متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1371/1/6
بسم الله الرّحمن الرّحيم
(يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَي اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه).
علي ابن ابيطالب دقيقههاي آخر عمرش را ميگذراند. علي در بستر است. بحث ما بحث قيامت بود و چيزهايي كه به بحث قيامت ميخورد. مسألهي قبل از قيامت وصيت و قبل از قيامت شفاعت است. من فشرده و فهرست وار سيمايي از وصيت را بگويم.
اصولاً وصيت گرچه مستحب است اما كلمهاي كه قرآن دربارهي وصيت بكار برده كلمهي واجب است. مثلاً وقتي ميخواهد بگويد روزه بگير ميگويد: »كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ« البقره(183) نوشته شد برشما روزه. وصيت را هم گفته: » كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ« البقره(180).
يعني بياني كه براي روزه گفته همان(كُتب) را براي وصيت هم گفته. اين پيداست كه وصيت گرچه مستحب است اما از آن مستحبهايي است كه در مرز واجب است.
براي بدهكار واجب است كه وصيت كند چون حق مردم است و حق مردم از بين ميرود.
بزرگترين سورههاي قرآن بقره است. بزرگترين آيههاي قرآن هم آيهاي است كه راجع به حق مردم است. حدود
1510 سطر است مربوط به حق الناس است.
وصيت: ما خيال ميكنيم وصيت براي مقدسها است. اتفاقا ً وصيت نشان دهندهي فكر است.
1- وصيت نشانهي فكر است. كسي كه فكر دارد وصيت ميكند آدم بي فكر وصيتي ندارد.
2- وصيت نشانهي احترام به حقوق مردم است. كسي كه به حقوق مردم احترام ميگذارد وصيت ميكند.
3- وصيت نشانهي هدف داشتن است. كسي كه هدف دارد وصيت ميكند كه تا اينجا كه من رفتهام بعد از اين شما به دنبال من بياييد.
4- وصيت پر كردن چالههاي اقتصادي مردم است. چون آدم وقتي ميميرد وارث ارثش را برميدارد. منتها ممكن است كه همسايه و دوستي دارند كه آن وارث من نيست. اما نياز پولي دارد من بايد با وصيت خودم آن كمبود را جبران كنم.
5- وصيت جبران كارهاي نشده است.
6- وصيت يادگار انسان است.
وصيت نامه بقدري مهم است كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) ميفرمايد: اگر كسي وصيت كند و بميرد خدا ثواب شهيد را به او ميدهد. و اگر كسي وصيت نكرده بميرد معلوم ميشود خيلي آدم بي خيال بي مسئوليتي است. و لذا حديث داريم: هر كس بي وصيت بميرد مثل اينكه در زمان جاهليت از دنيا رفته. منتها در وصيت چند تا نكات را بايد حفظ كرد. اين بحث را چرا ميگويم چون ميخواهم وصيت علي ابن ابيطالب بگويم. تذكرات در وصيت:
1- هميشه نبايد مسائل مادي مطرح شود گاهي هم آدم بايد وصيت كند كه شما مسجد برويد، رابطهتان را با امام حسين گرم كنيد. سعي كنيد نمازتان را اول وقت بخوانيد.
در قرآن آياتي دارد كه انبياء در لحظهي موت؛ »إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقينَ«(180) ترجمهاش اين است ميترسم آيه را اشتباه بخوانم: هنگاميكه حضرت يعقوبِ پيغمبر ميخواست از دنيا برود بچه هايش را جمع كرد و گفت: شما سعي كنيد از خط خدا دور نشويد.
2- وصيت نبايد انتقام باشد. بعضيها در وصيت انتقام ميگيرند. حتي نسبت به بچه هايش، مثلاً يكي از بچه هايش يك كاري كرده ميگويد: از مال من هيچ چيز به او نرسد من راضي نيستم.
وصيت كردن عقل ميخواهد. من دو نفر را بگويم هر دو تا هم حزب اللهي و اهل جبهه. يكي كه رفت جبهه وصيت كرد چنانچه من شهيد شدم من را دفن نكنيد مگر اين دو گروه سياسي كه در شهر با هم شاخ به شاخ هستند اينها با هم آشتي كنند. اگر آشتي كردند من را دفن كنيد. جنازهاش را آوردند چون وصيت شهيد بود اينها با زور خون اين شهيد با هم آشتي كردند. يعني اين بسيجي از خون خودش براي اتحاد استفاده كرد.
يك آدمي هم داريم متأسفانه بسيجي بود اما كلهاش خوب كار نميكرد. وصيت كرد كه اگر من رفتم و شهيد شدم راضي نيستم كه آن خطيها بيايند در تشيع جنازهي من. فقط آن گروهي بيايند كه. . . يعني اختلاف را بيشتر دامن زد. يكي با خونش اتحاد را زياد ميكند و يكي فتنه را زياد ميكند.
