متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1369/4/7
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث ما وقتى پخش مىشود كه دو تا مناسبت داريم. دو رقم شهيد داريم. 1 – شهداى حزب جمهورى شهيد مظلوم دكتر بهشتى و 72 تن از يارانش. بد نيست به همين مناسبت من نكتهاى را عرض كنم. ما سه تا 72 تن شهيد داشتيم. سه تايشان هم سيد الشهدا داشتند. اول هفتاد و دو تن در احد شهيد شدند در يارى پيغمبر و سيد الشهداى احد حضرت حمزه سيد الشهدا بود. دوم كربلا 72 تن بودند و سيد الشهدايشان امام حسين(ع) بود و سوم شهيد مظلوم دكتر بهشتى و 72 تن از ياران باوفايش.
بينندهها بحث را در شبى مىبينند كه سالگرد اين عزيزان است و امسال يك خبر تلخى هم هست و در آستانه ششم ذى الحجه كه 400 شهيد در مكه كه در سه سال پيش خانوادههايى كه رفته بودند مكه از اين جمعيت عزيز زوار شهيد شدند من به مناسبت شهداى مكه يك جملهاى را مىخواهم بگويم. يك قانون عمل شده در تمام دنيا. هر كجا جمعيتى را دولت مىخواهد متفرق كند يك راه دارد و راهش اين است كه راه را باز مىگذارند و گاز اشك آور را رها مىكنند. اينهايى كه جمع شدهاند متفرق مىشوند اما حكومت حجاز چه كرد؟ راه را بست و مردم را به رگبار بست. به اين خاطر است كه مىگويند حركت حكومت حجاز و آل سعود بر خلاف تمام حتى حكومتهاى كفر است.
و اما موضوع بحث ما وهابيت است. حالا چرا به اينها مىگويند وهابى چون مؤسسشان محمد ابن عبد الوهاب مثل بابى در ايران كه رهبرشان سيد باب بود كه مىگويند بابى يا بهايى. اين فرقه كه حدود يك قرن پيش حركتش گل كرد. اين محمد بن عبد الوهاب شاگرد يك جاسوس انگليسي بود. يك آدم هايى بودند كه توى آستين يك افرادى بودند بعد معلوم مىشود ايشان با اين كه توى آستين ايشان است و در عين حال سر و سامان داشته. افرادى را مىگرفتند مىكشتند به زير خاك مىكردند. گاهى فردى توي آستين كسى قايم مىشود و قيافه ظاهر الصلاح هم دارد اما افكارش سالم نيست. افكار انحرافى توى آستين يك شخصيتهايى قايم مىشوند و بعد به موقع، ضربه خودشان را مىزنند. محمد بن عبد الوهاب درس خوانده، سفر به چند تا كشور كرده اما داراى افكار انحرافى است. از افكارش همين بس كه وارد بصره شد، مردم بصره بيرونش كردند، بالاخره ايشان خودش به يكى از اين سران از اجداد آل سعود مىگويد: فكر از من، تفنگ از تو. اگر فكر مرا با تفنگ خودت حمايت كردى من منطقه فلان و فلان را در اختيار تو مىگذارم. اين دو پيوند نامقدس فكر انحرافى و تفنگ با هم تركيب مىشود و بالاخره قدرتى را تشكيل مىدهند و شروع مىكنند يك فتوايى را گرفتند كه انحرافشان هم از همين جا شروع مىشود كه تجليل از اهل بيت شرك است.
يعنى ساختن گنبد و بارگاه «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ»(منلايحضرهالفقيه، ج، 609) گفتن، اشك و توسل. ساختن مسجد و محراب بر بالاى سر اوليا، اينها شرك است و خلاصه از علماى مدينه فتوا را مىگيرند. آخوندها هم آخوندهاى دربارى چون آخوندهاى سعودى همهشان حقوق بگير دولتند. دولت هم تسليم آمريكاست الان و قبلاً تسليم انگليس بود.
به هر حال حركتى كه مىكنند قبرستان بقيع را خراب مىكنند. حالا جالب اين كه وقتى قبرستان را خراب مىكنند از آن حركت خطرناك، در ايران استفاده سياسى مىشود.
