي‌توانيد مبلغ‌هاي خوبي باشيد اگر هر راننده‌اي پشت ماشين‌اش يك جمله زيبا بنويسد نه حالا اينكه دلقك باشد جمله‌اي كه آدم را به فكر وادار كند مي‌گويند زن و شوهري توي ماشين دعوا داشتند مي‌گفتند مقصر تو بودي زن هم مي‌گفت مقصر تو بودي تا اينكه رسيدند به يك كاميوني كه پشت‌اش نوشته بود شد شد نشد نشد اينها هر دو خنديدند گفتند دعوايمان بيخود است شد شد نشد نشد بنابراين شما مي‌توانيد مبلغان خوبي باشيد هر كاري قداست دارد به شرطي كه انسان به كارش توجه كند.
آيات قرآن پراكنده بود اول كسي كه آيات قرآن را جمع آوري كرد اميرالمومنين(عليه السلام) بود. نماز صبح را كه مي‌خواند تا طلوع آفتاب تعقيبات مي‌خواند طلوع آفتاب هم فقرا دور و بر او مي‌آمدند(و يعلمهم الفقه) البته اطراف اولياء و انبياء فقرا بودند يك كسي سوال كرد درخت موز كجا سبز مي‌شود شخصي گفت خانه پولدارها گفت نه غرضم اين است كه نه سرد سير و نه گرمسير گفت خانه پولدارها حالا آنكه دور اميرالمومنين است طبقه مستضعف و محروم بودند. براي اينكه ايشان معلم قرآن بود. . . پيغمبر فرمود قرآن با علي است و علي با قرآن و هيچ وقت هم از همديگر جدا نمي‌شوند.
روايت ديدم كه خداوند مباهات كرد به اميرالمومين وقتي كه جاي پيغمبر خوابيده بود و پيغمبر از مكه هجرت كرد رفت مدينه آن شب خداوند به فرشته‌ها گفت اين نمونه انسان است. يكي از جاهايي كه خداوند مباهات مي‌كند اين است كه كسي توي بيابان تنها يك قمقه آب بر مي‌دارد وضو مي‌گيرد و نماز مي‌خواند خودش هست و بيابان نه دوربين عكاسي است نه بازرسي هست خودش هست و خدا، حتي اين انسان بر فرشته‌ها قابل مباهات است افرادي هستند كه حركات آنها تكان دهنده است پرفسوري در فرانسه مسلمان شد او در تلويزيون فرانسه آوردند كه شما پرفسور هستي چطور مسلمان شدي گفت توي بيابان داشتم مي‌رفتم يك كسي دولا و راست مي‌شد اول فكر كردم كه مريض است ترمز كردم بعد ديدم بلند شد هر چه صدا زدم جواب نداد نديده بود نماز يعني چه خلاصه مي‌گفت ايستادم اين آقا گفت من مسلمان هستم اول وقت است و مي‌خواهم نماز بخوانم اين آقاي پرفسور مي‌گفت كه حرفها را از آن آقا گرفتم رفتم مطالعه كردم و الان مسلمان شدم يعني گاهي يك نماز شخصي را تكان مي‌دهد. شما مي‌توانيد اهتمام به نماز داشته باشيد.
تولد امام علي(عليه السلام) در كعبه بود معمار كعبه خدا بود بنا حضرت ابراهيم بود كارگر آن حضرت اسماعيل بعد در طول تاريخ انبياء آمدند كعبه را بازسازي كردند اين كعبه براي چي بود؟ براي اين بود كه شب سيزده رجب امام علي(عليه السلام) در آنجا متولد بشود خدا مهمان داشت آنوقت شعر آن اينست:
اين خانه را بايد خدا در اصل معماري كند
آدم بنايش برنهد جبريل هم ياري كند
آيد اولوالعزم ديگر يك چند حجاري كند
او را اولوالعزم ديگر منقوش و گچ كاري كند
اين سان خدا از خانه‌اش چندي نگه داري كند
تا ساعتي از دوستي يك مهمانداري كند
تولد علي يعني تولد عدالت، ورقه‌اي را دو تا بچه نوشتند دادند به امام حسن(عليه السلام) گفتند خط كدامها بهتر است تا حضرت رفت به اين خط‌ها نگاه كند امام علي(عليه السلام) فرمود حسن جان نگويي بچه است طوري نيست الان كه داري قضاوت مي‌كني مواظب باش عادل باشي يك جور.