آنقدر آدم هست با هم بد هستند. يك نفر افطاري دعوت ميكند همه با هم آشتي ميكنند كم كم با هم سلام و عليك و احوالپرسي.
گاهي وصيت ميتواند عامل انتقام باشد. حديث داريم: آدمهايي هستند كه در عمرشان مومن هستند اما در وصيتشان چون خرابكاري ميكنند خدا تمام عبادتهاي هفتاد سالهشان را از بين ميبرد. مثل آدمي كه عمري مراعات بهداشت ميكند آخر عمرش سم ميخورد.
حديث داريم: اگر كسي در وصيت عدالت را برقرار نكند گناه كبيره كرده است. البته وصيت را به فال بد نگيريد. كه حالا ما جوان هستيم. مگر وصيت براي پيرهاست؟ و به اطمينان وصيت هم كارهايتان را پشت سر نگذاريد. آدمهايي 80 سالشان است نه خمس دادهاند نه زكات. ميگويد: من يك افكاري دارم انشاالله وصيت خواهم كرد. بابا خودت چه كار كردي كه وصي تو بكند!
يك كسي وصيت كرده بود كه بعد از مرگش يك انبار خرما را به فقرا بدهند. مُرد و انبار خرما را تقسيم كردند و شكم فقرا سير شد. رسول اكرم يك عدد خرما را برداشت گفت: اگر يك دانه خرما را با دست خودش ميداد ارزشش بيش از يك انبار خرما بود. اسلام كه فقط شكم نيست كه يك دانه خرما شكم را سير نكند اما يك انبار خرما شكم را سير كند.
شكم سير كردن يكي از مسائل است. يكي از مسائل اين است كه خودت ميدادي تا آدم ميشدي، عواطفت زنده ميشد. روح سخاوت در تو زنده ميشد. توسخاوت را در خودت كُشتي. البته شكمهاي زيادتري را سير كردي، اما انسانيت را زنده نكردي، رشد نكردي.
در وصيت آدم بايد مواظب بچه هايش باشد. پيرمردي بود حدود 30سال 20 سال پيش. وصيت كرده بود تا اموالش را در راه خدا بدهد. از بس كه از دست بچه هايش عصباني شده بود ميگفت: ميخواهم وقتي مردم هيچ چيز به شما نرسد. بايد مواظب باشيم نيّتها قوي باشد. ما هيچ كدام از كارهايمان خالص خالص نيست. همهي كارهاي ما رنگي است، قرآن يك آيه دارد و ميگويد: »مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبينَ« النحل(66) شير خالص است براي اينكه از لابلاي پهنها و خونها رد ميشود اما نه بوي خون و نه بوي پهن ميدهد. به اين ميگويند: لبن خالصا، آدم بايد از لابلاي حوادث و رفاقتها و اينها وقتي عبور ميكند سعي كند رنگي نشود.
البته آدم 3/1 مالش را بيشتر نميتواند وصيت كند. وصيتها بايد حكيمانه باشد.
علي ابن ابيطالب از دنيا ميرود، عمري اشتياق داشته است. برادرها وصيت نامهي حضرت امام را يكبار ديگر بخوانيد. وصيت نامهي شهدا در چند جلد چاپ شده به نام سفيران نور، اين را بخوانيم، ببينيم چه وصيت كردهاند. وصيت نشان دهندهي فكر است. دعاهاي بعضيها در حد ازدواج و قرعه و پيكان و سكه و در همين حد است. اما بعضيها دعاهايشان در حد عالي است. دعاهاي ماه رمضان را ديدهايد. اللّهم أغني كلّ فقير. همه فقير هستند.
امام كه دعا ميكند ميگويد: من لدن آدم الي خاتم. يك خورده روح بايد بزرگ باشد. وقتي دعا ميكنيد به عموم دعا كنيد روايت داريم: اگر به چهل نفر با عشق دعا كردي دعاي خودت هم مستجاب ميشود. اما اگر به ديگران دعا كردي فرشتگان به اهل خودت دعا ميكنند.
شب قدر شب مهمي است شبي است كه فرشتهها به زمين ميآيند از امام پرسيدند: شب قدر را معين كنيد يا شب21 يا شب23. امام فرمود: نميگويم چه شبي است براي اينكه اگر بگويم همان يك شب است. اما اگر دو شب باشد هر دو شب را عبادت ميكنيد. همانطور كه گنج را نميگويم كجاست تا همهي زمين را زير و رو كنند آدم اگر بفهمد كدام كارش قبول شده خطرناك است. آدم بايد هميشه بين خوف و رجاء باشد.