مردمان ايران وقتى مىفهمند قبرستان خراب شد راهپيمايى مىكنند و گريه و زارى مىكنند. رضا شاه عكس مىگيرد از راهپيمايى مىفرستد پهلوى بعضى كشورها و سران كه مردم راهپيمايى مىكند كه ما احمد شاه را نمىخواهيم. اصلاً هميشه دين بازى دست افراد نامرد بوده است.
عقيده و استدلال اينها اين است كه مىگويند پيغمبر فرمود هر قبرى را كه مىبينيد: « سويته » دستور داد پيغمبر به يك نفر گفت منطقه كه مىروى براى تبليغ قبرها را مساوى كن. بنابراين چون پيغمبر فرمود قبرها را مساوى كن ما بايد هر قبرى را با خاك يكسان كنيم. چون يك كلمه سويته توى حديث آمده. جالب اين كه اين آقا راويش ابى الحياج است. اين آقا در كل كره زمين و در كل كتابهاى حديث يك حديث نقل كرده است. اول اين كه اين كجا بوده اگر راوى است. چرا اين راوى يك حديث نقل كرده و اين هم خراب كردن قبر و در ثانى موضوع مال مشركين بوده چون مشركين روى قبر پدرشان مجسمه مىگذاشتند و مجسمه پرستى مىكردند و ماجراى برو قبرها را بشكن ماجرايى بوده كه قبرها را به صورت بت در مىآوردند. وگرنه در زمان حضرت على(ع)، ايشان فرمان خراب شدن قبر انبيا را نداد با اين كه حكومت، چند سالى دست امير المؤمنين بود.
تمام علماى شيعه و تمام علماى سنى همهشان متفقند كه مستحب است مقدارى قبر از زمين بلند باشد. وقتى همه علما حكايت مىكنند كه قبر بايد بلند باشد پس يك حديث از يك آدمى كه هيچ كجا سر و كلهاش پيدا نيست و يك حديث از يك آدم ناشناس در مقابل فتواى همه از روايات مهم، قابل اعتبار نيست.
ما در قرآن داريم: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ» حج/32 كسى كه شعائر خدا را گرامى بدارد. شعائر چيست؟ صفا و مروه از شعائر است. حتى مىگويند اگر شترى را مىبرى مكه بكشى قلادهاى كه به گردن شتر مىاندازند كه معلوم اين بشود اين شتر براى ذبح در مكه است به اين شتر مىگويند شعائر.
اگر كسى در راه ذبح براى حاجيهاى مكه چيزى در گردن كرد شعائر مىشود و انسانهايى كه عمرى طوق بندگى را به گردن مىكنند اينها شعائر نيستند؟
چون صفا و مروه شعائر است شعائر يعنى علامت دين خدا. وقتى ما گنبد و بارگاه مىسازيم يعنى اى دنيا بدان كه اينجا يك مرد خدا خوابيده. كسى خوابيده كه همه طاغوتها را كوبيده. توجه داشته باش كه اينجا مرد توحيد و بت شكنى خوابيده است.
روى قبر را صاف كردن معنايش اين نيست كه مسجدى كه كنار قبر است خراب كن. بقيع را اگر ديده باشيد فقط يك تيكه خرابه است. بعضى از خرابهها لامپ دارد بقيع لامپ هم ندارد.
يك خرابه تاريك هيچ آثارى نيست. اين كه قرآن مىگويد پيغمبر فرمود من شما را از بت پرستى نجات دادم و مزدى كه مىخواهم: «إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» شورى/23 من مىخواهم اهل بيتم را دوست داشته باشيد. دوستى اهل بيت به اين نيست كه ما قبرشان را خراب كنيم به خاطر يك حديثى كه معنايش خراب كردن نيست و از آدم ناشناسى است كه سر و كلهاش در هيچ كتابى نيست.
يك آدم ناشناس يك كلام. . . . را مىگويد با يك حديث آبكى از آدم آبكى چند تا آيه قرص و محكم را از بين مىبرد. به همين خاطر امام به وهابيت فرمود: ملحدان احمق. امام دو تا لقب به وهابىها داد يكى ملحدان يكى احمق.
