متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1369/7/5
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
من به نوبه خودم از رؤساى آموزش و پرورش مناطقى كه تشريف آوردند تشكر كنم دستتان درد نكند. خسته نباشيد ان شاء اللَّه باز هم با شما كار داريم و در اين اول مهر همكاريتان را ادامه بدهيد.
بحث ما اگر چه به آموزش و پرورش ارتباطى ندارد ولى يك بحث تربيتى است. يك سرى چيزها خيلى آسان است ولى وقتى فكر مىكنيم مىبينيم خيلى مهم است. فيض كاشانى در كتاب محجة البيضاء بحثى دارد بنام آفات اللسان(گناهان زبان)، ايشان در آنجا بيست گناه را نقل مىكند.
يكى از علماى قم كتابى را نوشتهاند فكر كردند و اين بيست گناه را سى تا كردند. يكى از علماى اصفهان كتابى نوشتهاند اين 30 تا را 190 تا كردهاند و مىشود گفت به نحوى بيشتر گناهان به زبان مربوط مىشود. ما حرف زدن برايمان خيلى آسان است.
كافر نجس است اگر بگويد «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» پاك مىشود. با حرف زدن پاك نجس مىشود مسلمان اگر يكى از ضروريات دين را منكر بشود، كافر مىشود.
با حرف زدن، حرام به حلال تبديل مىشود دختر و پسر به هم حرامند صيغهشان را كه خواندى حلال مىشوند.
با حرف زدن آدم مىتواند جهنم را به بهشت تبديل كند. گناهكار با گفتن حرف استغفار، توبه مىكند و نجات پيدا مىكند. مهر، قهر مىشود قهر، مهر مىشود.
خدا مىداند كه چقدر اختلافات زناشويى است كه ريشهاش را جستجو كنيد مىگويد مادر شوهرم يك كلمه گفت مىخواهم ببينم اين را به چه كسى گفت مىخواهم انتقام بگيرم.
گاهى به خطر يك كلمه جنگهاى خانمانسوز يا فتنههاى گروهى حزبى پيش مىآيد.
مسأله زبان خيلى مهم است. قرآن مىگويد: گاهى حرف زدن از پول دادن بهتر است: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً» بقره/263 اگر مىخواهى كمك كنى بعد منت بگذارى نمىخواهد كمك كنى. سلام گرم بكنى از پول دادن بهتر است. و متأسفانه ما خيلى بد حرف مىزنيم.
چگونه حرف بزنيم؟ معمولي ترين بحثهاست اما سختترين كارهاست دهها آيه در اين زمينه داريم. اگر مىخواهيم در جامعه خوبىها زياد شود تشويق كنيد مرحبا احسنت آفرين بگوييد.
مىخواهيد يك نفر را بشكنيد با حرف مىشود شكست. ميتوان با حرف زدن شخصيت يك نفر را بالا برد و يا يك نفر را كوبيد. با يك كلمه حرف از نظر حقوقى مىتواند به حبس ابد برود. مثلاً در فقه اسلامى اگر كسى دستور داد بكش به نا حق، قاتل را بايد كشت دستور دهنده را بايد تا آخر عمر زندانى كرد.
با يك كلمه اسلام با يك كلمه كفر با يك كلمه بهشت با يك كلمه جهنم.
آخر اين زبان بر خلاف همه عضوهاست اول كه درد ندارد غير از راه رفتن است قشنگى ندارد خرج ندارد هر زمان مىشود در تاريكى چشم نمىتواند گناه كند اما زبان مىتواند. هر جا كه باشد.
با هر عضوى كه بخواهى گناه كنى يك شرط مىخواهد مثلاً جا باشد پول باشد مكان باشد روشنايى باشد وسيله باشد تنها چيزى كه هيچ خرج و زمانى ندارد گناه با زبان است.
و ما چقدر راحت حرف مىزنيم، بر عكس بيشترين عبادت هم توسط زبان است. حالا ما بعد از اين مىخواهيم وارد بحث گناهان زبان بشويم.
يك مقدارى در اين زمينه صحبت كنيم.
آفات زبان
1- يكى از گناهان زبان بى دليل حرف زدن است. «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» اسراء/36 قرآن مىگويد چيزى را كه نمىدانى نگو.
از پزشك سوال مىكنند بگويد نفهميدم نمىدانم. «إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ» انعام/ 116. يك مشت آدمها علم ندارند همينطور الكى مىگويند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ أَفْتَي النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ لَعَنَتْهُ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْض»(المحاسن، ج1، ص205) اگر كسي كه اطلاعات ندارد آخوندى كه مجتهد نيست، فتوا بدهد، تمام فرشتههاي زمين و آسمان نفرين مىكنند. پس حرف زدن بدون علم يكى از گناهان است.