مادري داشت مي‌رفت دو تا بچه داشت سه تا خرما بچه‌ها گفتند خرما را به ما بده اين مادر هم خرما را با دقت تقسم كرد حضرت فرمود مادر تو بخاطر اين عدالت اهل بهشت هستي يكبار حضرت امير ديد در خانه‌اش را مي‌زنند رفت در باز كند ديد كسي يك طبق حلوا آورده است گفت من اينرا آورده‌ام كه ميل كنيد حضرت فرمود تو(طارق) هستي يعني ستاره‌اي كه شب پيدايش مي‌شود تو شب آوردي كه من بخورم فردا هر جنايتي كردي به من حق سكوت داده باشي و من نتوانم چيزي نگويم اين غذاها از گلوي من پائين نمي‌رود. نكند رستوارني توي بيابان راننده را مي‌برد آن پشت به راننده جوجه كباب مي‌دهد باقي مسافر‌ها هم هر چي خوردند.
حاجي‌ها كه مي‌روند مكه مي‌گويند چند تا كار نكن يكي اينكه شكار نگير قرآن مي‌فرمايد آن وقتي كه مي‌گويم شكار نگير شكار نزديك تو است «تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ» المائدة/94 همچين شكار جلو مي‌ايد كه دستت را دراز كني بگيري دهان آدم پر آب مي‌شود خدا مي‌خواهد امتحان كند تو خودت را نگه دار. ما اگر تقوا داشته باشيم ضرر نمي‌كنيم خدا قول داده است كه من به آدمهاي متقي كمك مي‌كنم قول داده كه چوب لاي چرخ آدمهاي زرنگ مي‌گذارد «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» الطلاق/2 اگر كسي تقوا داشته باشد او را از بن بست بيرون مي‌آورم «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا» طه/124 كسي از خدا غافل بشود زندگي‌اش را تلخ مي‌كنيم.
روايت داريم(عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ) بحارالأنوار ج 27 ص 142- عنوان مومن حب علي(عليه السلام) است تابلو او است كشتي‌اي كه توي دريا راه مي‌رود پرچم آن كشور عنوان آن كشتي است(حُبُّ عَلِيٍّ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ أَنْشَدَ) بحارالأنوار ج 39 ص 258 حب علي نجات از آتش است(حب علي عباده) عبادت است و روايت ديگري داريم بهترين عبادت است و روايت داريم نشان دهنده ايمان حب علي بن ابي طالب است.
اگر كسي با حب علي و با عشق علي بميرد توي رختخواب هم بميرد خدا ثواب شهيد به او مي‌دهد البته آن علي‌اي كه دين دارد آخر يك ترياكي را گرفتند گفتند چرا ترياكي شدي؟ گفت من عاشق علي هستم يك بس كه كشيدم دم از علي مي‌زنم ما كاري به آن حب‌ها نداريم آن حب علي‌اي كه حب الغديري است. حبي كه امام خميني داشت نه اينكه من حب علي دارم نماز معذور باشم روزه نگيرم خمس حساب و كتاب نداريم دروغ مي‌گوئيم خوب پس چي؟ يك كسي به كسي مي‌گفت عرق مي‌خوري بخور فحش مي‌دهي بده رشوه مي‌گيري بگير روزه مي‌گيري بگير نماز نمي‌خواني نخوان اما مسلمان باش! از آن حب‌هايي كه بار داشته باشد.
داريم كه پيغمبر فرمود اگر كسي حب علي بن ابي طالب داشته باشند(انا كفيله) من كفيل او هستم داريم حب علي اساس اسلام است حديث ديگري داريم اساس دين در خود انقلاب ما كسي هست كه بگويد آقا من طرفدار اسلام هستم اما حب امام را نداشته باشم اين مي‌شد؟ فرق بين جمهوري اسلامي و حكومت شاهنشاهي اين بود كه يكي امام بود و يكي شاه نمي‌شود گفت من توي اين وادي هستم اما مهر امام را ندارم اين اساس دين است روايت داريم اولين سوال از قيامت درباره رهبري است خطي كه بر فكرت حاكم بود خط امام علي بود يا خط ديگران روايتي داريم فرشته‌هاي آسمان هم مامورند كه امام علي را دوست داشته باشند روايت داريم حب علي ايمان را زياد مي‌كند عشق علي را داشته باشي گناهانت را مي‌خورد.
عروه الوثقي، نخ محكم نخ ولايت است اگر كسي علاقمند به مولا اميرالمومنين باشد او باقي كارهايش را هم درست مي‌كند. روز قيامت هر كس ميزان عملش سنگين است يعني عشق‌اش به اميرالمومنين زياد است اگر ولاي علي نباشد هيچ ولايتي قبول نيست آقا تمبر روي پاكت است شما توي نامه هر چي نوشته باشي تا تمبر روي آن نزني اداره پست قبول نمي‌كند حب علي(عليه السلام) مثل تمبر روي پاكت است پيغمبر فرمود خوشا بحال كساني كه تو را دوست دارند هر كس علي را دوست دارد من را دوست دارد. ما بايد خدا را شكر كنيم كه شيعه هستيم و مهر علي در دلمان هست.