اينها حرفهاى عجيب و غريبى را مىزنند، بد نيست يكى دو تا حرفهايشان را بگويم.
آنها مىگويند، شما مىگوييد: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» فاتحه/5 يعنى فقط بنده تو هستم پس چرا در مقابل قبر اولياء اين گونهايد؟ مگر ما قبر اوليا را مىپرستيم ما به اولياء خدا سلام مىكنيم و بنده خالص خدا هم هستيم.
اين خيال مىكند مثلاً من وقتى در مقابل امام مىايستم و مىگويم السلام عليك يا امام رضا(ع) اين خيال مىكند كه من امام رضا را مىپرستم. بنده خدا با سلام به اولياء خدا كردن منافاتى ندارد. يا مثلاً مىگويند قرآن گفته «إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» فاتحه/5 يعنى فقط از تو كمك مىخواهم پس رفتى پيش امام رضا مىگويى يا امام رضا كمكم كن، يا امام رضا با «إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» منافات دارد.
«إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» يعنى فقط خدا تو كمكم كن. بابا وقتى مىگوييم امام رضا كمكم كن يعنى من آبرو ندارم تو آبرويت را به كمكم بفرست تا من از خدا كمك بخواهم.
آقا پول فقط بانك مركزى دارد اما كسى مرا قبول ندارد اما با من بيا توى بانك و معرّف من باش كه بانك به من پول بدهد.
ما امام رضا را مىبريم كه از آبرويشان به نفع خودمان كمك بگيريم. كمك فقط از خداست. قرآن مىگويد: «إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ» آل عمران/154 تمام امور دست خداست آيا ما كه مىگوييم يا حسين يعنى امام حسين آمده قسمتى از كارهاى خدا را تحويل گرفته است؟ خود خدا به امام حسين آبرو داده و به ما گفته كه «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ» مائده/35 برويد سراغش براى وسيله. اگر خدا گفته همه كارها دست من است در يك آيه هم گفته وقتى مىآييد سراغ من با يك وسيله بياييد.
يكى از وسيلهها اشك است، توبه، استغفار، قرآن، ايمان، اسلام، اولياى خدا اينها همه وسيلهاند. درود خدا بر سيد شرف الدين صاحب كتاب المراجعات. يكى از علماى بزرگ لبنان بود كتابش را تا حالا دهها هزار نفر خواندهاند و شيعه شدهاند چون بين دو تا عالم و بزرگ و شيعه 110 تا نامه رد و بدل مىشود و عالم سنى بعد از صد و دهمين نامه شيعه مىشود. اين كتاب هزار تا هزار تا سنى را شيعه كرد. ايشان وقتى مىروند مكه آنجا يك دفعه در تاريخ مسجد الحرام نماز جماعتى به خود مىبيند كه امام جماعتش شيعه است.
حدود 40، 50 سال پيش پادشاه مكه از همه علما دعوت مىكند. ايشان هم مىروند. ايشان يك قرآن را به شاه هديه مىكند و شاه قرآن را مىبوسد. فورى ايشان به شاه مىگويد تو مشرك هستى. مىفرمايد تو عبادت مىكنى پوست گاو را. جلد اين قرآن چرم است و چرم هم از پوست گاو است پس تو كه جلد قرآن را بوسيدى تو مشرك هستى. شاه مىگويد: نه بابا اين حرفها چيست، بعد ايشان مىگويد: پس شما وهابيها چرا به ما مىگوييد كه شما قبر پيغمبر را مىبوسيد و اين بوسيدن شرك است.
وهابيها يك تفكر خشكى دارند. وهابيها يك فكر ما ديگرايى را آوردند توى مذهب و خلاصه قبل از آنكه وهابيها با كسى طرف شوند با خود خدا طرف شدند چون توحيد را درست معنى نكردند.
حالا اينها چند وقت است كه پيدا شدهاند حدود صد سال است. را وهابيها در بين مسلمانها مثل بهاييها بودند در بين ايرانيها.