2- يكى از گناهان بزرگ ما گناه مسخره است همه همديگر را مسخره مىكنند آنهايى كه تربيت نشدند خيال مىكنند چون كلاس پنجم هستند مىتوانند كلاس دوميها را مسخره كنند دانشجو مىتواند دبيرستانى را مسخره كنند يا تاجر كاسب را و پدر. . . .
هر گناهى آدم بكند و يك مرتبه استغفار كند خدا مىبخشد بعضى از گناهان است كه خدا با استغفار نمىبخشد اگر رسول اكرم استغفار كند خدا مىبخشد. اما اگر كسى مؤمنى را مسخره كند و رسول اكرم هم هفتاد بار استغفار كند باز هم خدا اين گناه را نمىبخشد. «لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ» حجرات/11 مسخره نكنيد.
قرآن مىگويد: ريشه مسخره اين است كه تو خودت را بهتر مىدانى. شايد آن كسى را كه مسخره مىكنى بهتر از تو باشد.
«وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ» حجرات/11 خانمها همديگر را مسخره نكنيد. گاهى يك كسى بلد نيست حرف بزند ما مىخنديم خوب نمىتواند حرف بزند حالا مگر چى شده؟
حضرت زينب(س) فرمود: شام از كربلا به من بدتر گذشت چون كربلا خون بود شام
مسخره بود.
روزى كه پيغمبر مكه را گرفت همه را بخشيد اما فرمود چهار نفر را اعدام كنند چرا؟ فرمود اين چهار نفر مرا(دين و مقدسات مرا) مسخره مىكردند.
مسخره گناهى است پيغمبر در روز عفو عمومى بت پرست را بخشيد اما مسخره كن را نبخشيد. ماشينش قشنگ است مىرسد به يك ماشين غير قشنگ، متلك مىگويد.
قرآن مىگويد: «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ» مائده/58 آدمى كه مسخره مىكند عقل ندارد. اگر در يك جايى ديديد آيت الهى و نشانههاى توحيد دارند مسخره مىشوند آنجا ننشينيد حق نشستن در آن جلسه را نداريد گر چه آن جا جلسه مهمى باشد در اين جلسه به مرد خدا ولي خدا. . . توهين شده است و نشستن در اينجا ممنوع است.
«إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها» نساء/140 گر شنيديد در جايى به آيات خدا و خدا مردان توهين مىشود نشستن در آنجا ممنوع است.
امام حسين در كربلا با شمشير قيام كرد و مخالفين او هم با شمشير قيام كردند. پنج نفر در كربلا به امام حسين متلك مىگفتند آن وقت امام حسين اين پنج نفر را نفرين كرد و آنها همانجا افتادند. يعنى امام حسين جلوى شمشير دشمن مىرفت جلوى نيش نمىرفت پشت خيمه امام حسين گودى كنده شده بود و داخل اينها هيزم بود كه اگر دشمن خواست به خيمهها حمله كند اينها را آتش بزند تا دشمن نتواند به خيمه نزديك شود.
يكى از طرفداران يزيد به امام حسين گفت: حسين عجله دارى براى آتش جهنم، فردا مىروى زود آتش روشن كردى مثل اينكه دلتنگ جهنم شدهاى امام حسين همانجا نفرينش كرد و او آنجا در همان گودال افتاد.
خدا همهي ما را بيامرزد خدا مىداند چقدر ما نيش زدهايم. «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» همزه/1 واى به آنهايى كه نيش مىزنند كفشش پاره بود لبخند زدى كيفش پاره بود لبخند زدى. . . .
حالا شما فكر كن ببين چقدر از اين لبخندها در عمرمان زديم.
بحث امشب ما خيلى ساده ولى خيلى مشكل است.
علامه طباطبايى به دوستش گفته بود اگر از من عيبى ديدى به من تذكر بده. در نجف اشرف سر درس نشسته بودند استاد درس مىداد طلاب نشسته بودند يكى از طلاب لبخندى زد فورى آن يكى دوستش به او گفت چرا لبخند زدى. نمىشود صاف به هر كسى خنديد.
پول براى جبهه جمع مىكردند پولهاى كلان كلان. يك كسى چند تا دانه خرما آورد گفت اين را هم من براى جبهه مىدهم تا ديدند چند تا خرما آورده براى كمك به جبهه زدند زير خنده.
«الَّذينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعينَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ فِي الصَّدَقاتِ» توبه/79 بخاطر اينكه پولش كم بود خنديد يك گونى پول آورده بودند خدمت امام رضا يك پيرزنى هم دو سه فلس فرستاده بود.