علي ابن ابيطالب در بستر خوابيده لحظات آخر را دارد. من در اينجا يادي ميكنم از امام راحل روز آخر عمرشان بود يا روزهاي آخر عمرشان، گاهي چشمشان را باز ميكرد گاهي از حال ميرفت. چون عمل جراحي سنگيني روي بدنش شده بود. به آقاي انصاري كه بغل دستشان بود فرمودند كه: اگر من از حال رفتم صدايم بزن براي نماز اول وقت. گفتند: چشم، بعد از چند دقيقه باز آقا از حال رفت. اول وقت شده آقاي انصاري گفت رفتم صدايش بزنم دلم نيامد. خلاصه دلم نيامد و صدايش نزدم. ده دقيقه شد آقا خودش بيدار شد. فرمود: وقت شده؟ گفتم: بله، گفت: كي؟ گفتم: ده دقيقه قبل، فرمود: مگر من به شما نگفتم كه اول وقت صدايم بزن!
كسي كه از اول عمرش ميخواسته نماز اول وقت بخواند ده دقيقه ناراحت است.
وصيت نامهي امام و شهدا را بخوانيد. و رئيس امامهاي ما امير المومنين را، وصيت نامهاش را بخوانيد. در بحار از جلد 42 تا 46 جلدهايش براي همهي وصيت نامه هاست. مجلسي چه توفيقي داشته، پدر مجلسي يك شب بلند ميشود تا سحر نماز بخواند. حالي به او دست ميدهد و بين خودش و خدا اشكي و دعايي و مناجاتي و حالي. وقتي ميخواهد دعا كند فكر ميكند چه دعايي كند. در آن موقع مجلسي در قنداق و در گهواره بوده و گريه ميكند، گريهي بچه باعث ميشود كه مسير دعايش عوض شود. ميگويد: خدايا اين بچه كه گريه ميكند اين را مبلغ دين قرار بده و اين بچه ميشود علامه مجلسي كه 200 كتاب نوشته. ايشان كتابهايي نوشته كه حملش براي آدم مشكل است، ورق زدن آن مچ را درد ميآورد.
بينندهها اين شب 23 كه داريد به ديگران دعا كنيد. نميدانيد شايد بچهي شما شهيد رجائي و يا بازوي راست حضرت مهدي باشد.
سر قبر پيغمبر بودم يكي از علماي قم بود، به ايشان گفتم: اينجا رسول الله است. از اين رسول الله يك همچين دعايي بكن. گفت: اُ! اين دعا خيلي بزرگ است. گفتم: بابا كار به بزرگ و كوچكياش نداشته باش. خود پيفمبر وقتي رفت در غار، تار عنكبوت از پيغمبر حافظت كرد. خدا بخواهد بهترين خلق را با تار عنكبوت حفظ ميكند. شايد بچههاي شما هم بازوي حضرت مهدي شدند. خدايي كه ليلة القدر خير من ألف شهر. خدايي كه دستور ميدهد همهي فرشتهها در شب قدر به زمين بيايند. در شب قدر يك كار خوب هزار برابر ميشود. حالا كه شب قدر يك ركعت نماز هزار ركعت است، از بين نبريم. استفاده كنيم.
امير المومنين وصيت ميكند: (أوصيكم بتقوي الله) شرحنهجالبلاغة ج3 ص108- حسن جان حسين جان شما را به تقوي سفارش ميكنم. دخترخانمها برويد سرتان را شب روي خاك بگذاريد كه ديگر موهايتان بيرون نباشد. با چه كسي لج ميكني؟ با خدا، با پيغمبر، با شهدا، با امام! دل چه كسي را ميلرزاني. با يك فُكُل شما اول دل جواني كه نميتواند ازدواج كند را ميلرزاند. دوم دل خانوادههاي شهدا كه جوانشان پرپر شده ميلرزد. و دل آمريكا و جوانهاي هرزه شاد ميشود. اين كار را نكن.
يك توبهي واقعي كنيد. شما را وصيت ميكنم به تقوي و اينكه شما دنبال دنيا نرويد. اگر چيزي از دنيا از دست شما رفت تأسف نخوريد. حق بگوييد، دشمن ظالم باشيد و يار مظلوم. همه را به نظم وصيت ميكنم.
خدايا، دههي آخر ماه رمضان پيغمبر رختخوابش را جمع ميكرد. فاطمه به بچه هايش كمتر غذا ميداد. تا خوابشان نگيرد.
خدايا، در شب قدر آنچه خير و بركت داري براي بندگان خوبت مقدر ميكني همهي آنها را براي ما مقدر بفرما.
خدايا، دل ما را ظرف رحمت خودت قرار بده.
خدايا، دل ما را از انواع عيبها و كينهها و عيوب پاك بفرما.
خدايا، علي را از ما راضي و زيارتش را نصيب ما بفرما.
خود ما و نسل ما و بچههاي ما را بهترين يار مهدي قرار بده.
خدايا رهبر ما، امت ما، ناموس و نسل ما، عقايد و افكار ما، مرزوبوم ما حفظ بفرما.
آمريكا را در ايران خوار كردي در دنيا هم خوار كن.
به دنيا رهبر عادل، حضرت مهدي را عرضه كن.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»