وهابيها خيلى ظلم كردند. ريختند كربلا با هزار نفر مسلح شصت تا پياده چهارصد تا اسب سوار ريختند توى حرم پاى ضريح امام حسين 50 نفر را سر بريدند. زدند ضريح امام حسين را خراب كردند. با اسب آمدند توى صحن(اين موضوع براى حدود 50 يا 60 سال پيش است) آمدند توى حرم ضريح را كوبيدند طلا و نقرهاش را برداشتند چوب ضريح را با پا شكستند. همان سر قبر امام حسين قهوه جوشاندند و خوردند. وهابيها اينانند پس تعجب نكنيد كه چگونه 400 نفر را شهيد كردند.
از طرف ايران هيأتى رفتند كه گفتگو كنند با سران حجاز، گفتند شما چرا مىگوييد برائت گفتيم كه اين متن قرآن است. «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» توبه/1 برائت از طرف خدا و رسول خدا در مكه بر كفار. يعنى مسلمانها در مكه جمع بشوند و بگويند مرگ بر آمريكا مرگ بر اسراييل.
سران مكه مىگويند اين آيه براى 1400 سال پيش است. سران مكه مىگويند الان برائت نبايد بگوييد. اين براى زمانى است که در مكه مشرك بوده الان كه در مكه مشرك نيست. مگر مشرك كيست؟ مشرك اين است كه تسليم غير خدا باشد. اگر مكه تسليم آمريكا بود اول مشرك سران مكه هستند.
قرآن مىگويد: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» توبه/31 كسانى كه علما و راهبها و زهاد را ارباب قرار بدهد مشرك هستند. مىگوييم حكم خدا اين است ميگويد ببينيم قانون چه گفته است. اين شرك است.
قانون اسلام اين است اما ببينيم قوانين بين الملل چه گفته است اين مشرك است. هر كسى در مقابل قانون خدا توجه به چيز ديگر داشته باشد اين مشرك است.
قانون خدا مىگويد مكه حرم امن است ولى آمريكا مىگويد حاجيهاى مسلمان را بكش. اگر خدا گفت حرم امن ديگرى گفت حرم ناامن و كسي در بين حرف خدا و حرف غير خدا سخن غير خدا را گرفت اين مىشود مشرك.
اسراييل سه ميليون جمعيت دارد. چهار ميليون يهودى ديگر هم وارد اسراييل مىشوند. براى اين سه ميليون جا تنگ است حالا اگر چهار ميليون ديگر هم اضافه شود خاكسترى سر اردن مىشود اول خاكريز اردن است، بعد از اردن سوريه و لبنان است. آيا نبايد مسلمانها وقتى مكه جمع مىشوند نبايد بگويند مرگ بر اسراييل و بنشينند ببينند چهار ميليون يهودى دارند وارد فلسطين ميشوند.
آيا مكه جاى فكر براى اين خطر نيست اين كه سه ميليون است پدر همه شما را درآورد حال اگر 7 ميليون بشود نبايد در سال 69 حاجيها در مكه جمع شوند و براى اين اجتماع يهوديها كارى بكنند.
اون سالى كه قيمت نفت را يك مرتبه شكستند ما رفته بوديم مكه. . . . مسجد الحرام ديديم كه دو تا ايرانى دارند صحبت مىكنند. نفت كه ارزان شد به خاطر اين كه همكاران كشورهاى اپكى كار نكنند در نتيجه دلار كشورهاى اسلامى كم مىشود وضع اقتصادى بد مىشود و فلان كه يك دفعه يك نفر آمد گفت آقا ساكت باش. اينجا جاى عبادت است بحث نفت و دلار توى مسجد نكنيد. گفتم اتفاقاً توى سوره حمد آمده كه نفت را ارزان نكنيد. گفتند كجايش نوشته. گفتم: «صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» فاتحه/7 خدايا من راه كسانى را مىخواهم بروم كه به آنها نعمت دادهاى. گفت خوب كجايش نفت است؟ گفتم در يك آيه ديگر مىگويد «قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ» قصص/17 خدايا به خاطر اين كه به من نعمت دادى «فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ» خدا به خاطر اين كه من «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستم هيچ وقت يار مجرم نيستم. قيمت نفت را پايين آوردن اين يارى كردن مجرمين است. هر كس هر كجا يار مجرم باشد «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نيست.