امام رضا ع فرمود گونى پول را نمىخواهم همان دو سه فلس را بدهيد.
به اميرالمومين گفتند: خيلى خودت را به دردسر مىاندازى خيلى زحمت مىكشى چقدر خودت را خسته مىكنى. حضرت فرمود: واللَّه قسم كه نمىدانم حتى يكى از كارهايم قبول شده است يا نه. دوباره تكرار كرد. در يك حديث يك سطرى تا حالا نديده بودم حضرت على(ع) دو بار قسم بخورد آخر قسم خوردن آنها با ما فرق مىكند.
در يك ماجرا به امام صادق(ع) گفتند: قسم بخور و الا بايد 400 هزار درهم بدهى گفت 400 هزار درهم را مىدهم اما قسم راست هم نمىخورم چه برسد به قسم دروغ. قسم اولياء خدا بار دارد و خرج دارد و زود به زود خرج نمىكنند.
حتى زناكار را شلاق بزن اما مسخرهاش نكن. حق ندارى به او توهين كنى حتى نگو بدبخت اگر اين پسر رفته روى پشت بام كبوتربازى كند نگو خاك توى سرت اگر آن عشقى كه توى كله او هست توى كله تو هم بود تو هم كبوتربازى مىكردى.
اين گرفتار شده كه معتاد شده است. اين گرفتار شده كه گناهكار شده است. گرفتار را نصيحت بكنيد متجاوز را شلاق بزنيد ولي نيش به او نزنيد. گاهى كتك كاريها فراموش مىشود اما نيش زبان فراموش نمىشود. بايد مواظب باشيم كسى را مسخره نكنيم.
ابوذر غفارى به يك مردى گفت: «يَا ابْنَ السَّوْدَاءِ»(الزهد، ص60) برو مادرت سياه است پيغمبر خيلى ناراحت شد. گفت ابوذر تو چه گفتى؟ ابوذر گفت ببخشيد اشتباه كردم. آن صحابى بزرگ صورتش را روى خاك گذاشت و آنقدر صورتش را به خاك ماليد كه پيغمبر گفت بخشيدمت. خود سازى مىكردند.
مگر راحت مىشود كه آدم به زنش نيش بزند. گاهى مادر دخترش را لت و پار مىكند بخصوص جلوى مهمانها و اين دختر رنگ عوض مىكند و جلوى مهمانها نمىتواند به مادر حرفى بزند اين مادر هم مىبيند موقعيت خوبى است دختر عفت نشان مىدهد و مادر به رگبار مىبندد. خدا مادرها را بيامرزد خدا پدرها را بيامزد.
3- جدال و جر و بحث: قرآن مىگويد: شيطان به دوستان خودش وحى مىكند كه جر و بحث كنيدو مىگويد كه بنشينيد تا بحث را كشش بدهيم.
امام رضا(ع) به عبدالعظيم حسنى فرمود: به ياران من بگو كه جر و بحث سر چيزهاى بيخود نكنند. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ» حج/8 و3 در دو جاى قرآن مىفرمايد كه بعضى از مردمعمرشان را در جر و بحث مىگذرانند.
يك آيه داريم كه مىگويد: «سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ» كهف/22 قرآن انتقاد مىكند و مىگويد بجاى اينكه بنشينند و بگويند اين اصحاب كهف چه كراماتى و چه مردانگىاى داشتند بجاى اينكه هدف اينها را دنبال كنند، مثل اينكه استاد دارد درس مىدهد شاگردان بگويند استاد چند كيلوست؟ و سر وزن استاد چونه بزنند بابا مگه معلم كيلويى است يا مترى است. حديث داريم روز قيامت نوار عمر برويتان باز مىشود: ساعتهايى كه درى برى گفتيد آه و حسرتى داريد كه غير قابل وصف است.
گاهى وقتها عمر چنان تلف مىشود. خانم مىخواهد ماست بياورد سر سفره بيست دقيقه مىشود از اين ترب گل درست مىكند و نعناع را شكل گل لاله مىكند بابا يك دقيقه ديگر اين به هم مىخورد مگه تو عمرت را باد آورده است بنشين و يك صفحه مطالعه كن.
عمرتان را حرام نكنيد. روايت است كه در روز قيامت سؤال مىكنند كه لحظات عمرتان را چه كرديد اين كشاورزها چند تا چاه مىكَنند و زير چاهها را به هم وصل مىكنند و مىشود قنات بعد اين آب را به مزرعه مىرسانند. كشاورز بايد مراقبت كند كه آب قنات به مزرعه برود و آب هدر نرود. اگر آب هدر برود چيزى از آن به مزرعه نمىرسد.