ايران چطور حب علي(عليه السلام) دارد؟ علامه حلّي نيم ساعت مباحثه كرد با شاه سلطان خدابنده ايشان منقلب شد و شيعه شد بعد تمام اطرافيانش شيعه شدند بعد چون شاه شيعه شد دستور داد كه شما اجازه داري از شيعه تبليغ كني و الان آنچه شيعه در ايران هست به بركت نيم ساعت مباحثه علامه حلّي است و قبرش هم كنار علي بن ابي طالب(عليه السلام) است اينرا مي‌گويند بركت. حديث داريم مال حرام رشد نمي‌كند اگر هم زياد بشود بركت ندارد خانه بزرگ دارد اما يك افطاري نداده است بركت چيز ديگري است.
ما رفته بوديم خدمت حاج احمد آقا مي‌گفت امام از سن بيست و دو سالگي تا آخر عمرش دو ساعت به اذان صبح بيدار بود و شب‌هايي كه دير مي‌خوابيد يك ساعت و نيم قبل از اذان و با حواله اشك هايش را پاك مي‌كرد و ما مفتخريم روي كره زمين زماني كه همه رهبرهايشان فاسق هستند رهبر ما امام بود امام قطره‌اي از اقيانوس اميرالمومنين بود.
كسي نجف بي پول شده بود رفت حرم امام علي(عليه السلام) و گفت يا علي شما در خانه فقرا نان و خرما مي‌دادي حالا در خانه من نيامدي هيچي من آمدم در خانه تو بي پول هستم يك صد توماني الان بفرست مي‌گفت تا حرفهايمان را توي حرم زديم يك كسي رسيد و گفت سلام با ما روبوسي كرد و يك صدتوماني داد گفت من چند روز پيش ايران بودم پدرتان را توي خيابان ديدم و گفتم من مي‌روم ممكن است آقازاده شما را نجف ببينم اين صد تومان را بگير اين هم صد توماني را گرفت و گفت يا علي اين صدتوماني مال پدرم است اينكه گفتم صد تومان بده از خودتان بدهيد اين مال پدرم است مي‌گفت اينرا گفتيم و آمديم همان صد تومان را گم كرديم يك خورده بعد استادمان گفت بي احترامي كرده‌اي مال پدرم است يعني چه مال پدرت هم باشد بايد هزار تا شرط باشد كه اينها با هم جور در بيايد درست است كه لاستيك مي‌گردد اما با لاستيك چي با ترمز چي اينطور نيست كه. . .
امام همه‌اش در وصيت نامه‌اش مي‌گويد ما مفتخريم كه با اين خانواده آشنا هستيم ابن ابي الحديد مي‌گويد تمام علما اتفاق دارند بر اينكه تنها كسي كه زمان پيغمبر قرآن را حفظ بود علي بن ابي طالب(عليه السلام) بود. آنقدر حديث داريم كه امام علي(عليه السلام) در كعبه به دنيا آمد.
شهيد مفتح از علماي مصر دعوت كرد آخرهاي زمان شاه بود يكي از علماي اهل سنت مصر در حسينه ارشاد كه همه علماي قم جمع بودند يك پاتك زد به علماي شيعه كه همه ماندند گفت شما مي‌دانيد چرا حضرت علي شب سيزده رجب در كعبه متولد شد؟ گفتند نمي‌دانيم گفت چون مردم روبه قبله نماز مي‌خوانند خدا علي را گذاشت توي كعبه تا هر كس توجه به كعبه مي‌كند توجه به حكومت علي هم بكند يعني فكر علي، عدل علي، خط علي، بايد محور باشد علماي شيعه جا خوردند البته اين هم بد است كه يك نفر از مصر سني بيايد به علماي شيعه چيزي بگويد كه اينها بمانند آيت الله حائري يك چيزي گفت كه پاتك شد گفت شما تا حالا كه هفتاد سال است كتاب‌هايي در مورد حضرت مي‌نويسيد به اين نكته رسيده‌ايد كه تمام سخنان امام علي بعد از رحلت پيغمبر بوده است تا پيغمبر زنده بود علي سخنراني نمي‌كرد و اين نشان دهنده اين است كه شاگرد به قدري ادب دارد كه استادش تا وقتي كه زنده است ايشان حرفي نزند ايشان هم گفت من به اين دقت نكرده بودم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