قيمت نفت يك چيز اقتصادى است نه آقا قرآن مىگويد: يار مجرم نباشيد.
حالا آمريكا مجرم هست يا نه؟ بعد ما سؤال مىكنيم آيا حكومت حجاز يار آمريكاست. اگر حجاز يار آمريكا شد پس «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نيست پس لابد غير المغضوب است. دو گروه توى نماز است يا زنده باد يا مرده باد. مرده باد مغضوبين و ظالمين زنده باد «أَنْعَمْتَ». كسى كه جزو زنده بادها نبود پس جزو مرده بادهاست. شما در نمازهاي يوميه 10 تا حمد مىخوانيد قل هو الله را مىشود جابجاكرد اما حمد را نمىتوان و هر نماز حمد دارد. روزى 10 مرتبه واجب است كه بگويى خدا من مىخواهم جزو «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» باشم. آيهاى ديگر اين بود كه اگر كسى «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» شد پس يار مجرم نيست و شما بايد ببينيد آمريكا مجرم است يا نه و اگر آمريكا مجرم است قطعاً آل سعود يار مجرم است و «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نيست پس مغضوب است.
اينها مىگويند قبر را صاف كن. مىگويم همه فقها مىگويند قبر را كمى بياور بالا صاف كن يعنى روى قبر را صاف كن نه اين كه با خاك يكسان كن و در ثانى قبر را صاف كن چه كار دارد به اين كه مسجد را خراب كن. از همه گذشته پيغمبر فرمود 23 سال زحمت كشيديم مزدم اين است كه اهل بيتم را دوست داشته باشيد. دوستى اهل بيت خراب كردن بقيع بود؟
مىگويند چراغ در بقيع روشن باشد اسراف است. تمام چراغهاى مكه صحيح است ولى در بقيع يك لامپ حرام است. اصلاً در حجاز اسلام وجود ندارد. دليل آن بانكهاى خارج. . . . . آل سعود است.
دو تا مسأله بگويم: 1 – كسى كه نماز مىخواند جلوى سجادهاش نبايد شمشير باشد چرا براى اين كه رو به قبله ايستادهاى و قبله نه اين كه محل امن است هر كجاى دنيا كه رو به كعبه بايستى آنجا هم امن است و نبايد شمشير باشد يعنى حتى چاقو پهلوى مهر نمازت نبايد باشد براى اين كه رو به كعبه هستى.
اسلام كعبه را به قدرى محل امن مىداند كه نمازگزار هر جاى كره زمين است وقتى مىخواهد نماز بخواند نبايد شمشير كنار سجادهاش باشد.
2 – براى زمان و مكان جريمه اضافه مىشود. شراب 80 ضربه شلاق دارد. ماه رمضان 100 ضربه مىشود. اگر كسى يك نفر را بكشد 1000 مثقال طلا جريمهاش است اما اگر كسى در مكه كسى را بكشد 3/1 اضافه مىشود يعنى 1333 مثقال طلا مىشود به خاطر اين كه در مكان مقدس كشتهاست.
اولين كتابى كه عليه وهابيها نوشته شد توسط برادر عبد الوهاب بود و در آن كتاب دليلهايى آورد كه برادر من كج است. منحرف است و پدرش هم با او مخالف بود و تمام شيعه و سنى با او مخالفند و هيچ لقبى بهتر از لقبى كه حضرت امام داد نيست ملحد و احمق.
شما چرا مىگوييد «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ» رسول خدا سالها پيش مرده است. خوب اگر مرد به خدا بگو خدايا تو چرا سلام مىكنى. توي خود قرآن است كه «سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ» صافات/120، «سَلامٌ عَلى إِبْراهيمََ» صافات/109 اگر من مشركم پس خود خدا هم مشرك است چون خدا هم به مردهها سلام داده است و ما در نماز داريم كه «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ» ما مأمور به سلام هستيم.
سعوديها مىگويند مكه جزو شعائر است. در شعائر بايد يك مراسمى انجام دهيم كه همه مشترك باشيم. شما عقيدهتان اين است كه از ايران بياييد و بگوييد مرگ بر اسراييل مرگ بر آمريكا. ما كه جرأت نمىكنيم توى كشور خودمان بگوييم باز آفرين به غيرت شما.