شما خيلى از اين چاهها داريد. پدر مادر كتاب استاد اخيراً هم در جمهورى اسلامى نفت و دلارمان زياد شده است. عزتمان بالا رفته است اسيرهايمان آزاد شد نفتمان گران شد دشمنان ما تسليم شدند حيف نيست اين جوانى اين عمر را تلف مىكنى.
4- يكى از گناهان زبان اظهار فقراست. قرآن مىگويد: «يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّف» بقره/273 مؤمن جورى زندگى كند كه خيال كنند كه او غنى است. اظهار عجز پهلوى غير خدا نكنيد.
5- يكى از گناهان زبان افشاگرى است. حالا اگر شما بگوييد حقوق ما كم است مگر كسى به شما پول مىدهد. پس بهتر است كه نگوييد.
افشاگرى نابجا: البته افشاگرى دو جور است يك وقت جامعه در خطر است يك راننده مست پشت فرمان است اينجا بايد افشا كرد. آهاى مردم راننده مست است، سوار نشويد يك وقت نه من براى اينكه رقيبم را زمين بزنم آبروى او را مىبرم.
6- يكى از گناهان زبان بد حرف زدن است قرآن مىگويد: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» بقره/83.
معلم اگر خواست شاگردش خوب درس بخواند بايد او را مؤدب صدا بزند. قرآن وقتى با ما حرف مىزند مىگويد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا»
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «أجملوا في الخطاب تسمعوا جميل الجواب»(غررالحكم، ص436) مودب حرف بزنيد تا خوب جواب بشنويد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «سوء المنطق يزري بالقدر و يفسد الأخوة»(غررالحكم، ص223) بد حرف زدن برادرى را از بين مىبرد و قدر منزلت انسان را كم مىكند و كينه به وجود مىآورد.
ما در كلاسهاى نهضت سواد آموزى يك وقت مىبينيم كه يك خانم نيامد وقتى بررسى مىكنى مىگويد آموزشيار وقتى خواست حاضر و غايب كند به او گفت فاطمه خانم به من گفت فاطمه خالى گاهى برخوردها و تبعيضها مشكل آفرين است.
امام سجاد(ع) مىگويد توفيق بده مرا كه جورى خودم را تربيت كنم كه هر كسى غيبتم را مىكند من تعريفش را بكنم. اين روح بزرگ است.
قرآن مىگويد علامت مؤمن اين است كه وقتى نيش به او مىزنى او به تو جواب خوب مىدهد. نگو: كلوخ انداز را پاداش سنگ است.
انتقام نگيريم.
7- نقالى يكى از گناهان است فخرفروشى يكى ديگر از گناهان زبان است(من آنم كه رستم بُوَد پهلوان)
«وَ بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضُرِّي»(إقبالالأعمال، ص 685) در مناجات شعبانيه ميگوييد خدا عزت و ذلت من دست توست. پس افتخار نكنيد.
امام مىگويد: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «لا حمق أعظم من الفخر»(غررالحكم، ص311) چقدر احمق است كسى كه پز بدهد. حماقتى بالاتر از پز دادن نيست. آقا پارچه را 100 تومن خريده
است مىگويد 200 تومن. ماشين من خانه من. . . .
«لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» انفال/32 ما هم اگر مىخواستيم ميتوانستيم مثل همين آيات را بياوريم. مردم به پيامبر لاف مىزدند.
آدم با زبان حسنات خودش را آتش مىزند و گناه زبان گناهى است كه آدم بدون خرج بدون هزينه در تاريكى در روشنايى در شب، روز، كوچك، تنهايى، جامعه و. . . . ميتواند انجام دهد.
زبان كوچك، ولى خطرناك است.
اميدوارم كه خدا موفقتان كند و شما فرهنگىها هم قدر خودتان را بدانيد.
تمام مردم، زمين دارند و باغ دارند آموزش و پرورش هم مغز نسل نو دارد حقوقتان كم است ولى قدر شغلتان را بدانيد.
امسال آموزش و پرورش آستين بالا زده است راجع به نماز در مدارس همت كند.
ان شاءاللَّه در انتخابات خبرگان شركت مىكنيم چون 1- شركت كنيم امام راضى است 2- شركت نكنيم آمريكا راضى است و بعد هم اگر اختلاف نظر ديديم برويم ببينيم مقام معظم رهبرى چه مىگويد حرف را از او بگيريم.
آزادى اسرا شيرين است قيمت نفت شيرين است عزت جهانى هم شيرين است اين شيرينىها را خراب نكنيم. جورى در انتخابات شركت كنيم كه آمريكا ناراحت و اسيران شاد شوند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»