سعوديها بخشى از پول نفت را براى تبليغات گذاشتهاند. من سه سفر به آفريقا رفتهام. قدم به قدم توى كشورهاى آفريقا مدل شاه عباس كه هر پنج و شش كيلومتر يك كاروانسرا مىساخت آل سعود مسجد مىسازد و حوزه علميه. آخوند از مصر وارد مىكند خودشان هم صادر مىكنند و بخشى از پول بى حساب و كتاب خرج تبليغات مىشود اما نتيجه.
تبليغات وهابيت همه آفريقا را داشت مىگرفت اما يك حركت امام نوك خودكار امام كل تبليغات را زير پا گذاشت. «باسمه تعالى سلمان رشدى كافر و اعدام و قتل او واجب. » اين يك فرمان امام كه براى قتل سلمان رشدى داد تمام دنيا گفتند اگر ايمانى باشد مسجد سازى آل سعود نيست غيرت امام است.
چون ديدند به رسول الله جسارت شد و توهين شد و خادم الحرمين به غيرتش برنخورد طورى كه امام به غيرتش برخورد يعنى فتواى امام قدرتش بيشتر بود. در همين پاكستان مسجدى ساختند سعوديها كه چند برابر مسجد اعظم قم است. آدم وقتى توش مىرود گيج مىشود آنقدر اينها ميليون دلار مىريزند توى شهرها اما فتواى امام همه آنها را آب كرد.
اگر مسلمان واقعى روى زمين يكى باشد بعد از امام زمان(ع) حضرت امام است چون يك فتوايش تمام تبليغات را از بين برد.
به هر حال ما سه 72 تن داشتيم. يك 72 تن و در احد. يك 72 تن و سيد الشهدا در كربلا و يك 72 تن و سيد الشهدا در حزب جمهورى داشتيم.
و شب ششم ذى الحجه سالگرد شهادت 400 شهيد در مكه. خانه امن، خانهاى كه به خاطر مكانش 3/1 به ديه اضافه مىشود.
و بعد وهابيها يك فرقهاى بودند مثل بهاييها و مؤسسش عبد الوهاب بود و بصره به خاطر تفكرش او را بيرون كرد. اولين كتابى كه عليه وهابيها نوشته شد توسط برادرش بود.
يك مجلهاى است كه در قم منتشر مىشود در اين مجله نام دويست و بيست كتاب از علماى چهل كشور از سنى و شيعه عليه وهابيت را ذكر كرده است. يك كتاب ديگر است كه 80 تا كتاب فقط از سنى هاست. . . . . .
ريختند توى صحن امام 50 نفر را آنجا شهيد كردند. 500 را توى صحن و عدهاى را هم بيرون شهيد كردند. طلاها را بردند قتل و غارت كردند اينها را امام فرمود احمق و ملحد.
اصولاً شرك «دُونِ اللَّهِ» است. هفتاد و يك بار در قرآن «دُونِ اللَّهِ» آمده است. اين 71 مرتبه «دُونِ اللَّهِ» شرك است. يعنى غير خدا شرك است و رسول خدا ضد خدا كه نيست احترام به رسول خدا هم به خاطر خداست. پيغمبر توى كوچه مىرفت بچهاى گفت سلام. پيغمبر گفت عليكم السلام و رحمة الله. پيغمبر گفت بچه جان تو مرا دوست دارى بچه گفت بله تو رسول الله هستى. گفت من را بيشتر دوست دارى يا خدا را. بچه گفت تو را هم به خاطر خدا دوست دارم. رسول الله هم اگر يك روز نماز صبح نخواند ما ديگر دوستش نداريم. خدا به پيغمبر مىگويد: «اگر يك لحظه منحرف شدى عملت نابود مىشود.
كلمهاى را عمداً كج بگويى شاهرگت را مىزنم. » خدا با پيغمبر رودربايستى ندارد. «واشهد ان محمداً» اول مىگوييم «عبده» بعد مىگوييم «و رسوله» پيغمبر هم چون «عبده» است دوستش داريم. اصلاً پيغمبر هم كه خدا به معراج برد چون «عبده» بود چون بنده خدا بود.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»